شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

یادی از " درخت معجزه " در بنت جبیل

جنگ 22 روزه غزه و پیروزی مقاومت پس از پیروزی 33 روزه حزب الله لبنان اگر چه  معجزه بزرگ و تحقق وعده صادق و فرقان حق و باطل بود  اما در اطراف جهان هستی رخ دادهایی می گذرد که یادآوری آن می تواند تاکیدی بر وعده درستین خداوند  و گواه  حقانیت  شهید باشد. به اعتقاد ما برترین نامی را که می توان برای جنگ 33 روزه لبنان انتخاب کرد ،وعده صادق است. از اینرو بی مناسبت ندیدیم که ماجرای درخت معجزه را در بنت جبیل بار دیگر مرور کنیم تا این کرامت الهی همواره در ذهن ها باقی ماند :

خون شهید به دست خداوند جاری می شود و آنچه  را که خداوند جاری کند ، زنده تر و جاری و بزرگ خواهد شد

لبنانی ها و به ویژه ساکنان بنت جبیل هرگز حادثه 1/8/ 2007 را از یاد نخواهد برد که درختی خشکیده  و سوخته شده که از خاک جدا و بدون ریشه بود دوباره روئید و به تعداد اسامی شهدایی که روی آن تزیین شده بود جوانه داد . 43 جوانه به تعداد اسامی شهدایی که برروی درخت تزیین شده بود.
سال 2007 منطقه بنت جبیل لبنان شاهد معجزه ای بزرگ بود که در آن درختی خشکیده ، دوباره جوانه داد. این درخت به مدت 2 سال بود که خشک شده بود و پوست آن را نیز سوزانده بودند . این درخت معجزه مشتاقان زیادی یافت تا انجا که  50 هزار تن از شهروندان عرب از بحرین ، عربستان ، اردن و امارات به همراه صدها هزار لبنانی برای زیارت آن شتافتند. برخی از خود می پرسند که چگونه ممکن است درختی که شاخه های آن خشک شده است دوباره جوانه بزند  آن هم به تعداد اسامی شهدایی که روی آن نصب شده است!
حاج سلیمان داوود (أبو محمد)  که 60 سال سن دارد بازنشسته ارتش لبنان است. وی درشهر نبطیه متولد شده است و  کار کنده کاری برروی چوب را انجام می دهد و بیش از 25 سال است که به این حرفه مشغول است . حاج داوود کسی است که این درخت را از یکی از جنگلهای الزهرانی پیدا کرد . خود او می گوید که این درخت از گونه درختان حور است که پیش از این در جنگلهای الزهرانی یافت نمی شد. حاج داوود در این باره می گوید : حتی زمانی که در حال اضافه کردن مواد نگاه دارنده و مواد روغنی به این درخت بودم ، رایحه ای دل انگیز از آن استشمام می شد که بسیار باعث تعجب من شد .

متن این گفت وگو به شرح ذیل است :

آقای حاج داوود می خواهیم به طور شفاف درباره این معجزه سخن بگویید.
 
-من در طول سالها منبت کاری چوب و تزیین روی درختان تجارب بسیاری به دست آوردم .هر 6 ماه یک بار بین 300 تا 500 درخت برای من آورده می شود تا آنها را  برای ساخت دکور و تزیینات منزل تزیین و کنده کاری کنم. اما این  درخت نظرم را جلب کرد ، به گونه ای که تصور کردم که شکل کلمه جلاله "‌الله  " است . به هرحال با آنکه قصد نداشتم آن را قطع کنم اما به طور اتفاقی این کار را انجام دادم .من معمولا با دفتر الهدی در بنت جبیل همکاری دارم  و آنها  برخی از تابلوهای چوبی را از من می گیرند ، آن روز  خانم فاطمه بزی با من تماس گرفت و از من خواست تا درختی را به نام شهدا ی بنت جبیل ( 43 شهید ) تزیین کنم و اسامی 43 شهید را به من داد ..
•این مساله چه زمانی رخ داد ؟

تقریبا دو ماه پیش بود زمانی که این درخت را تزیین کردم وآن را به اندازه های دلخواه قطع کردم و آنرا به مواد نگاه دارنده آغشته نمودم.

*چه زمانی این درخت را قطع کردی و نوع آن چه بود ؟


این درخت را قبل از جنگ تابستان 2006 قطع کردم یعنی یک سال و 8 ماه پیش( مصاحبه در سال 2007). این درخت از گونه حور است ..

8

*از کدام منطقه قطع کردی ؟‌
از جنگلی در منطقة الزهرانی . این در حالی بود که در این منطقه درخت حور به هیچ وجه یافت نمی شد. راستش را بخواهید از دیدن این درخت شگفت زده شدم . به هرحال پس از قطع درخت آن را در گوشه ای قراردادم چراکه تاز مانی که درخت سبز است نمی توان آن را کنده کاری کرد و اینجا بود که این درخت مرا به خود فراخواند .

*منظور شما این است که این درخت کرامات داشت ؟
آری ، حتی زمانی که در حال آغشته کردن آن به مواد نگاه دارنده بودم عطری از آن استشمام می شد.

گفتید حاجیه خانم فاطمه با تو تماس گرفت... شما هم کار برروی این درخت را آغاز کردی و گفتید که رایحه دل انگیزی از ان منتشر می شد... بعد از ان چه شد؟
ما کار را دنبال کردیم و درخت را در یک سالن به کمک یک داربست بزرگ و پنج میخ 12 سانتیمتری سرپا نگهداشتیم.24 ساعت آن را به حال خود رها کردیم تا مواد آن که حول میخ ها بود خشک شود . بعد از آن اقدام به بستن آن کردم و یک بار دیگر مواد روغنی شیمیایی نگهدارنده بر روی آن مالیدم که هوا کاملا از آن قطع گردد تا مبادا در آینده جانوری ریز وارد ان شود و آن را سوراخ نماید.  چهار ساعت پس از مالیدن روغن شیمیایی نگهدارنده اقدام به مالیدن ماده ای تحت عنوان سلیر sealer همراه با تینر thinner بر روی این درخت کردم. پس از چند ساعت درخت را با ماده ای مخلوط از لکر lacquer و تینر چرب کردم  و در پایان نیز ماده ای تحت نام پولیرتان polyurethane  بر روی آن پاشیدم. که این ماده بسیار سمی است. به گونه ای که اگر این ماده را بر روی یک درخت زیتون سبز بپاشی بعد از چند دقیقه بلافاصله آن درخت از بین می رود و دیگر زنده نخواهد شد. پس از این اقدامات اسامی شهدا را  که قبلا بر روی تکه های چوب نوشته شده بود با 43 میخ بر روی شاخه های درخت نصب کردم. با این تفاسیر کار بر روی چوب به پایان رسید و آماده تحویل دادن شد. هنوز هم به یاد می آورم زمانی را که پس از ساخت درخت می خواستیم آن را به بنت جبیل ببریم... متوجه شدیم که قسمت عقب ماشین جایی که درخت قرار گرفته بود بسیار سنگین شده و بر روی زمین کشیده می شد بسیار متعجب شدیم ...اما زمانی که می خواستیم آن را از خودرو خارج کنیم درخت را به وسیله یک دست بلند کردم... اتفاق عجیبی بود که رخ داد!   

* آیا زمان آن را می توانی بگویی؟

بله وقت تقریبا نزدیک ظهر بود . حاج سمیر سعد و حاج عبدالرحمن بزی نیز با من بودند. در جلوی دفتر الهدی درخت را از خودرو پایین آوردیم و در این سالن به آماده سازی آن پرداختیم.

1

چه موقع  این خبر را شنیدی ... که درختی که خشکیده بوده دوباره روییده است؟

ساعت یک بعد نیمه شب با من تماس گرفتند و از نوع درخت از من پرسیدند؟ به من گفتند که این درخت روییده است . ابتدا گمان کردم که می خواهند درخت را به من برگردانند... پس از اصرار زیاد آنها با خودم گفتم چگونه ممکن است یک درخت خشکی که ان همه ماده شیمیایی بر روی آن مالیده بودم می تواند روییده باشد... خداوند واقعا بزرگ و پاک و منزه است.

* قبل از این مصاحبه به من گفتید که شخصی تو را دیده و تو درباره درخت با او صحبت کردی و او بلافاصله فاتحه ای قرائت کرده داستان این بنده خدا را می توانی برای ما بازگو کنی؟
بله... زمانی که بر روی این درخت در محل کارم که چسبیده به منزلم بود کار می کردم، یک خودروی (رنج رو ور)  جلوی من توقف کرد ... مردی با وقار و درشت هیکل و بلند قامت که ته ریشی هم داشت و دارای چهره بسیار بشاشی بود از خودرو پیاده شد با وی سه خانم محجبه و یک طفل نیز بودند.  به من سلام دادند و از من پرسیدند که آیا این درخت را برای آن 45 شهید درست می کنم؟ جواب دادم بله ولی برای 43 شهید... مرد گفت که بنابراین باید 43 مرتبه سوره فاتحه را قرائت کنیم. همین کار را کرد و با صدای بسیار دلنشینی 43 فاتحه فرستاد و ان سه زن و کودک نیز با او تکرار کردند.  با این کار به من فهماندند که من هم باید با آنها فاتحه بخوانم اما نمی دانستم برای چه...!    


نفهمیدم اصلا چگونه به خانه من رسیده بودند! با علم به اینکه خانه من در مسیر راه اصلی شهر  نبود و کسی که بخواهد به آنجا بیاید باید ابتدا آدرسش را می گرفت چون خانه من در آخر شهر و در منطقه  شلوغی و بیراهه ای قرار گرفته است. از او نپرسیدم که از کجا آمده است و چه می خواهد. اصلا نمی توانستم چیزی بگویم. چونکه یک حال عجیب و غریبی داشتم. گو اینکه از زمان و مکان خارج شده ام (وابسته به زمان و مکان نبودم) و در یک دنیای دیگر قدم می زدم. زمانی که فاتحه آنها تمام شد با من سلام و خداحافظی کردند و رفتند.!
 
* درباره آن خواب چه؟
این اتفاق قبل از آغاز ساخت درخت اتفاق افتاد . شبی در خواب یکی از آنها (آن مرد و سه زن و یک کودک) به خوابم آمد و گفت:  فلانی! بزودی تو ساخت درختی را آغاز خواهی کرد این کار برای تو صواب زیادی خواهد داشت؟

* کی این خواب را دیدی؟
25 روز قبل از ان که این جوان سفارش ساخت درخت را به من بدهد.

در طول 25 سال کار در این حرفه،  آیا اتفاقی که برای تو جهت ساخت درخت شهدای بنت جبیل رخ داد بر روی درختهای دیگری که ساخته بودی روی داده بود؟
من تاکنون بر روی بیش از یکهزار درخت (با این حجم) در مناطق مختلف کار کرده ام ... برخی از این درخت ها در مناطقی با رطوبت بالا بوده اند اما هیچ درختی شبیه آن در ختی که برای شهدای بنت جبیل ساختم گیاهی بر روی ان نرویید. اصلا غیر ممکن است درختی که ریشه ندارد و این همه مواد شیمیایی که ما برای تزیین بر روی آنها می مالیم زنده شود و گیاه برویاند.

9

 
* آیا حادثه مشابهی را در نقاط دیگر لبنان و یا خارج از ان شنیده ای ؟
خیر... ابدا! گمان هم نمی کنم چنین اتفاقی جای دیگری رخ داده باشد... میزان موادی که من بر روی این درخت استفاده کرده بودم اجازه رخ دادن چنین حادثه ای را نمی دهد. چگونه ممکن است درختی که مرده دوباره زنده شود؟؟ هرکس به این معجزه باور ندارد بیاید و یک درخت زنده ای را بیاورد تا من این مواد را بر روی آن درخت بریزم تا نتیجه اش را ببیند و باورش شود که چه اتفاقی افتاده است.

درباره چگونگی یافتن درخت در جنگل و بریدن ان و همچنین نحوه انتقال آن به بنت جبیل برای ما توضیح دادید... برگردیم به موضوع آن شخصی که گفتی فاتحه برای این درخت خواند... دوست داریم بدانیم بعد از این حادثه چه احساسی به تو دست داد؟
برایم غیر قابل باور بود...از خودم پرسیدم اینها چگونه آمدند؟؟ از کجا آمدند؟؟ چگونه فهمیدند که من بر روی درخت این شهدا دارم کار می کنم؟؟ چگونه رفتند؟؟؟ چه کسانی بودند؟؟ چرا من قدری بیشتر با آنها هم صحبت نشدم؟؟؟ حتی چرا آنها را به خوردن یک فنجان چای دعوت نکردم؟؟

دوست عزیز... تحلیل شما از آن ماده ای که در روزهای اول از درخت ترشح کرد ، چیست؟ بویژه اینکه شما گفتید که به همراه شیخ شفیق جردانی رییس مرکز معارف حکمت آن را چشیدید که طعم بسیار شیرینی داشت اما شکر نبود ولی طعم خاصی داشت به گونه ای که میزان شیرینی آن ساعت ها بلکه روزها زیر زبان شما بود و هرغذایی که می خوردید طعم ان را داشت و هرچه اب و یا چای می خوردید طعم آن از بین نمی رفت؟ گفتید که این حالت به شیخ جردانی نیز دست داده است؟ می خواستیم تحلیل شما را بدانیم در این باره ... و اینکه آیا تا پیش از ان چنین مزه ای را چشیده بودید؟

11

خیر... هرگز... نه چشیده ام نه دیده ام...برادر! این چیزی نبود که عقل بشر بتواند ان را تفسیر کند... من بیش از 25 سال است در این حرفه کار می کنم ... چنین اتفاقی تاکنون ندیده ام به خدا قسم حتی چنین اتفاقی را نشنیده ام... دوست من این یک معجره بود... معجزه... خواهش می کنم نخواهید بیش از این درباره اش توصیف کنم ...نمی توانم... خواهش می کنم....

باشه... امروز 14 اگوست روزی است که جناب سید حسن نصرالله آن را روز پیروزی الهی نامگذاری کردند... برخی از مغرضان در لبنان و خارج از این کشور درباره این پیروزی ابراز تردید می کنند... و معتقدند که این پیروزی الهی نیست... حاج ابو محمد سازنده این درخت و شاهد زنده ای که سلسله کرامات این درخت و آن شهدا را به عینه دیده است برای این افراد چه پاسخی دارد ؟؟ ابومحمد در مورد این پیروزی الهی چه چیزی دارد که به مردم بگوید؟؟
 این داستان گویای حال آن است.این پیروزی الهی است. کسی که به این رخ دادها شک می کند... باید به رزمندگان مقاوم در بنت جبیل ، یحمر و سایر مناطق نظر کند. در یحمر صهیونیستها برای هر یک نفر از اهالی آن یک موشک شلیک می کردند. شهدا در نزد خدایشان روزی می خورند در حالی که آنها چراغ راهنمای ما هستند.

* آخرین صحبت شما درباره دلیرمردان مقاومت در بنت جبیل را می شنویم؟
جوانان مقاوم در بنت جبیل منبعی هستند که نور را ساطع می کنند و راه را به نسل های آینده نشان می دهند. زیرا بدون مقاومت هیچ کرامتی وجود نخواهد  داشت و بدون کرامت نیز  هیچ زندگی ارزشی ندارد...


به خانواده های شهدا در بنت جبیل  شما به عنوان کسی که برروی درختی که نام فرزندانشان حک شده است کار کرده اید چه پیامی دارید؟ به مناسبت 14 اگوست به آنها چه می گویید؟
من کلام خدای باریتعالی را نقل می کنم که فرمودند: ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله أمواتاً بل أحیاء عند ربهم یرزقون... به همین جمله اکتفا می کنم و ان را فصل الخطاب می دانم.در اینجا گفتگو با حاج سلیمان داوود (ابو محمد) به پایان رسید اما نقل این داستان همچنان در بین مردم ادامه دارد... و به نظر نمی رسد که انتقال داستان شگفت انگیز درخت معجزه در بنت جبیل جایی که نماد مقاومت لبنانی ها در جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی علیه حزب الله لبنان بود به این زودی ها متوقف شود. زیرا خداوند در شهدای خود حکمت کرامت و معجره ای نهاده است و این پیروزی بدون شک الهی است... سپاس خدایی که بنده مومن خود را یاری می کند...

 

 



 

 

 

 

 

 


| شناسه مطلب: 155253







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.