سپتامبر سیاه 1982 ، فاجعه صبرا و شتیلا
در ژوئن ۱۹۸۲ (خرداد ۱۳۶۱) ارتش رژیم صهیونیستی به فرمان آریل شارون که کشور جعلیاش به تازگی از امضاء پیمان خائنانهی کمپ دیوید فارغ شده و خیالش از عدم اقدام کشورهای محور عربی آسوده شده بود به بهانهی سرکوب گروههای جهادی فلسطین تا قلب بیروت، پایتخت لبنان را به تصرف خود در آورد. در همین ایام احزاب ضد اسلامی لبنان که درگیر تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری بوده و آرامش پیش از طوفان را تجربه میکردند، به نوعی به این اشغال رضایت دادند. شارون در همین اثنا توافقنامهی به اصطلاح صلح با دولت وقت لبنان را به آن حکومت که کشورش درگیر جنگ داخلی بود تحمیل کرد و بهانهی اشغال بیروت را از هم پاشیدن سازمان آزادیبخش فلسطین و دیگر گروههای درگیر با اشغالگران اعلام کرد.
اردوگاه صبرا و شتیلا 2 اردوگاه از مجموع 12 اردوگاه آوارگان فلسطینی در لبنان به شمار می روند که در جنوب این کشور واقع شده اند. این دو اردوگاه فلسطینی هایی را در بر می گرفت که از همان آغاز اشغال فلسطین در سال 1948 در آنها پناه گرفته بودند و اغلب از ساکنان منطقه "الجلیل" در شمال فلسطین اشغالی محسوب می شدند. در زمان جنایت صهیونیست ها در سال 1982 حدود 20 هزار آواره فلسطینی در این اردوگاه ها زندگی می کردند.
در فاصله روزهای 16 تا 18 سپتامبر 1982 (25 تا 27 شهریور 61)اردوگاههای صبرا و شتیلا در جنوب بیروت شاهد به خاک و خون کشیده شدن هزاران زن و کودک و پیر و جوان آواره فلسطینی توسط صهیونیست ها به فرماندهی آریل شارون وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی و مزدوران وی یعنی نیروهای فالانژ بودند.
نظامیان رژیم صهیونیستی به فرماندهی آریل شارون سه ماه پیش از وقوع این کشتار در سال 1982 پس از عبور از مرز لبنان تا مرکز بیروت پیشروی کردند و این شهر به طور کامل زیر یوغ اشغال صهیونیست ها قرار گرفت.
پس از اشغال بخش هایی از بیروت، رژیم صهیونیستی توافقنامه به اصطلاح صلحی را بر مقامات لبنانی که در آن زمان درگیر یکسری جنگ های داخلی بودند تحمیل کرد. شارون و دیگر مقامات رژیم صهیونیستی در توجیه اشغال بیروت ادعا کردند که هدف از این امر پاکسازی بیروت از گروه های فلسطینی است که اسرائیل آنها را منبع تشنج می داند.
شارون همچنین از بین بردن ساختار ساف (سازمان آزادیبخش فلسطین) در لبنان را از دیگر اهداف اشغال بیروت توصیف و ادعا کرد که لبنان با امضای توافقنامه صلح از چنان قدرتی برخوردار خواهد شد که بتوان با آن به عنوان طرف مورد گفتگو به مذاکره پرداخت.
صهیونیست ها با تقویت گروه طرفدار خود در لبنان (فالانژیست ها) "بشیر جمیل" رهبر وقت حزب فالانژ (معروف به کتائب) را به ریاست جمهوری لبنان سوق دادند اما وی بیش از 3 هفته در راس حکومت نبود چرا که بر اثر انفجار بمب به همراه 18 نفر از اعضای حزب کتائب کشته شد.
ترور بشیر جمیل و حضور هزاران نظامی صهیونیست در بیروت آریل شارون را بر آن داشت که با بهره برداری از این فرصت و به بهانه انتقام خون جمیل با همکاری مزدوران لبنانی خود ساکنان اردوگاه صبرا و شتیلا را به خاک و خون بکشد.
از همین رو نظامیان صهیونیست و نیروهای فالانژ لبنان عصر روز 16 سپتامبر 1982 به اردوگاه صبرا و شتیلا یورش برده و در مدت 48 ساعت به فجیع ترین وضع ممکن به قتل عام آوارگان فلسطینی پرداختند.
در این قتل عام سه هزار و 297 فلسطینی و لبنانی شهید شدند. در میان کشته ها 136 لبنانی وجود داشت. پیکر هزار و 800 نفر در خیابان ها و کوچه های تنگ این اردوگاه رها شده بود و هزار و 97 تن دیگر نیز در بیمارستان غزه و 400 تن دیگر در بیمارستان عکا به شهادت رسیدند.
به گفته شاهدان عینی اولین واحد شامل 150 فالانژیست پس از عبور از موانع اسرائیلی ها از در اردوگاه شتیلا وارد شدند که گروهی از آنها علاوه بر سلاح، چاقو نیز به همراه داشتند. قتل عام به مدت 48 ساعت شروع شد و حتی در شب نیز با روشن کردن محوطه اردوگاه توسط اسرائیلی ها ادامه داشت. آنها به زور وارد خانه های مردم شده و فلسطینی های در خواب را به رگبار مسلسل بستند. فالانژ ها بعضاً قبل از کشتن آنان را شکنجه می دادند چشم هایشان را درمی آوردند، زنده زنده پوستشان را می کندند، شکم ها را می دریدند، به زنان و دختران گاه بیش از 6 بار تجاوز می کردند و بعد سینه هایشان را می بریدند و در آخر به ضرب گلوله آنها را از پا درمی آوردند. بچه ها را از وسط دو شقه می کردند و مغزشان را به دیوار می کوبیدند. در حمله به بیمارستان عکا تمام بیماران را بر روی تخت کشتند. دست بعضی را به ماشین می بستند و در خیابان ها می کشیدند، دست های فراوانی برای بیرون آوردن دستبند و انگشتر قطع شد. در نهایت چند بولدوزر به اردوگاه آورده تا علاوه بر دفن مقتولان خانه های سالم را با خاک یکسان کنند اجساد مردم تا چند روز بر زمین مانده بود و گربه ها از گوشت آنها می خوردند و آنقدر وحشی شده بودند که به مردم زنده نیز حمله می کردند زیرا به خوردن گوشت انسان عادت کرده بودند.
اخبار کشتار صبرا و شتیلا و انتشار تصاویر آن به حدی تکان دهنده بود که حتی واکنش کشورهای غربی حامیان رژیم صهیونیستی را برانگیخت. در ایتالیا کارمندان فرودگاه شرکت هواپیمایی العال را تحریم کردند. در فرانسه نیز بسیاری از معلمان دبیرستان ها ضمن تعطیل کردن کلاس ها طی نامه ای به رئیس جمهور این کشور قطع روابط دیپلماتیک و اقتصادی با اسرائیل را خواستار شدند.
واکنش های جهانی تا جایی پیش رفت که سرانجام در 16 دسامبر 1982 مجمع عمومی سازمان ملل متحد با محکوم کردن این کشتار آن را نسل کشی نامید. این قطعنامه با 98 رای موافق در مقابل 19 رای مخالف و 23 رای ممتنع تصویب شد.
پس از انتخاب آریل شارون به سمت نخست وزیری در اسرائیل در سال 2001 که به قصاب اردوگاه صبرا و شتیلا معروف شده بود، خانواده های قربانیان کشتار با استناد به قانونی که برای اولین بار در سال 1993 در مورد نسل کشی روآندا اعمال شد اقامه دعوی کردند.
در 12 فوریه 2003 دادگاه عالی بلژیک حکم تحت پیگرد بودن آریل شارون را صادر کرد که رژیم صهیونیستی چنین حکمی را سیاسی خواند. در نهایت در 24 سپتامبر 2003 به خاطر تغییراتی که از آغاز این حادثه در بلژیک ایجاد شده بود دادگاه عالی بلژیک قرار منع تعقیب شارون را صادر کرد و در توجیه این اقدام اعلام کرد که شاکیان در زمان وقوع حادثه تبعیت بلژیکی نداشته اند.
هر چند که جنایت صبرا و شتیلا بیش از پیش پرده از چهره کریه و ماهیت پلید صهیونیست ها برداشت و جهانیان را با ددمنشی و سبعیت این رژیم و حامیان آن بیشتر آشنا کرد اما با این حال نه تنها مانع از جنایات و تجاوزگری های بعدی صهیونیست ها علیه ملت فلسطین نشد بلکه سکوت سردمداران غربی در قبال سیاست های اشغالگرانه رژیم صهیونیستی، ضعف جهان عرب، اختلافات داخلی فلسطین و همسویی تشکیلات خودگردان فلسطین با رژیم اسرائیل و همکاری امنیتی با آن در راستای سرکوب مقاومت و مبارزان فلسطینی، همواره رژیم غاصب صهیونیستی را به ادامه جنایت های خود تشویق کرده است.
تمام:م ب/حُر14
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس