اقدامات مهم ایران برای استیفای حقوق بانوان/تساوی حقوق مرد و زن صرفا عدالت نیست+ تصاویر

به گزارش خبرنگار خبرگزاری قدس (قدسنا) در اندونزی، دکتر «زهرا مصطفوی» رئیس و دبیرکل جمعیت دفاع از ملت فلسطین در سفر جریان سفر به جاکارتا در جمع دانشجویان اندونزیایی در کالج اسلامی صدرا حضور یافت و سخنرانی کرد.

وی در این سخنرانی به مبحث مهم حقوق بانوان پرداخت که با استقبال گسترده دانشجویان مواجه شد. در انتهای این مراسم از دکتر مصطفوی از سوی کالج اسلامی صدرا تقدیر شد.

متن سخنرانی رئیس و دبیرکل جمعیت دفاع از ملت فلسطین در کالج اسلامی صدرا به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

وصلی الله علی محمد وآله  الطاهرین
 

عرض سلام دارم خدمت شما بزرگواران بسیار خوشحالم که امروز در جمع شما بانوان فریخته و فرهنگ دوست شرکت کرده ام . از من خواسته شده تا درباره حقوق زنان  با شما عزیزان صحبت کنم.

بدیهی است امروزه اغلب کشورهای دنیا در صدد استیفای حقوق زنان بر آمده اند.

این امر بر اساس اجرای تعهدات حقوق بشری و احیای حقوق شهروندی است. جمهوری اسلامی ایران نیز از این امر مستثنی نبوده است و اقدامات فراوانی در جهت ارتقا حقوق زنان انجام داده است و می بایست هم ادامه دهد. اینکه چه موضوعاتی جزء حقوق زنان است، و کشورهای مختلف چه اقداماتی انجام داده اند و یا تا چه میزان موفق بوده اند، گفتن آنها هدف من نیست، مطلب این جا است که آیا کشورهای مختلف با سیاستگذاری و اقدامات اجرائی در مسیر دستیابی زنان به حقوق واقعی خود درست عمل نموده اند یا خیر. به عبارت دیگر آیا این اقدامات زنان را به حقوق واقعی خودمی رساند یا تصویری از حقوق واقعی است.

شما بزرگواران اطلاع دارید طی چند دهه گذشته جنبشهای فمینیستی، صرف نظر از آنهائی که انحراف داشته اند، عمدتا با تفکر برابری جنسیتی فعالیت نموده اند، هدف آنها برابری جنسیتی در حقوق بین زنان و مردان می باشد و حتی کنوانسیونی با نام رفع تبعیض علیه زنان تنظیم نموده اند که اغلب کشورهای جهان به آن پیوسته اند وصورت ظاهر اقدامات کشورها پایش می شود ولی سوال اینجاست آیا امروز حقوق زنان با اجرای این نوع تعهدنامه بصورت کامل استیفا شده است؟

و آیا زنان هنگامی که در حقوق مساوی مردان شدند به حق واقعی خود دست یافته اند؟ یا حق واقعی زنان در تساوی حقوق با مردان است؟ در جمهوری اسلامی حق زنان یعنی ایجاد امکانات و دستیابی به جایگاهی متناسب با طبیعت ، فطرت ، سرشت زنانه ، نه صرفا جایگاهی مساوی با مردان . به دیگر سخن تساوی در حقوق بین زنان و مردان نمی تواند متضمن ایجاد حق واقعی برای زنان باشد. در حق واقعی ممکن است در برخی شاخصه ها مانند آموزش جایگاه برابر، برابر باشد لیکن در برخی مسئولیت ها می بایست حقوقی متناسب با زن حق واقعی را برای زنان ایجاد کند. در این صورت است که عدالت ایجاد میشود. بطور مثال در کشور آلمان که یک کشور اروپائی است و به عنوان دولت رفاه سیاست های تساوی جنسیتی را در خصوص زنان و مردان اجرا نموده است، در اصل 6 قانون اساسی آلمان رژیم مالی مساوی بین زن و شوهر تنظیم شده است وظائف یکسان و مسئولیت های مالی مساوی،  لیکن  امروزه زنان بدلیل بارداری و شیردهی نمی توانند همپای مردان کارکنند در نتیجه کارفرماهای آلمانی به استناد به قانون حاضر به پرداخت حقوق در زمان بارداری و شیردهی نمی باشد. در این صورت زنان که مسئول پرداخت هزینه های زندگی بطور مساوی با مردان بوده و باید پرداخت کنند درآمد کمتری پیدا میکنند  و دولت در اینجا ناگریز شده است که از زنان حمایت مالی کند تا آنها بتوانند سهم مساوی هزینه های زندگی زناشوئی را پرداخت نمایند بنابراین بارداری، شیردهی و وقت گذاری برای تربیت فرزند برای اینگونه دولت ها هزینه بر است و به این ترتیب قواعد برابری جنسیتی عملا مختل شده است. در کشور مالزی به عنوان یک کشور مسلمان که در همسایگی شما قرار دارد و با تئوری حکمرانی خوب دولت مالزی اقدام به برقراری سیاست های برابری جنسیتی در اجتماع نموده است . در این کشور زنان در اجتماع با مردان دارای دستمزد و جایگاه مساوی هستند لیکن در خانواده با توجه به آداب و سنن نژادی و قومی که زنان در داخل خانواده دارای دو شکل مسئولیت اعم از مسئولیت خانوادگی و مسئولیت اجتماعی می باشند و لذا دولت ها هنوز نتوانسته اند این اشکالی که از برابری جنسیتی  برای زنان در اجتماع  به وجود می آید را با چه نوع سیاستی جبران کنند.

و اما در جمهوری اسلامی ایران:

بر اساس اصول و مبانی نظری حاکم درقانون اساسی چه درحکومت داری و چه در سیاست خارجی و همچنین در حقوق داخلی نظریه هائی جدید وجود دارد. در خصوص حقوق زنان به این صورت است که: حقوق همه جانبه زنان مطابق با شان، جایگاه، فطرت، سرشت وطبیعت زنان باید طراحی شود و حکومت ایران هم باید هدفش تامین این حقوق باشد.این هدف نه تنها برای زنان بلکه برای آحاد ملت اعم از زن و مرد و کودک وجود دارد و به عنوان حقوق عامه و حقوق شهروندی شناخته می شود. در این حقوق الزاما، مساوی بودن با مردان به عنوان حق زنان در نظر گرفته نشده است. البته در بعضی موارد نفی هم نشده است. حقوق زنان بصورت فردی، اجتماعی وخانوادگی قابل تفکیک است. زنان بر اساس توانمندیهایشان در جایگاهی برابر با مردان در اجتماع شناخته می شوند.

زنان در جایگاه علمی برابر با مردان رشد می نمایند و از حقوقی متناسب با علم، دانش متناسب با شغل و دیگر مزایا بهره مند می شوند و تبعیضی در این موارد نیست و در زندگی خانوادگی متناسب با نقش مادری و سرشت لطیف آن و وظیفه همسری و شرایط بارداری و شیردهی دارای حقوق متناسب هستند همانطور که مرد به عنوان پدر و همسر در خانواده بدلیل نقش معنوی و اقتصادی خود محق برای داشتن حقوقی متناسب با وظائف خود است.

جمهوری اسلامی در این راستا اقدامات مهمی انجام داده است. تغییر قوانین بخشی از این اقدامات بوده است سیاست های پنج ساله دولت ایران که طی بیست سال گذشته انجام گرفته منجر به ایجاد تغییرات وسیعی در اجرای حقوق واقعی برای زنان بوده است بطور مثال: قانون نگهداری از طفل البته با اختیار انتخاب برای زن به عهده مادر اوست. در این موارد مصلحت فرزند مقدم بر وظیفه پدر و مادر است. و این حق واقعی را نشان می دهد.

در پایان و به طور خلاصه تساوی حقوق زن ومرد که امروزه شعار مهمی برای طرفداران حقوق زنان است وتنها در برخی موارد می تواند حقوقی را برای زنان ایجاد نماید و نمی تواند حق واقعی را برای ایشان بوجود آورد بلکه طراحی متناسب حق زنان ایده ای واقع گرایانه است.

انتهای پیام/م.ت/22