شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

یک بام و دو هوای انجمن جامعه شناسی ایران


امید باقرپور

سال گذشته در پی بروز فجایع انسانی غزه، به عنوان یک دانشجوی جامعه شناسی مسلمان، پیشنهادی را مبنی بر اعلام حمایت انجمن جامعه‌شناسی ایران از مردم مظلوم فلسطین و تقبیح جنایات رژیم اشغالگر قدس به اعضای هیئت مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران ارائه کردم و خواستار صدور بیانیه‌ای از سوی انجمن مذکور و جمعی از اصحاب علوم اجتماعی کشور در این زمینه شدم؛ زیرا تصور می‌کردم که در محکوم کردن جنایات رژیم  اشغالگر قدس در غزه، عالمان علوم انسانی و اجتماعی به سبب رسالتی که قرن‌هاست خود بدان معترفند می‌باید پیشاپیشِ دیگرقشرها و توده مردم قرار گیرند. اما در نهایت تعجب و تألّم، با این توجیه مواجه شدم که صدور بیانیه برای محکوم کردن فجایع غزه فعالیتی سیاسی است و از چارچوب فعالیت‌های انجمن جامعه شناسی ایران خارج است.
بعد از اعلام نظر اعضای هیئت مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران یادداشتی را تحت عنوان "انجمن جامعه شناسی ایران و ماجرای غزه!" به رشته تحریر درآوردم و مراتب اعتراض شدید خویش را نسبت به این تصمیم اعلام نمودم که در خبرگزاری قدس منتشر شد. این ماجرا گذشت تا اینکه اخیراً برخی از جامعه‌شناسان و اعضای انجمن جامعه‌شناسی ایران بیانیه‌ای را با عنوان "پرسش‌ها و ارزیابی‌هایی درباره موقعیت اجتماعی کشور در آستانه انتخابات" در حمایت از کاندیداتوری ... صادر کردند. چند نکته در صدور این بیانیه قابل توجه است:
1. اول اینکه این بیانیه با امضای 75 تن از جامعه‌شناسان برجسته کشور ابتدا در خبرگزاری نوروز منتشر شد و پس از آن به علت تصحیح برخی غلط های چاپی و همچنین اضافه شدن 7 جامعه‌شناس امضاکننده دیگر دوباره منتشر شد. اکثریت جامعه‌شناسانِ امضا کننده بیانیه مذکور، عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران هستند. ضمناً نام رئیس کنونی و پیشین انجمن جامعه‌شناسی ایران و همچنین اعضای هیئت مدیره فعلی و دوره‌های پیشین انجمن در میان امضاکنندگان دیده می‌شود.
2. دوم اینکه بعد از صدور بیانیه توسط 82 جامعه‌شناس، انجمن جامعه‌شناسی ایران در سایت رسمی خود با انتشار مطلبی تحت عنوان "دفاع از توجه جامعه شناسان به سیاست(به بهانه انتشار بیانیه جامعه‌شناسان)" به قلم یکی از اعضای انجمن -که عضو اصلی دو دوره پیشینِ هیئت مدیره نیز بوده است- اقدام به توجیه این حرکت سیاسی نموده و از ضرورت توجه و موضع‌گیری جامعه‌شناسان در عرصه سیاسی دفاع کرده است.
3. سوم اینکه بیانیه یاد شده، جنبه تحلیلی داشته و جامعه‌شناسان امضاکننده در آن به تشریح دلایلی پرداخته‌اند که به زعم آنها حضورشان را اجتناب‌ناپذیر کرده است.
4. نگاهی اجمالی به اسامی امضاکنندگان بیانیه و آشنایی اجمالی با پیشینه آنها کاملاً گویای تعلقات سیاسی‌شان است. برای نمونه می‌توان به برخی از جامعه‌شناسان امضاکننده اشاره کرد که هم‌اکنون به عنوان نمایندگان ستاد انتخاباتی ... به ایراد سخنرانی و مناظره می‌پردازند. یا همچنین به برخی دیگر از آنها اشاره کرد که به عنوان کاندیدای جناح سیاسی اصلاح‌طلبان در انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی حضور داشتند.اکنون با توجه به نکات فوق، طرح چند سؤال از انجمن جامعه‌شناسی ایران و جامعه‌شناسان امضاکننده این بیانیه خالی از لطف نیست:
1. اگرچه طبق اساسنامه، انجمن جامعه‌شناسی ایران نمی‌تواند فعالیت سیاسی داشته باشد، اما چگونه سایت رسمی انجمن تلویحاً با انتشار مطلبی توسط یکی از اعضای خود به حمایت و دفاع از جامعه‌شناسانی می‌پردازد که حمایت خود را از کاندیداتوری ... اعلام کرده اند؟ انجمن جامعه‌شناسی ایران در طول سال‌های حیاتش تنها باید در انتخابات دهم ریاست جمهوری توجه جامعه‌شناسان به عرصه سیاست را جشن می‌گرفت؟ آیا در این سال‌ها هیچ موضوع دیگری در عرصه داخلی و بین‌المللی برای توجه جامعه‌شناسان به عرصه سیاست وجود نداشته است؟
2. این چه اساسنامه‌ای است که اجازه می‌دهد تا جامعه‌شناسانِ ما در برابر فجایعی که فراتر از حوزه سیاست است و حیات اجتماعی بشر را مورد تهدید قرار می‌دهد سکوت کنند؟ مگر این اساسنامه وحی مُنزل است؟ چگونه می‌شود که انجمن جامعه‌شناسی آمریکا به عنوان باسابقه‌ترین انجمن جامعه‌شناسی جهان با بیش از 14000 عضو، برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران بیانیه می‌دهد، اما انجمن جامعه‌شناسی ایران از صدور یک بیانیه برای فجایع انسانی غزه که خشم همه بشریت را برانگیخته است عاجز می‌ماند؟ نکند ما کاتولیک‌تر از پاپ شده‌ایم؟
3. اگرچه انجمن جامعه‌شناسی ایران رسماً بیانیه‌ای در حمایت از ...  نداده است، اما ترکیب امضاکنندگان کاملاً نشان می‌دهد که بسیاری از اعضای انجمن و نیز برخی رؤسا و اعضای هیئت مدیره فعلی و پیشین انجمن آن را امضا کرده‌اند. اما چرا زمانی که من به عنوان یک دانشجوی جامعه‌شناسی مسلمان درخواست کردم تا جمعی از جامعه‌شناسان بیانیه‌ای را برای محکوم کردن فجایع انسانی غزه صادر کنند، آنها سکوت کردند؟ چگونه می‌شود که هنگام صدور بیانیه برای حمایت ازنامزدی خاص، فعالیت سیاسی امری  مقبول پنداشته شده و حتی اجتناب‌ناپذیر تلقی شود، اما چنین موضعی در قبال محکوم کردن فجایع انسانی غزه مطرود و مغفول واقع می‌شود؟
4. چگونه می‌شود انواع و اقسام دلایل و تبیین‌های جامعه‌شناسانه به کمک ما می‌آیند تا حمایت از کاندیدایی خاص را توجیه کنیم اما هیچ دلیل، شاهد و تبیینی جامعه‌شناسانه نیست تا فجایع انسانی غزه را محکوم کرده و به اثرات و تبعات مخرّب آن برای جامعه انسانی معاصر اشاره کنیم؟
5. آیا برخوردِ گزینشی و دوگانه جامعه‌شناسان با موضوعاتی که در عرصه سیاسی مطرح است، برخاسته از تعلّقات سیاسی امضاکنندگانِ این بیانیه نیست؟
6. آیا بهتر نیست به جای عنوان "حمایت 82 جامعه‌شناس از کاندیداتوری ... بگوییم "حمایت 82 جامعه‌شناس اصلاح طلب از کاندیداتوری ...."؟
7. آیا برخی از جامعه‌شناسان، مانند جناب آقای ... معتقدند که اول باید کشور قدرتمندی بود و سپس از مسلمانان مظلوم سایر کشورهای جهان از جمله لبنان و فلسطین دفاع کرد؟ چرا این جامعه‌شناسان از اعلام کاندیداتوری یک نامزد انتخاباتی دفاع می‌کنند، اما از حمایت از مردم مظلوم فلسطین و محکوم کردن فجایع انسانی غزه به راحتی عبور می کنند؟


| شناسه مطلب: 155321







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.