بسوی صلح ( 3) گزارش غم انگیز از اردوگاههای فلسطینی
همان گونه که نمایش قدرت در قبال هیات فلسطینی در نیویورک پیش می رفت و ایجاد کشور فلسطین و آغاز گفتگوهای سلف – ایالات متحده در جریان بود ، جنبش اعتراض خشونت بار! که به نام انتفاضه معروف شد ، در میان جوانان فلسطینی در مناطق اشغالی جا گرفت و قوی تر شد . اسرائیل به اعمال زور نا موفق برای آرام کردن آن دست یازد . شرایط نخستین بار توسط گروه اعراب در دسامبر 1987 به شورای امنیت کشانده شد .
در 22 سپتامبر 1984 شورا قطعنامه 605 را تصویب کرده بود که در آن با قدرت از سیاستهای و اقدامات اسرائیل ابراز تاسف شده بود و اسرائیل به رعایت پیمان چهارم ژنو در ارتباط با حفاظت از افراد غیر نظامی در زمان جنگ فرا خوانده شد. شورای از من خواست تا شرایط کنونی را از هر راه ممکن در مناطق اشغالی بسنجم و گزارشی شامل پیشنهادهایی برای راههای اعمال ایمنی و حفاظت از شهروندان فلسطینی سرزمین های تحت اشغال اسرائیل ارائه دهم .
برای کسب اطلاعات ضروری ژنرال ماراک گولدینک معاون دبیر کل را برای بررسی شرایط فرستادم .
شیمون پرز وزیر امور خارجه و اسحاق شامیر وزیر جنگ اسرائیل وی را نپذیرفتند و به وی گفتند که با او فقط به عنوان نماینده دبیر کل ملاقات می کنند و نه در ارتباط با قطعنامه شورای امنیت چرا که آنها این زمینه را که شورا هیچ نقشی در امنیت مناطق اشغالی نداشته باشد ، رد می کند . آنها قبول کردند که اوضاع در مناطق ، موضوعی جدی است . نیروی نظامی اسرائیل از ناحیه مزاحمت هایی که دیده بود شگفت زده شده بود و آمادگی برخورد معقول با نا آرامی ها را نداشت . دولت اسرائیل از بابت آنچه که رخ داده بود پوزش خواست و گامهایی را برای کاهش آنها در آینده برداشت . آنها به گولدینک گفتند که او آزاد است به جز مناطقی که در انها قوانین منع رفت و امد اجرا می شود و مناطقی که به دلایل نظامی بسته است به هر جا که می خواهد سفر کند .
وقتی که سفر به کرانه باختری و غزه دشوار و راه بسیاری از مناطق بسته شد گولدینک امکان یافت از شماری از اردوگاههای پناهندگان دیدن کند و شاهد دست اول وضع در این اراضی باشد . آنچه که او با خود اورد ، غم انگیز بود . دستاوردهای او را با جرئیات زشت آن به شورای امنیت گزارش کردم .
از دیدگاه من به هر طریق روی اولین و برجسته ترین کاری که می شد انجام داد تا ایمنی و حفاظت از مردم غیر نظامی را اعمال کرد ، تکیه کرده بودم. چنین سنجشی تنها می توانست مسکن باشد .
تنها راهی که می شد ایمنی فلسطینی ها را تضمین کرد ، اتخاذ ترتیباتی جامع ، فوری و ماندگار برای برخورد عربی – اسرائیلی بود.
شماری از فلسطینیها ، بویژه در اردوگاهها پناهجویان به گولدینک پیشنهاد کرده بودند که نیروی های سازمان ملل برای محافظت در مقابل خشونت نیروهای امنیتی اسرائیل یا جاگزینی آنها در منطقه استقرار یابند . من قویا به هر دو امکان اندیشیدم اما به این نتیجه رسیدم که هیچکدام را پیشنهاد نکنم .
در چارچوب پیمان چهارم ، نیروی اشغالگر در مقابل اجرای قانون و حفاظت از جان مردم غیر نظامی مسئول بود .فکر می کردم اسرائیل باید مجبور به ایفای این مسئولیت شود . افزون بر آن بدون موافقت اسرائیل که فارغ از باز خواست بود ، استقرار از نیروی سازمان ملل غیر عملی بود .
در پاسخم به شورای امنیت پیشنهاد کردم که قدرتهای امضاء کننده پیمان چهارم ژنو که شامل ایالات متحده و کشورهای اروپای غربی می شدند احترام به پیمان از سوی اسرائیل را تضمین کنند . به عنوان مفهوم توانایی بازدارندگی در حفاظت از ساکنان اراضی اشغالی ، از کمیسر عالی سازمان ملل در آنروا خواستم ستاد بین المللی اضافی را برای کمک به پناهجویان فلسطینی به کار گیرد . پیش نویس قطعنامه ای که از سوی شماری از کشورهای غیر متعهد در پاسخ به گزارش من ارائه شده بود ، از سوی ایالات متحده وتو شد . به هر روی درخواست من برای کارکنان بیشتر آنروا موضوعی نبود که شورای امنیت به آن راضی باشد . کارکنان جدید غیر فلسطینی برای مدت 5 سال به عنوان افسران امور پناهجویان در کرانه غربی و غزه به کار گرفته شدند . هنگامی که بعد ها در خواست کردم که شرایط در اراضی اشغالی را بررسی کنیم ، حضور انان در حفاظت از مردم به منبع عمیقا مفیدی از اطلاعات بدل شد .
در ماه مارس 1988 به وزیر خارجه امریکا شولتز نامه نوشتم و به رنجهای مردم در اراضی اشغالی اشاره کردم . من این شرایط را به عنوان چرایی انتفاضه تشخیص داده بودم و می دانستم که برای اسرائیل دشوار است ، در حالی که پیمان چهارم ژنو ، نیروی اشغالگررا مسول جاری کردن قانون و نظم دانسته بود . به او نوشتم : تکیه کنونی به نیروهای نظامی و نبود پاسخ سیاسی به اعتراض فلسطینی ها ، دلیلی برای نگرانی در هر دو زمینه بشری و سیاسی شده است . بنابر این سپاسگذار خواهم شد که وزیر خارجه در جریان سفر دوره ای خود به اسرائیل بتواند با مسولان اسرائیلی به بحث در این زمینه بنشیند که در فعالیت های کنونی خود تجدید نظر کند و در چارچوب پیمان چهارم ژنو عمل نمایند .
در همان زمان به پاپ ژان پل دوم نامه نوشتم و از او خواستم که از نفوذ خو در همین زمینه استفاده کند .
اما این قدمها به هیچ نتیجه عملی نرسید .....
* برگرفته از کتاب "به سوی صلح"
نوشته : خاویر پرزد کوییار
ادامه دارد ......
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس