رژیم صهیونیستی سیاستهای اشغالی نازی گونه راپیش گرفته است،اماصهیونیستهاتنهابه این خاطرکه ادعامیکنندبرپایه متون اساطیری عبری وباستانی،حق تسلط به اصطلاح «یهودا و شومرون» رادارند،ازکنترل کرانه باختری...
آدولف هیتلر و دیگر سرآمدان حزب نازی در هنگام توصیف اهداف این حزب برای سلطه جهانی، شیفته این عبارت بودند: «امروز آلمان متعلق به ماست و فردا سراسر جهان.»
غالب احزاب سیاسی در اسرائیل نیز از همان اهداف برای صهیونیسم جانبداری میکنند و بسیاری از ناظران بر این باورند که این احزاب، وقتی که گستره اهدافشان نه تنها از مرزهای سرزمینهای اشغالی فلسطین، بلکه از بلندیهای جولان در سوریه میگذرد و به جنوب لبنان، سینا، شرق لیبی، شمال عراق و حتی فراتر از آن میرسد، درست مثل نازیها رفتار میکنند.
احزاب سیاسی رژیم اسرائیل که پس از انتخابات ۲۲ ژانویه بیشترین رای را کسب کردند، همگی مدافع درجات متفاوتی از توسعه هستند. اتحاد لیکود، از احزاب راست گرای بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل همراه با حزب «اسرائیل بیتنا» از ساخت هزاران واحد مسکونی دیگر در شرق قدس (اورشلیم) که از جیلو آغاز میشود حمایت کردند. طرحهایی برای ساخت هزاران واحد مسکونی غیرقانونی دیگر در شهرهای کرانه باختری اشغالی از جمله اریل، هبرون، شمال دریای مرده و دره اردن نیز در دست است.
حزب توسعهطلبی همچون حزب لیکود-بیتنا که ستاره نوظهور نفتالی بنت، رهبر امریکایی- اسرائیلی حزب «خانه یهودی» است، با سکویش در منطقه موسوم به منطقه سی که ۶۰ درصد از کرانه باختری را در اختیار دارد، حتی بیشتر از هر حزب دیگری ناسیونالیست است. فلسطینیها در ظاهر اختیار کامل کشور خود را در دست خواهند داشت، فلسطینی که به کلی به رژیم اسرائیل وابسته است و بیشتر به «بنتوتستانهایی» شباهت دارد که از سوی دولت آپارتاید آفریقای جنوبی برای سیاهپوستان به وجود آمده بود؛ اتراقگاهی همیشگی که به لطف تجاوز بیشتر اسرائیلِ غالبا نظامی فراهم خواهد آمد.
اما صهیونیستها تنها به این خاطر که ادعا میکنند برپایه متون اساطیری عبری و باستانی، حق تسلط بر به اصطلاح «یهودا و شومرون» را دارند، از کنترل کرانه باختری دست نخواهند کشید. بسیاری از صهیونیستها از اسرائیل خواستهاند تا ۱.۷ میلیون تن از فلسطینیان نوار غزه را از آنجا بیرون کنند و آنان را وادار به سکونت در یکی دیگر از کشورهای عربی بکنند. دیگر اسرائیلیهای راستگرا خواهان آن هستند که پیمان صلح با مصر تحت حکومت اخوان المسلمین را لغو کنند و دوباره کنترل شبه جزیره سینا را در دست بگیرند، منطقهای که از سال ۱۹۶۷ تا سال ۱۹۸۲ تحت اشغال اسرائیلیها بود. صهیونیستها همیشه تشنهی سینا بودند. در مدتی که سینا در اشغال آنان بود، شرم الشیخ تغییر نام یافت و شهرکهایی نیز در آنجا ساخته شد.
اسرائیل در بلندیهای جولان نیز دست به شهرک سازی زده است و نزدیک به ۲۰ هزار اسرائیلی در آنجا زندگی میکنند. نا گفته پیدا است که با بیثباتی سوریه به دست ناتو و وهابیها و کشورهای کوچک شبه جزیره عرب، نه تنها بلندیهای جولان، بلکه مناطقی که در بطن سوریه قرار دارند و صهیونیستها آن را به چشم مناطق باستانی یهود میدانند، آمادهی تسخیر خواهند شد. اسرائیلیها به جنوب لبنان هم نظر دارند، جایی که از سال ۱۹۸۲ تا سال ۰۲۰۰ تحت اشغال اسرائیل و ارتش جنوب لبنان، دستنشانده این رژیم بود، منطقهای که برای حمله و گسترش مرز شمالی اسرائیل مناسب است.
استخراج نزدیک به ۱.۷میلیارد بشکه نفت و سه هزارو ۵۰۰ میلیارد متر مربع گاز طبیعی در جایی به نام شام که از رودخانه اردن تا ترکیه و از شرق تا قبرس ادامه دارد اسرائیلیها را برای گسترش دادن مرزهای زمینی و دریاییشان بسیار مشتاق کرده است. استخراج نفت و گاز طبیعی، همراه با مناقشه بر سر منابع طبیعی، چیزی است که بسیاری از اسرائیلیها را خواهان گسترش منطقهای کرده است. اسرائیل به استفاده از متون اساطیریش در صدر جبهه خود برای افزایش تسلط اقتصادی بر خاورمیانه علاقه بسیاری دارد.
کشش موجود در نفت همچنین سبب شده است که اسرائیلیها برای ادعای سهم داشتن در خاک عراق به افسانهها و روایات باستانی خود متوسل شوند، افسانههایی که میگویند این کشور در زمان به اصطلاح «اسارت یهودیان در بابل» خانه بردگان یهودی بوده است. اسرائیل در نظر دارد به بهانه سفر زیارتی و حفاظت از زیارتگاههای باستانی یهود، هزاران کرد یهودی را از اسرائیل به مناطق کرد نشین عراق، حوالی موصل و نینوا ببرد. مناطق کردنشین نیز به لحاظ نفتی غنی هستند و شرکتهای رژیم اسرائیل به هیچ چیز بیشتر از سود بردن در امور نفتی از طریق راه اندازی دوباره خط لوله موصل-حیفا، علاقه ندارند.
اسرائیل با وجود ۴۰۰ سلاح هستهای، از جمله سلاحهایی که میتوانند از زیردریاییها شلیک شوند، میتواند به ارگانهای تبلیغاتی خود اجازده دهد تا در دیگر مکانهای باستانی یهود همچون شحات، طرابلس امروز، لیبی و بنغاضی نیز ادعای سهم کنند. شورشیان لیبی که معمر قذافی را سرنگون کردند از جانب صهیونیستهای اروپایی همچون برنارد هنری لوی از فرانسه، که مثل یک رابط بین شورشیان و نتانیاهو عمل کرد، به شدت حمایت شدند. این طرح ابتدایی صهیونیستها بود که در کوهستانهای سبز سیرنایکا (در شرق لیبی) میهن ملی یهودیان را به وجود آورند.
هر کشوری که یهودیان زمانی در آن زندگی کرده یا نقشی در آن داشتهاند، ممکن است بخشی از طرح توسعه طلبی صهیونیستها باشد، افرادی که آرزوی یک جهان یک پارچه صهیونیست را در سر میپرورانند. اگرچه رژیم اسرائیل به اخراج آفریقایی های سیاهپوستِ غیریهود و آسیاییهای تیره پوست کمر بسته است، به یهودیان فلاشا از اتیوپی و بنی منشه از هند حق شهروندی داده است. اصل قبیله بنی منشه از میزورام و مانیپور در مرزهای هند و میانمار میآید، ادعا میشود این افراد در قرن هشتم به هند تبعید شدند و از این رو «قبیله گم شدهی» اسرائیل هستند. این «یهودیان جدید» به عنوان دارندگان گذرنامه اسرائیلی اجازه دارند به هند بازگردند.
مطمئنا اسرائیل در آیندهای نزدیک ادعا میکند در افغانستان نیز سهم دارد، زمانی که ذخایر نفتی و معدنی بیشتری در این کشور کشف شود و نیروهای نظامی غربی نیز از آن عقب نشینی کنند. از اینها گذشته برخی از دانشمندان یهودی مدعی هستند پشتونهای افغانستان و شمال پاکستان یکی دیگر از «قبایل گم شدهی اسرائیل» هستند. البته لازم به ذکر است که بسیاری از پشتونها نیز از اعضای طالبان هستند که این امر کار را برای اسرائیلیها آسانتر میکند.
نویسنده: وین مدسن
وین مدسن، روزنامه نگار حقیقت یاب، نویسنده و مقاله نویس امریکایی است که در امور اطلاعاتی و بینالمللی تخصص دارد. وی نگارش وبلاگ Wayne Madsen Report را نیز به عهده دارد. مدسن سال ۲۰۰۲ به روزنامه گاردین پیشنهاد کرد درباره کمک نیروی دریایی امریکا به نقشه سرنگونی هوگو چاوز، رئیس جمهوری ونزوئلا مطالبی منتشر کند. وی سال ۲۰۰۳ از کشف اطلاعاتی درباره ارتباط حملات ۱۱ سپتامبر با دولت عربستان سعودی و جرج بوش خبر داد. مدسن سال ۲۰۰۵ نیز مطلبی به نقل از یکی از ماموران ناشناس سابق سازمان سیا نوشت که ادعا کرده بود یک موشک کروز پاپیه که از یک زیردریایی کلاس دلفین متعلق به رژیم اسرائیل شلیک شده بود ناو امریکایی «یواساس کول» را هدف قرار داد.
مترجم: پروانه کریمی
منبع:پرس تی وی
تمام:حُر14
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس