مسیحیان فلسطین هم قربانی می شوند

خبرگزاری قدس؛ گروه تحلیل و تفسیر

نظاميان رژيم صهيونيستي عصر جمعه (4 دي) به جشن هاي مسيحيان فلسطين در سالروز توليد حضرت مسيح (ع) در شهر بيت لحم واقع در جنوب کرانه باختري حمله کردند که طي آن ده ها شهروند مسيحي فلسطيني زخمي شده و يا بر اثر استنشاق گاز اشک آور دچار خفگي شدند.شهروندان مسيحي فلسطيني به دعوت فعالان کميته هاي مقاومت مردمي در بيت لحم راهپيمايي باشکوهي را در اين شهر با لباس هاي بابانوئل برگزار کردند.فريد اطرش يکي از شرکت کنندگان در اين مراسم گفت :؛شهروندان فلسطيني آمده بودند تا به جهانيان ابلاغ کنند که بيت لحم زادگاه مسيح به خاطر جنايت هاي رژيم صهيونيستي از نبود صلح و سازش رنج مي برد."دشمن صهيونيستي از سفر مسيحيان غزه به بيت لحم به منظور شرکت در جشن هاي سال نو مسيحي نيز جلوگيري به عمل آورد.در شهريور ماه گذشته در اغاز گشايش مدارس ،مسيحيان ساکن فلسطين اشغالي در اعتراض به کاهش بودجه مدارس خود به اعتصاب دست زدند .رژيم صهيونيستي که اين موسسات آموزشي را « غيررسمي» مي داند پيشتر تا سقف 65 درصد بودجه آنان را تامين مي کرد و بقيه را برعهده والدين مي گذاشت؛اما به گفته مقامات مدارس ، اين رقم دو سال پيش به 34 درصد و سپس به 29 درصد کاهش يافته است.هدف از اعمال اين فشارها و محدوديت ها وادار کردن باقيمانده مسيحيان فلسطين به ترک اين سرزمين است و اين بدين مفهوم است که دررويکرد يهودي سازي فلسطين و قدس شريف  مسيحيان هم جايگاهي ندارند .شايد در نگاه اول چنين به نظر برسد که اين تنها مسلمانان و اعراب فلسطيني هستند که قرباني اشغال فلسطين و استمرار بي وقفه اقدامات سرکوب گرانه و توسعه طلبانه اشغالگران صهيونيست شده انداما با مقايسه آمار مسيحيان ساکن در سرزمين هاي اشغالي با دوره قبل از اشغال فلسطين به روشني مي توان به اين نتيجه دست يافت که تعداد آنها سال به سال در فلسطين کم شده و مجبور شده اند خانه و کاشانه خود را ترک کنند و به خارج از سرزمين هاي اشغالي مهاجرت کنند.طبق آمارهاي منتشر شده در حال حاضر جمعيت مسيحيان فلسطين به حدود يک درصد کل ساکنان فعلي اين سرزمين اعم از يهودي و مسلمان تقليل يافته است . اين وضعيت در غزه (که در چند سال اخير دو جنگ ويرانگر را پشت سر گذاشته و هنوز هم تحت محاصره کامل قرار دارد )به مراتب بدتر است . جمعيت مسيحيان در نوار غزه در سال 1948 به علت مهاجرت فلسطيني ها به سمت جنوب به 18 هزار نفر رسيد و در سال 2009 جمعيت آنان حدود 3500 نفر بودو در حال حاضر به حدود 1300 نفر تقليل يافته است . تنها 1400 نفر از مسيحيان غزه بعد از جنگ سال 2014 اين منطقه را ترک کردند و به ديگر کشورها مهاجرت کردند .
به نظر مي رسد رژيم صهيونيستي به چند دليل مقابله با مسيحيان کرانه باختري و شرق بيت المقدس را در ماههاي اخير شدت بخشيده است:
نخست اينکه اين رژيم در ادامه سياست شهرک سازي خود در کرانه باختري و شرق بيت المقدس بيش از پيش  با بحران زمين مواجه شده است و لذا براي ادامه ساخت و سازها به اشغال و مصادره زمين هاي و فلسطيني هاي مسيحي ساکن اين اراضي چشم دوخته است .
 دوم اينکه از زماني که کشورهاي غربي و بخصوص اروپايي فشارهاي خود را بر اين رژيم در جهت مقابله با ادامه شهرک سازي و پذيرش طرح تشکيل دو دولت افزايش داده اند رژيم صهيونيستي نيز فشارهاي خود را بر باقيمانده  مسيحيان ساکن فلسطين افزايش داده است.در عين حال بايد به اين واقعيت نيز اشاره کرد که اخراج مسيحيان  تنها به فلسطين محدود نمي شود بلکه ديگر مناطق خاورميانه را نيز در بر مي گيرد. با توجه به اينکه ماموريت اخراج مسيحيان از ديگر مناطق خاورميانه بخصوص در کشورهاي جنگ زده همچون عراق و سوريه بر عهده گروههاي تکفيري همچون داعش گذاشته شده است لذا در اين زمينه نيز مي توان به استفاده ابزاري رژيم صهيونيستي از عناصر تکفيري براي اجراي اهداف خود پي برد .نکته قابل تامل در اين ميان اين است که  حملات تروريستي داعش در کشورهاي اروپايي مانند فرانسه درست زماني اتفاق افتاده است که پيش از آن اصطکاک و تنشي در روابط ميان اين رژيم و کشورهاي اروپايي روي داده بود .  
و اما عامل مهم ديگري که در گسترش حملات و اقدامات صهيونيست ها عليه مسيحيان ساکن فلسطين موثر بوده است به قدرت رسيدن راستگراهاي صهيونيستي هستند که به دلايل تاريخي و ايدئولوژيک خشم و کينه اي که به مسيحيان کاتوليک و ارتدوکس فلسطين دارند به مراتب بيشتر و گسترده تر از مسلمانان و فلسطيني هاست .در اين ر استا "بنتسي گوبشطين" رئيس گروه صهيونيستي و نژادپرست «لهافا»( که رياست گروهي راستگرا را برعهده دارد و در زمينه جلوگيري از ازدواج يهوديان با فلسطيني ها فعاليت مي کند )در مقاله اي مسيحيان عرب ساکن در اراضي اشغالي را خون آشام توصيف کرد و نوشت:" که در روزه هاي اخير هنگامي که در اراضي اشغالي رفت و آمد مي کنم  احساس خوبي ندارم. وي مي گويد که دليل ناراحتي وي عدم امنيت شخصي نيست بلکه عدم احساس امنيت روحي به خاطر وجود دشمن ديرنيه يهوديان با مسيحيان و کليسا است.اين باورهاي افراطي از ايدئولوژي مسيحيت‌صهيونيستي‌نشات مي گيرد که در واقع معجوني‌از مسيحيت‌و صهيونيسم‌است. مهم ترين‌مشخصه‌مسيحيت‌صهيونيستي ، حمايت‌از بازگشت‌يهوديان‌به‌ارض‌موعود ( فلسطين ) و تأسيس‌يک‌دولت‌يهودي‌است. مسيحيان‌صهيونيست ، چنين‌انديشه اي‌را با اعتقادات‌مسيحي‌و يهودي‌و با متون‌عهد عتيق ( تورات ) و جديد ( انجيل ) گره‌زده‌اند. موعودگرايي مسيحيان در شرايط تاريخي خاصي قرار گرفت که سرانجام به سود يهوديان مصادره شد و سرزمين و دولت يهودي به عنوان پيش نياز نجات مسيحيان و بازگشت مسيح (ع) بسياري از آنها را در گرداب صهيونيسم فرو برد.   به اعتقاد اين مسيحيان ، مطابق وعده متون ديني ، اسرائيل‌بايد از نيل‌تا فرات‌ باشد؛ لذا مسيحيت‌صهيونيستي‌با هرگونه‌مذاکره‌صلح‌يا اعطاي‌امتياز‌به‌فلسطينيان مخالفت مي‌کند؛ چرا که‌به‌عدم‌تحقق‌اسرائيل‌بزرگ‌مي انجامد و در نتيجه ظهور مسيح را به تعويق مي‌اندازد. نتيجه‌اين که : نظريه‌مسيحيت‌صهيونيستي ، انديشه اي‌است‌که‌ابتدا حمايت‌از انتقال‌يهوديان‌به‌فلسطين‌ رو تأسيس‌يک‌دولت‌يهودي‌و اينک‌نيز حمايت‌از دولت فعلي اسرائيل‌ را وظيفه اي ديني‌مي‌داند و مي‌کوشد با کمک به گسترش‌مرزهاي‌اسرائيل‌فعلي‌تا مرزهاي‌توراتي‌نيل‌تا فرات ، مقدمات‌ظهور حضرت‌مسيح‌را فراهم‌آورد. از اين ديد مشخص مي شود که چگونه راستگرايان صهيونيستي از مسيحيان پروتستان عليه مسيحيان کاتوليک و ارتدوکس (که اغلب مسيحيان خاورميانه و فلسطين از اين فرقه هستند)استفاده مي کنند و مي کوشند مسيحيت را به دست مسحيت از بين ببرند کما اينکه در مورد مسلمانان نيز به همين منوال عمل مي کنند و با ايجاد تفرقه در بين مسلمانان که در عين حال با سزارين گروههاي تکفيري همراه است تلاش مي شود يک مسلمان (شيعي)  بدست يک مسلمان (سني)ديگر کشته تا از اين طريق آتش درگيري هاي داخلي بين مسلمانان شعله ور شود و حاشيه امن براي ادامه بقاي اين رژيم و توسعه طلبي هاي ان فراهم سازد .