صهیونیستها و توطئه های پنهانی درسودان ( بخش دوم )

محور سوم : نقش مخفی آمریکا در درگیری های داخلی سودان و سومالی
 بنا به ادعای این پژوهش صهیونیستی سازمان " جیش العرب " ( ارتش عرب ) در پشت  پرده بسیاری از کشتارها قرار دارد و شیوه عملیاتی آن  هولناک است . حمله  ناگهانی به روستاها و کشتار ساکنان و ربودن کودکان  و استفاده از آنها  به عنوان نیروی نظامی  از روشهای این سازمان است.
 بر اساس این گزارش ،" جیش العرب" که از سوی آمریکا در فهرست سازمان های تروریستی قرار دارد تاکنون 10 هزار پسر و دختر خردسال را ربوده است و فعالیت این سازمان در دو سال گذشته  افزایش یافته است.
اما دولت  اوگاندا در جلوگیری از فعالیت  این سازمان از مناطق عملیاتی خود موفق بود به گونه ای که بیشتر نیروهای آن ( جیش العرب ) در حال حاضر در خاک کشورهای مجاور زندگی می کنند.
از سویی دیگر این پژوهش برای متهم کردن مسلمانان اروپا به تروریسم و معرفی آنان به عنوان خطر بزرگ برای جامعه اروپا به ویژه پس از حوادث 11 سپتامبر تلاش بسیاری کرده است و همچنین سعی دارد  ، کشورهای اسلامی در قاره آفریقا را به همین اتهامات متهم کند ، تا جایی که ادعا کرد اوگاندا و برخی کشورهای  شرق آفریقا از جنگ های فرقه ای و تروریستی رنج می برند و کشورهایی چون سودان ، سومالی ، ایران ، لیبی و ...  عامل صدور تفکر تروریسم و اقدامات تروریستی هستند و به همین خاطر از  کشورهای به اصطلاح " قربانی تروریسم اسلامی " خواسته است به منظور مقابله با این مشکل روابط میان خود را تقویت کنند.در  شش ماه گذشته دولت سومالی هزاران جوان به جیپوتی ، اوگاندا و کنیا اعزام کرده است تا برای حمله به نیروهای " الشباب المسلم " ( جوانان مسلمان ) با هدف شکستن وضع موجود در این کشور ( سومالی ) آماده شوند و آموزش لازم را ببینند.

نقش مشکوک آمریکا
این پژوهش صهیونیستی همچنین به حمایت آمریکا از دولت سومالی در برابر شبه نظامیان اسلامی  اشاره می کند و می نویسد :  آمریکایی ها چند سالی است که مخفیانه و پشت پرده به دولت سومالی برای بازگشت حکومت و ثبات آن کمک کنند. کمک آمریکا به سومالی به این خاطر است که دولت این کشور دولتی لائیک و  طرفدار غرب است. از اینرو سومالی در دهه گذشته به پناهگاهی برای فعالان سازمان القاعده تبدیل شده است و در دوران گذشته و  پس از کنترل یک پایگاه دائمی برای سازمان القاعده در یمن ، نگرانی ها  در خصوص تهدیدات تروریستی  علیه راه های اصلی تجاری افزایش یافته است.
یک مقام بلندپایه سومالی عملیات انتقال " خرابکاران " از یمن به سومالی را طرح مبادله سازمان القاعده دانست.  تمامی این موارد در حالی رخ می دهد که  فعالیت دزدان دریایی سومالیایی در دریای سرخ نیز افزایش یافته است ، مقابله با این اقدامات تروریستی دزدان دریایی ، میلیاردها دلار هزینه داشته است.
فرماندهی کنونی نیروهای دولتی سومالی ژنرال " جالا " است که در ارتش "زیاد بری"(  دیکتاتوری که تا سال 1991 بر سومالی حاکم بود) فعالیت کرده است و یکی از بهترین افسرهای نظامی تاریخ این کشور به شمار می رود.
این پژوهش همچنین تاکید دارد  که هدف آمریکا در سومالی همسو و در راستای اهداف کاخ سفید در افغانستان یعنی تحقق پیروزی نهایی بر شبه نظامیان  اسلامی در سومالی است تا حکومت طرفدار غرب کنترل تمامی مناطق این کشور را در دست گیرد ولی مشکل اینجاست که تنها اصطلاح " تمامی دولتها " به خودی خود مشکل بزرگی به شمار می رود زیرا این واقعیتی است که مناطق شمالی موفقیت نسبی در کسب استقلال و خودمختاری به دست آوردند و در تلاشند به طور رسمی از دولت مرکزی جدا و دولت مستقلی تاسیس کنند.
 این پژوهش می نویسد : "بحران بزرگ آمریکا  در سومالی این است که این کشور چگونه می تواند سازمان ها و گروه هایی را شکست دهد که جهان بینی دینی افراطی آنها از فداکردن و قربانی کردن جان هزاران انسان بیمی ندارند.
چالش دیگر ، چالش تبدیل شدن یک جامعه قبیله ای به جامعه ای متمدن و شهری است چیزی که "زیاد بری" تا حد زیادی در تحقق آن موفق بود و از اینرو  وی از به کارگیری  دیکتاتوری علیه شهروندان خود هیچ ابایی نداشت ولی اکنون و پس  از 20 سال از خشم مردم وقوع این مهم تحت یک نظام دمکراسی ممکن خواهد بود.این پژوهش اسرائیلی درباره کشورهای مسیحی آفریقا تاکید می کند : این کشورها به جنگ با کشورهای اسلامی ( سودان و سومالی ) اهمیت زیادی می دهند و نباید بیش از این متحمل خسارت شوند زیرا ادامه چنین وضعیتی در نابسامان کردن در سومالی و متمرکز شدن نیروهای القاعده ، امنیت این کشورها ( مسیحی ) را تهدید خواهد کرد.
در این پژوهش  جنگ اتیوپی  ضد شبه نظامیان اسلامگرا در سومالی در سال 2007 شاهد مثالی برای نتیجه بخش بودن عملیات نظامی علیه این افراد می آورد و اشاره می کند جنگ اتیوپی در سال 2007 بسیار هدفمند و نتیجه بخش بود و به نابودی سازمان های تروریستی _ که در آن زمان بر سومالی سلطه داشتند ، انجامید ولی به مرور زمان سازمانهای جدیدی به این نظام نفوذ کردند ولی اتیوپی ها به چند علت بعد از دوسال مجبور به ترک سومالی شدند بدون این که تغییر واقعی در دولت این کشور ایجاد کنند و اگر بخواهیم واقع بینانه به موضوع نگاه کنیم چه بسا دخالت کشورها و سازمان های تروریستی بین المللی در امور سومالی همچنان ادامه دارد و به همین علت تحقق صلح و ثبات و برقراری امنیت در این کشور بسیار سخت و دشوار است.

محور چهارم : تحولات اوضاع بعد از انتخابات اخیر سودان
پژوهش صهیونیستی این بخش ( 4) را به تحولات اوضاع سودان بعد از انتخابات اخیر این کشور اختصاص داد انتخاباتی که مردم سودان 11 آوریل گذشته برگزار کردند  و رئیس جمهور و اعضای جدید پارلمان را انتخاب نمودند. سودان تاکنون انتخابات و دمکراسی پارلمانی را تجربه نکرده بود حتی تا زمان انتخابات اخیر فضای دمکراسی مناسبی برای رای دهند سودانی فراهم نشده بود.جنبش مخالف دولت سودان و مهم ترین گروه مخالف اعلام کرد انتخابات را به دلیل آن چه که آن را قانون شکنی های نظام سودان نامید تحریم خواهد کرد ، به این علت که دولت سودان در صدد دادن دمکراسی و حق انتخاب آزاد به مردم خود نیست.
با این وجود به نظر می رسد انتخابات  سودان به  آغاز جنگ داخلی دیگری میان دو منطقه جنوب و شمال سودان می انجامد.
بر اساس این پژوهش عرصه داخلی سودان شاهد تغییرات گسترده ای از زمان دستیابی به توافقنامه سازش میان طرف های درگیر در سال 2005 بوده است و در چارچوب این توافقنامه دولت سودان به اجرای انتخابات آزاد و شفاف و همچنین برگزاری همه پرسی برای تعیین سرنوشت ساکنان جنوب و غرب متعهد است و منطقه دارفور همواره جزئی از سودان باقی می ماند.
در ادامه این مقاله و در بخش سوم موارد زیر درج خواهد شد :
1.محور پنجم : ابعاد نقش چین در تنش موجود در سودان
2.محور ششم : شاخص های جنگ در آفریقا و دستاوردهای رژیم صهیونیستی
3.نتیجه : فاش ساختن اهداف شوم اسرائیل در سودان

تمام/م/24