آنچه مصر وعربستان به دنبال آنند؟ ( تحلیل )
مهدی شکیبائی*
در تحرکی سیاسی مرتبط با "تاکتیک" جدید آمریکا برای پیشبرد "راهبرد" گذشته این کشور در خاورمیانه تحت عنوان حل و فصل فراگیر منازعه عربی- اسراییلی با محوریت تشکیل دو دولت در سرزمین تاریخی فلسطین، حسنی مبارک رییس جمهوری مصر وارد جده عربستان شد و با ملک عبدالله شاه این کشور دیدار کرد.
این سفر دقیقا پس از پایان سفر دوره ای عبدالله دوم شاه اردن به چند کشوراروپایی از جمله بلژیک(محل استقرار پارلمان اروپا) باهدف رایزنی درباره طرح صلح خاورمیانه صورت گرفت.
در این دیدار، دو طرف تحولات خاورمیانه، روندهای سازش ، گفتگوهای فلسطینی ، چگونگی اقدام مشترک دول عربی در تعامل با اظهارات اخیر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسراییل در خصوص مخالفت با تشکیل دولت مستقل فلسطینی را مورد بحث و بررسی قرار دادند.
آنچه در این دیدار بیشتر مورد توجه طرفین قرار داشت پرونده مربوط به روند باصطلاح صلح خاورمیانه خصوصا پس از موضعگیری حکومت تندروی نتانیاهو در قبال طرح پیشنهادی دولت باراک اوباما بود. همچنین تحولات اخیر لبنان و ماموریت سعد حریری برای تشکیل دولت وحدت ملی نیز از جمله محوری ترین مسایل مورد مباحثه مبارک و عبدالله گزارش شد.
نتانیاهو در 16 ژوئن جاری در دانشگاه بارایلان اسراییل شدیدا با طرح پیشنهادی اوباما و طرح صلح عربی مبنی بر تشکیل دولت مستقل فلسطینی تا مرزهای اشغالی سال 1967 مخالفت کرد. این مخالفت نگرانی هایی را در بین کشورهای باصطلاح میانه روی عربی که به طرح اوباما دل بسته بودند، بوجود آورده است.
در طرح جدید اوباما عربستان، مصر و اردن ماموریت دارند فضای سیاسی جدیدی رادر منطقه خاورمیانه بازسازی نمایند. این فضا می بایست به سمت عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسراییل هدایت شود. همزمان کاخ سفید نیز متعهد شده است در موازات عمل مشترک کشورهای یاد شده طی اعمال فشار بر حکومت نتانیاهو وی را اصطلاحا مجاب به پذیرش طرح صلح عربی نماید. پیش از هراقدامی از سوی آمریکا، ابتدا سوریه باید به جبهه میانه رو ها انتقال داده شود. این ماموریت برعهده عربستان گذاشته شده است. براساس آخرین گزارش ها طی روزهای آینده سفیر جدید عربستان در دمشق تعیین خواهد شد. پس از انتشار این خبر، منابع آگاه سعودی از سفر قریب الوقوع ملک عبدالله شاه عربستان به سوریه خبردادند. این خبر به معنای آنست که کشورهای عربستان، مصر و اردن طبق ماموریتی که در چارچوب طرح منطقه ای آمریکا برعهده گرفته اند درمسیرخط تعیین شده در حال حرکتند. سرانجام این خط می بایست به ایستگاه عادی سازی روابط با اسراییل ختم شود. حال با لحاظ کسب امتیاز یا عادی سازی مجانی!
پرسش اینجاست... آیا اسراییل اساسا با تشکیل دولت مستقل فلسطینی به عنوان مقدمه عادی سازی روابط موافق است؟ یا اینکه در قبال این عادی سازی چه امتیازی به طرف فلسطینی و عربی خواهد داد؟ اگر پاسخ به هردو سوال فوق منفی است پس این فضا سازی ها توسط دولت های ریاض و قاهره با چه اهدافی صورت می گیرد؟
تامل دقیق در اظهارات اخیر نتانیاهو پاسخ منفی به دو سوال اول را روشن می کند. سخنرانی نتانیاهو در دانشگاه بارایلان مبتنی بر سندی بود که موسسه "مطالعات استراتژیک و سیاسی پیشرفته آمریکا" در سال 1996 برای وی تهیه و تدوین کرده بود. زمانی که او به عنوان نخست وزیر جدید اسراییل برگزیده شد. این سند تحت عنوان " تغییر ریشه ای: استراتژی جدید برای تضمین امنیت اسراییل" توسط گروه کاری وابسته به موسسه یاد شده برای سال 2000 تدوین شده بود. هدف اصلی این سند بسط سلطه اسراییل بر تمامی منطقه خاورمیانه پس از رهایی از تهدید عراق، حمله به ایران، حزب الله لبنان و سوریه بود. این هدف به معنای مخالفت صریح با "صلح فراگیر" ی است که اینک اوباما پیامدار آن شده و برخی کشورهای عربی نیز بازاریابی آن را در منطقه و جهان اسلام برعهده گرفته اند. سخنان اخیر نتانیاهو در واقع بازگشت به مفهوم سنتی از راهبردی است که مبتنی بر استفاده از دو قدرت نظامی و اقتصادی برای به تسلیم واداشتن کشورهای منطقه خاورمیانه است، آنجا که نتانیاهو در بارایلان صلح سیاسی را مورد شماتت قرار می دهد و از صلح اقتصادی به عنوان تنها راه حل سخن می گوید. در سند سال 1996 که از سوی جمعی از شخصیت های نو محافظه کار وقت آمریکایی از جمله ریچارد پرل، دیوید و میراف وارمزر، داگلاس فیث و... تهیه شده بود برای تضمین امنیت مرزهای شمال فلسطین اشغالی، حمله فراگیر به لبنان و تخریب ساختار زیربنایی این کشور، حمله محدود به سوریه پیشنهاد شده بود، اقداماتی که در سال 2006 و 2007 بوقوع پیوست. براین اساس نتانیاهو هرگز قایل به تشکیل دولت مستقل فلسطینی با مرزهای مشخص و حاکمیت مستقل نخواهد بود. او هرگونه بررسی این طرح را منوط به شناسایی اسراییل از سوی فلسطینی ها به عنوان یک دولت یهودی کرده است. بااین وصف بازاریابی این طرح توسط برخی کشورهای عربی با چه انگیزه ای صورت می گیرد؟ این طرح با هدف خرید زمان بیشتر برای آمریکا جهت سامان بخشی به رفتار برخی رقبای استراتژیک این کشور در جهان همچون چین و روسیه صورت می گیرد. از همین روست که اوباما تمرکز سیاست های خود را معطوف به شبه قاره هند کرده و با اعزام 20 هزار نیروی تازه نفس به این منطقه موافقت کرده است. واشنگتن برای تنظیم موقعیت خود در شبه قاره هند نیاز به آرامش در منطقه خاورمیانه دارد. تامین این آرامش به طور نیابی به متحدان میانه روی عرب سپرده شده است. جایی که عربستان و مصر برای اثبات خود نیاز به یک تغییر ولو کوچک حتی در حد جابجایی چند شهرک صهیونیستی در کرانه باختری دارند.
*سردبیرخبرگزاری قدس (نقل از روزنامه جوان)
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس