افول ابومازن صعود فیاض،توجه آمریکاییها واسرائیلیهابه فیاض قابل توجه است...
از ژوئیة 2007 که حماس در نوار غزه، قدرت را به دست گرفت و محمود عباس به عنوان رئیس تشکیلات خودگردان در کرانة باختری، سلام فیاض را به عنوان نخست وزیر غیر قانونی دولت تشکیلات خودگردان معرفی کرد، سلام فیاض روند رو به رشدی داشته است تا جایی که امروز از سوی برخی رهبران فتح و تشکیلات خودگردان به عنوان گزینة بعدی ریاست تشکیلات خودگردان مطرح میشود.(1)
سلام فیاض چندین مرتبه به عنوان تنها گزینة ریاست دولت وحدت ملی مطرح شده است و اگر آخرین توافق فتح و حماس در مورد ریاست محمود عباس را کنار بگذاریم میبینیم که فیاض پیش از آن، تنها گزینة فتح برای ریاست بر دولت وحدت ملی بوده است. توجه آمریکاییها و رژیم صهیونیستی به فیاض نیز قابل توجه است. روابط خاص سلام فیاض با صهیونیستها و آمریکاییها، نقطة اصلی اختلاف وی با محمود عباس بوده است. اما طی چند ماه گذشته، تغییری جدید را مشاهده میکنیم و میبینیم که سلام فیاض فراتر از محمود عباس نزد آمریکاییها در نظر گرفته میشود و گویا این تغییر، موجب نگرانی محمود عباس و اعضای فتح نیز شده است. در این کوتاه نوشته، قصد داریم شواهد موجود دربارة صعود سلام فیاض و افول محمود عباس را مورد مرور قرار داده و به این سؤال پاسخ دهیم که: چه دلایل و شواهدی برای تقویت جایگاه فیاض و تضعیف عباس وجود دارد؟ و چرا؟
الف) شواهد قابل اتکا
1. دعوت از سلام فیاض برای شرکت در کنفرانسهای بینالمللی: سلام فیاض طی پنج سال گذشته، همواره به عنوان تنها نمایندة فلسطین در بسیاری از کنفرانسهای مهم و تأثیر گذار بینالمللی شرکت کرده است. وی در کنفرانسهای سیاسی و نمایشی حضور نداشته و تنها در کنفرانسهای اقتصادی و تأثیرگذار جهانی و منطقهای شرکت میکند. از جملة این کنفرانسها میتوان به «کنفرانس هرتزلیا» اشاره کرد که با وجود آنکه کنفرانسی کاملا صهیونیستی است ولی فیاض در طول پنج سال گذشته به عنوان یک عضو ثابت به این کنفرانس دعوت شده و از سخنرانان آن نیز بوده است.(2)
کنفرانس دیگری که وی طی پنج سال در آن شرکت کرده، کنفرانس سالانة سازمان اقتصاد جهانی در داووس سوئیس است که حتی وی جزو سخنرانان آن بوده است.(3)
سلام فیاض در کنفرانسهای غیر دورهای از جمله کنفرانس بررسی علل رکود اقتصاد جهانی (2011) و کنفرانس بررسی وضعیت آب در منطقة خاورمیانه (2011) نیز به عنوان تنها نمایندة فلسطین شرکت کرده است. در تمامیاین محافل، دعوت از سلام فیاض به عنوان نمایندة فلسطین بدون کمترین اشارهای به محمود عباس که مقام بالادست فیاض است به عنوان یک سؤال بی جواب باقی مانده است.
2. دیدار میت رامنی، نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با سلام فیاض: در حالی میت رامنی، نامزد جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و رقیب باراک اوباما در روز 8 مرداد 1391 با سلام فیاض در قدس غربی دیدار کرد که هیچ نامیاز محمود عباس آورده نشد. فیاض به قدس غربی رفت و با میت رامنی که برای به دست آوردن حمایت لابی صهیونیستی آمریکا به سرزمینهای اشغالی آمده بود دیدار کرد. ستاد انتخاباتی رامنی اعلام کرد وی هیچ برنامه ای برای دیدار با محمود عباس ندارد. مسئولان فلسطینی در همان حال اعلام کردند تا کنون هیچ درخواست رسمیاز سوی رامنی برای دیدار با محمود عباس مطرح نشده است و ممکن است این اتفاق در لحظات آخر رخ دهد اتفاقی که هرگز رخ نداد. این نکته ناگفته نماند که سلام فیاض دو روز پیش از دیدار با رامنی نیز به انگلستان رفت و با معاون نخست وزیر و رئیس میز خاورمیانه و آفریقای این کشور دیدار کرد.(4)
3. اعلام کمک عربستان به سلام فیاض: محمود عباس در ماه جولای 2012 پیش از سفر به مصر و دیدار با محمد مرسی، رئیس جمهور مصر به عربستان سعودی رفت و در خواست کمک مالی کرد اما عربستان هیچ پاسخی به وی نداد. ولی پس از گذشت دو روز از سفر عباس به عربستان در حالی که وی در راه مصر بود این کشور اعلام کرد 100 میلیون دلار به تشکیلات خودگردان کمک خواهد کرد. پس از این ماجرا یک افسر آمریکایی اعلام کرد عربستان در زمان حضور محمود عباس به وی پاسخ مثبت نداد و پس از آن با سلام فیاض تماس گرفت و خبر کمک به تشکیلات خودگردان را اعلام کرد. علت این بود که آمریکا و کشورهای اروپایی از کشورهای عرب خواسته اند که به دلیل عدم شفافیت مسائل مالی محمود عباس به وی کمک نکنند اما به دلیل مشخص بودن و شفافیت امور مالی سلام فیاض کمک ها را به وی ارائه دهند.(5)
4. هشدار هیلاری کلینتون به محمود عباس در پاریس: در راستای تضعیف عباس توسط آمریکاییها در جریان سفر محمود عباس به پاریس که به منظور شرکت در کنفرانس پاریس در 16 تیر ماه 1391 صورت گرفت هیلاری کلینتون؛ وزیر امور خارجة آمریکا به محمود عباس اعلام کرد در صورتی که وی به سازمان ملل برود و درخواست عضویت کشور فلسطین در سازمان ملل را بدهد کمکهای مالی ایالات متحده به تشکیلات خودگردان را قطع خواهد کرد ضمن اینکه دفتر سازمان آزادی بخش فلسطین در واشنگتن نیز تعطیل خواهد شد. و این پیغام 4 روز بعد رسما توسط فرستادة آمریکا در خاورمیانه به تشکیلات خودگردان ابلاغ شد.(6)
5. دیدارهای خصوصی سلام فیاض با آمریکاییها و صهیونیستها: از سال 2007 و پس از آن در سال 2009 در جریان ششمین کنگرة عمومیجنبش فتح در بیت لحم، سلام فیاض، دیدارهای مخفی و آشکار بسیاری با آمریکاییها و صهیونیستها داشته است که موجب ناراحتی و خشم محمود عباس از وی شده است و این مسئله از همان زمان به عنوان وجه اختلاف عباس و فیاض مطرح شده است.(7)
6. امتناع فیاض از همراهی تیم رسانندة نامة عباس به نتانیاهو: محمود عباس در ژوئن 2012 میلادی نامهای به نتانیاهو نوشت و تلاش کرد در این نامه، مواضع رسمیرژیم صهیونیستی را در قبال شهرک سازی، آزادی اسیران فلسطینی و مذاکرات صلح طلب کند. تصمیم بر آن بود این نامه را یک هیئت بلند پایه با حضور یاسر عبدربه، صائب عریقات و سلام فیاض به نتانیاهو تحویل دهد. اما در آخرین لحظات اعلام شد که سلام فیاض و یاسر عبدربه از حضور در این هیئت امتناع کردهاند و به همین دلیل، صائب عریقات به همراه ماجد فرج، رئیس دستگاه اطلاعاتی تشکیلات خودگردان این نامه را به نتانیاهو تحویل دادند. از سوی دیگر در خبرها شنیده شد که یاسر عبدربه به سلام فیاض توصیه کرده است که از این کار امتناع ورزد و به همین دلیل مورد خشم محمود عباس قرار گرفته است. سلام فیاض نیز اعلام کرده است من نامه رسان جنبش فتح نیستم و به همین دلیل از همراهی این هیئت امتناع کرده است.(8)
7. تمایل سلام فیاض به نامزدی در انتخابات ریاست تشکیلات خودگردان: طی سه سال گذشته هرگاه سخن از نامزدی ریاست تشکیلات خودگردان به میان آمده است سلام فیاض صریحا اعلام کرده است که قصد ندارد در این انتخابات شرکت کند و نامزد این انتخابات نخواهد شد و تنها به کارهای اجرایی بسنده میکند. اما اخیرا رهبران فتح اعلام کردهاند شواهدی در دست داریم که نشان میدهد سلام فیاض برای ریاست بر تشکیلات خودگردان آماده میشود. ناگفته نماند که در طول پنج سال نخست وزیری سلام فیاض، آمریکاییها همواره از ریاست وی بر تشکیلات خودگردان حمایت کردهاند.(9)
8. تأسیس حزب سیاسی: سلام فیاض در مبارزات انتخاباتی سال 2006 اقدام به تأسیس حزب سیاسی «راه سوم» کرد. بسیاری این تلاش فیاض را زمینه سازی در جهت حضور در فضای سیاسی میدانند زیرا وی عضو هیچ یک از احزاب و گروههای فلسطینی نیست و اگر بخواهد در انتخابات حضور داشته باشد این یک خلاء به حساب میآید که موجب متضرر شدن سلام فیاض خواهد شد. هرچند حزبی که وی تشکیل داد تنها یک نام بود و هیچ خبری پس از آن از حزب سلام فیاض شنیده نشد اما هنوز نام آن باقی است.
9. فساد مالی عباس و دو فرزند او: اخبار اخیر فلسطین نشان میدهد محمود عباس به دلیل مطرح شدن فساد مالی خود و دو پسرش به شدت در حال از دست دادن جایگاه اجتماعی و نوعی تخریب است. اشارات محمد دحلان و افشاگریهای محمد رشید (خالد سلام) که هنوز ادامه دارد شاهدی بر این مسئله است. میتوانیم عدم همراهی مالی کشورهای عربی و اروپایی با عباس را در وضعیت کنونی که در برخی موارد علت آن شفاف نبودن حسابهای مالی عباس ذکر شده در همین راستا بدانیم. خبر عدم کمک مالی عربستان به وی در سفر اخیرش به این کشور و اعلام حمایت مالی عربستان به سلام فیاض نیز در همین رابطه صورت میگیرد.(10)
ب) دلایل و چرایی
اگر تمامیشواهد بالا را در کنار هم قرار دهیم به یک نتیجة مشترک خواهیم رسید آن هم اینکه سلام فیاض در عرصة فلسطین با تأیید آمریکاییها و صهیونیستها صعود کرده و در مقابل، محمود عباس در حال افول است. اگر چه این دو مطلب کاملا واضح است اما قصد داریم این نتیجه را کمیبشکافیم و به لایههای درونی آن نفوذ کنیم که چرا عباس در حال افول و سلام فیاض به عنوان گزینة بدیل آن در حال ظهور است؟
1. بن بست مذاکرات: محمود عباس با موضعگیریهایی که در قبال شهرک سازی، آزادی اسیران فلسطینی و بازگشت آوارگان داشته موجب شده است مذاکرات به اصطلاح صلح یا همان سازش به بن بستی غیر قابل بازگشت برسد. آمریکاییها طی یک سال گذشته، تلاشهای وسیعی انجام داده اند تا بتوانند مذاکرات را از بنبست خارج سازند. اما نه تنها در این کار موفق نشدند بلکه مواضع طرفین در قبال هم تندتر شده و دیگر حاضر به دیدارهای مقدماتی نیز نیستند. مجادلات تند نشستهای استکشافی اردن دلیلی بر این مدعا است. اما صهیونیستها خواستار ادامة مذاکرات هستند زیرا با آمدن پای مذاکرات، هم افکار عمومیداخلی و بینالمللی را در اختیار میگیرند و هم اینکه میتوانند باز هم از ابزار وقت سوزی استفاده کرده و بسیاری از اهداف خود را پیش ببرند. به همین دلیل آنها به شدت به دنبال ادامة مذاکرات هستند. اوباما نیز در این مقطع به حمایت صهیونیستها نیاز دارد زیرا با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری، حمایت لابی صهیونیستی میتواند موجب پیروزی اش در انتخابات شود. پس اوباما مجبور است مذاکرات را به پیش ببرد. در طرف صهیونیست که هیچ تغییری نمیتواند به وجود آورد پس باید طرف فلسطینی عقب نشینی کند اما با حضور محمود عباس در رأس قدرت طرف فلسطینی هم، این امر مقدور نیست. لذا یک راه بیشتر باقی نمیماند آن هم اینکه مانعی به نام عباس یا تغییر جهت دهد یا از سر راه برداشته شود.
2. عضویت در سازمان ملل: پس از اینکه صهیونیستها، شهرک سازی را به شکل بی سابقهای توسعه دادند تشکیلات خودگردان فلسطین اعلام کرد گزینه های دیگری را به جای مذاکرات، پی گیری خواهد کرد و نخستین آن، عضویت در سازمان ملل است. از زمانی که این گزینه مطرح شد صهیونیستها به شدت در قبال آن موضع گرفتند. زیرا با عضویت در سازمان ملل، بار حقوقی تجاوزات رژیم صهیونیستی بسیار سنگین خواهد بود و عملا این رژیم، دست بسته و برای فلسطینیها نیز شرایط دفاع بهتر خواهد شد. در پاسخ به این اقدام، صهیونیستها داراییها و درآمدهای مالیاتی تشکیلات خودگردان را بلوکه کردند و کنگرة آمریکا هم کمک های مالی خود به تشکیلات خودگردان را قطع کرد. اما باز هم این مسئله برای آمریکا و رژیم صهیونیستی قابل هضم نبود زیرا اگر فلسطین فقط به عضویت رسمییکی از مؤسسات زیر مجموعة سازمان ملل در بیاید میتواند علیه رژیم صهیونیستی شکایت حقوقی نماید و این، تبعات بینالمللی و انزوای این رژیم را در پی خواهد داشت. هرچند این اقدام از ابتدا شکست خورده به نظر میآمد اما برای آمریکا و رژیم صهیونیستی، مطرح کردن آن هم خوشایند نبود زیرا میدانند این مسئله در زمان های طولانی تر برای آنها مشکل ساز خواهد شد. حال در این مقطع زمانی باز هم آنها در حال تلاش برای عضویت در سازمان ملل هستند آن هم در شرایطی که اوباما برای انتخابات ریاست جمهوری به حمایت صهیونیستها و صهیونیستها نیز به زمان نیاز دارند تا بتوانند بر مشکلات اقتصادی خود غلبه کنند. با طرح این موضوع هر دو با مشکلی مواجه خواهند شد که توان آنها را به خود مصروف خواهد ساخت و آنها خواستار این مسئله نیستند. لذا کلینتون و بسیاری از عوامل آنها در منطقه، به محمود عباس در مورد این اقدام هشدار داده اند و از وی خواسته اند تا این اقدام را به بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا موکول کند. اینکه تشکیلات خودگردان اعلام کرده است محمود عباس فقط درخواست خود را ارائه خواهد کرد و زمان رأی گیری مشخص نیست و به بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا موکول خواهد شد در جهت رضایت آمریکاییها است.
اما شواهد، نشانگر این مسئله است که آمریکاییها و رژیم صهیونیستی از این اقدام به هیچ وجه راضی نیستند و در زمان مقتضی با آن برخورد خواهند کرد. پیش بینی میشود تشکیلات خودگردان و جنبش فتح، روزهای پر چالش و حادثه ای در پیش داشته باشند فقط باید کمیصبر کرد تا انتخابات آمریکا به پایان برسد. ضمن اینکه با نگاهی به دیدار میت رامنی با سلام فیاض این نکته نباید مغفول بماند که مهم نیست کدام یک از نامزدهای حاضر در انتخابات پیش روی آمریکا به موفقیت برسند زیرا هر دو، سلام فیاض را تأیید کرده اند. پتانسیل تشکیلات خودگردان، فتح و شخص محمود عباس آن قدر قوی نیست که بتواند در مقابل آمریکا و رژیم صهیونیستی تاب بیاورد. ضمن آنکه همراهی کشورهای عرب منطقه که عمدتاً حامیان تشکیلات خودگردان هستند قابل توجه و تأمل است. البته نقش مصر میتواند کمی معادلات را برهم زند اما سیطره نظامیان بر ساختار حکومتی مصر و مبسوط الید نبودن مرسی رئیس جمهور، بعید به نظر میرسد مصر در این مسئله تأثیری فراتر از خواست آمریکاییها داشته باشد.
نکته قابل توجه دیگر این است که فیاض از شخصیت و ویژگیهایی برخوردار است که مطلوب آمریکاییها است. اول اینکه وی در آمریکا تحصیل کرده و به نوعی دست پروردة فرهنگ آمریکایی است. دوم: فیاض هیچ سابقة مبارزاتی نداشته و حتی عضو فتح هم نمیباشد وی زمانی که میخواست حزبی سیاسی تأسیس کند اعلام کرد که حزب وی کاملا دموکراتیک عمل خواهد کرد. سوم: سلام فیاض هیچ اعتقادی به مبارزه نداشته و تعریفی که از مبارزه ارائه میکند در حد اعتراضات نرم خیابانی و اقدامات اقتصادی برای تقویت مردم فلسطین است و این همان چیزی است که آمریکاییها و صهیونیستها میخواهند یعنی حضور یک شخصیت غیر مبارزاتی در رأس هرم قدرت فلسطین. ضمن اینکه فیاض عملا مخالفت خود را با جنبش فتح سازشگر نشان داده است.(11) حذف اعضای فتح از کابینة سلام فیاض و به حاشیه رانده شدن آنها که اعتراضات وسیع شان را در پی داشت خود تأییدی بر این مسئله است.
نتیجه گیری
موضعگیریهای عباس در قبال مذاکرات سازش و عضویت در سازمان ملل موجب شده صهیونیستها و آمریکاییها دیگر امیدی به وی نداشته باشند. از طرفی، این موضعگیریها آنها را در چالشی قرار داده است که خواهان آن نیستند. در مقابل، سلام فیاض از شخصیتی برخوردار است که آنها به دنبال آن بوده و هستند حتی اگر نگوییم فیاض که تحصیل کردة آمریکا و دست نشاندة خود آنها است. لذا طبیعی است که پس از انتخابات آمریکا، شاهد تغییر قدرت در تشکیلات خودگردان باشیم. اگر این تغییر را به سمت سلام فیاض نبینیم میتوانیم بگوییم که تغییر محمود عباس (تغییر شخص عباس یا مجبور کردن وی به تغییر موضعگیریها) قطعی است. ضمن آنکه در صورت دوم باید منتظر ماند و دید فیاض در چه جایگاهی قرار خواهد گرفت زیرا فیاض مطلوب اهداف آمریکاییها و صهیونیستها است. ضمن آنکه آمریکاییها و صهیونیستها که مدتها به دنبال حذف مقاومت از عرصة فلسطین هستند چهرهای با ویژگی های فیاض را نیاز دارند تا بتوانند توسط یک فلسطینی به راحتی مقاومت را حذف کنند چرا که عدم وابستگی فیاض به فتح به رغم اینکه بسیاری آن را برای فیاض نقطة منفی و ضعف میدانند میتواند نقطة مثبت وی در نگاه آمریکاییها باشد. زیرا بدون علقه میتواند عناصر فتح را از عرصه به در کند و حتی کمترین رنگی هم از مقاومت در فلسطین باقی نماند.
پینوشتها:
1- www.fpnp.net/ar/news/99493_الطي% D8
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس