تاکتیک رسانه ای غرب در قبال بیداری اسلامی منطقه

رضافرخی

شاید هنگامی که رژیم صهیونیستی به دست انگلستان به وجود آمد کسی به این نمی اندیشید که به مروز زمان پیر استعمار یعنی انگلستان تا چه حد از این رژیم حمایت خواهد کرد،اما گذشت زمان نشان داد که انگلستان منفعت طلب ،روز به روز این حمایت را افزایش خواهد داد . به ویژه پس از دورانی که آمریکا به عنوان متحد اصلی انگستان وارد بازی حمایت از رژیم صیهونیستی شد این حمایتها به صورت مشخص تر و با ابزاری جدیدتر صورت گرفت .
یکی از این ابزار رسانه ها بود،به ویژه رسانه های خبری که از همان ابتدا نبض اخبار این رسانه ها دراختیار  این دو کشور حامی رژیم صهونیستی یعنی انگلستان وآمریکا بود.اما به تدریج که کشورهای دیگر جهان در عرصه رسانه ودیگر عرصه های جهانی جایگاهی برای  گفتن حرفهای خود به ویژه در رسانه های خبری تحلیلی پیدا کردند،انگلستان وآمریکا دیگر نمی توانستند مانند قبل حمایت بی چون وچرا خود را از این رژیم نامشروع دررسانه های خبری خود یعنی بی بی سی وصدای آمریکا ویا سی ان ان و رویترز علنی کنند.چرا که افکار عمومی دنیا ودیگر رسانه ها تا حدودی شروع به فاش کردن این حمایتها وانتقادات صریح از آنان کردند.

به رغم این اما این حمایتها در هر مقطعی با تاکتیک های مختلف همچنان ادامه دارد که آخرین نوع از ان را می توان در رفتار رسانه ای غرب در قبال تحولات اخیر منطقه خاورمیانه عربی و شمال آفریقا مشاهده کرد. رسانه های وابسته به صهیونیسم در قبال قیامهای مردمی منطقه به دوگانگی در رفتار برای تحقق اهدافی چند روی آوردند. در برخی قیامها از دیکتاتور حمایت کردند و در برخی تحخولات در ظاهر از اعتراضات مردمی و در باطن از دیکتاتورها و ساختار نظامهای انان پشتیبانی کردند و این رفتار همچنان نیز ادامه دارد. برای روشن تر شده این رفتار رسانه یی غرب ابتدا مرروی بر تاکتیکهای خبری غرب در مسایل مختلف تحولات خاورمیانه می کنیم و سپس به سراغ جدیدترین حربه های رسانه یی غرب برای انحراف افکار عمومی جهان نسبت به بیداری اسلامی اخیر در منطقه خاورمیانه عربی و شمال آفریقا می رویم:

تاکتیکهای رسانه برای پنهان کردن حمایتهای علنی

 «حمایت رسانه ای» از  رژیم صهیونیستی وارد فاز تاکتیکهای رسانه ای شد،تا امپریالیسم خبری غرب به صورت سازمان دهی شده تر که بیشترین تاثیر را در عین پنهان کردن حمایت علنی رسانه ای داشته باشد به حمایتهای خود به ویژه در عرصه رسانه ادامه دهد.
از سوی دیگر درعین حال که رسانه های خبری غرب به ویژه دو کشور آمریکا وانگلستان در حمایت از این رژیم نقطه مشترک داشتند ،سعی کرده بودند تا تقسیم کار کنند.
درهمان ابتدای کار شبکه خبری بی بی سی به ویژه bbc world  و bbc midle سعی کردند،با تاکتیک تحلیلی-تفسیری  به رژیم صهیونیستی مشروعیت بخشند. نحوه استفاده ازاین تاکتیک به این صورت بود که این شبکه با دعوت از مفسران وتاریخ نویسان به قول خود مستقل، در برنامه های تفسیری سعی میکرد برای رژیم صهیونیستی مشروعیت تاریخی بخرد. چرا که در اکثر این برنامه های تفسیری – تاریخی از واژه هایی چون سرزمین موعود ویا حتی ریشه های  اورشلیم وحتی جنگهای صلیبی به صورت فراوانی استفاده می شد.استفاده فراوان از این واژه ها در برنامه هایی که تحت عنوان تفسیر تاریخ ازآن نام برده می شد مزیتهای زیادی برای این موج سازی داشت. دراین "  بی بی سی فارسی"  موضوع را هیچ گاه فراموش نکرد.

مداومت خبری وموج افزایی رسانه ای برای ایجاد آشفتگی خبری

1-همیشه در تاکتیکهای خبر رسانی یکی از مسائلی که باعث  می شود یک موضوع برای بیننده قابل باور باشد تکرار پشت سرهم آن است.به همین دلیل تکرار این واژه ها برای این بود که در ذهن بیننده دائما این واژه ها شکل بگیرند تا بیننده در مقابل اخبار اشغال فلسطین بی تفاوت باشد چرا که از پیش توسط این برنامه ها ذهن او آماده پذیرش حرکتهای رژیم صهیونیستی شده است.
 
2- از سوی دیگر یکی ازتاکتیکهای مهمی که همیشه  امپریالیسم خبری غرب  به ویژه شبکه های خبری بی بی سی ورویترز برای القای خبرهای خود درباره اشغال گری های رژیم صهیونیستی به مخاطبین استفاده می کنند،ایجاد آشفتگی ذهنی برای مخاطب  یا همان تاکتیک معروف« in mind Turmoil» است ،که در چند سال اخیر به ویژه دربرنامه های تفسیری -تاریخی خود درمورد جایگاه تاریخی رژیم صهیونیستی به خوبی از آن استفاده کرده اند.دراین تاکتیک رسانه ای بعضی موضوعات که حتی برخی ازآنها به هم بی ربط هستند آن چنان دربرنامه های تفسیری به هم ارتباط داده می شوند که بیننده هر چه سعی می کند ،نمی تواند رابطه بین آنها را درک کند،امااز سوی مقابل رسانه خبری هنوز درحال بمباران خبری ذهن پرسش گر بیننده است.
این بمباران خبری یک لحظه هم قطع نمی شود،تا اینکه بیننده درمقابل این همه تناقض گویی بالاخره تسلیم شده و ذهن خود را از حالت پرسش گری خارج وآماده پذیرش هر خبری می شود.این نقطه ،نقطه ای است که بی بی سی به صورت جدی سعی میکند از اعتماد مخاطب خود سوء استفاده کند وبه او اخبار خودش را القا کند،آن هم مخاطبی که ذهنش درمقابل این همه بمباران خبری متناقض تسلیم شده وبه نوعی در  ذهن او آشفتگی ایجاد شده است.

این روش دقیقا درمورد اخبار تاریخی- تحلیلی فلسطین انجام  می شود،یعنی تحلیل گران این شبکه ها  با ایجاد پیوند بین چند برهه تاریخی بیت المقدس واستدلالهای مبهم سعی می کنند ذهن بیننده را با مشتی اطلاعات مبهم روبه رو کنند،تا درنهایت ذهن او در مقابل اخباری که به نوعی سعی دارد رفتارهای غیر حقوق بشری اسرائیل را بپوشاند، تسلیم شود.

ایجاد موج خبری انحرافی وکاذب، برای پوشاندن جنایت

از سوی دیگر در کنار این حرکتهای رسانه ای یک رفتار مشترک همیشگی در بین رسانه های آمریکایی وانگلیسی در پوشش اخبار مربوط به تحولات فلسطین وجود دارد که آن استفاده از تاکتیک خبر روی خبر است. این تاکتیک بیشتر زمانی مورد استفاده این رسانه ها قرار می گیرد، که یک تحول مهم ویا اتفاق مهم دراین منطقه صورت گرفته است وآنها هم سعی می کنند با مطرح کردن یک خبر انحرافی به نوعی یا به حرکتهای جنایت آمیز رژیم صهیونیستی نپردازند ویا سعی می کنند در کنار مطرح کردن این خبر، خبرهای متعدد انحرافی برای منحرف کردن ذهن بیننده از این جنایتها مطرح کنند، مصداق بارز این موضوع را می توان درمورد حمله به کشتی حمل صلح مشاهده کرد. پس از اینکه رژیم صهونیستی دست به این کار زد،بی بی سی سعی کرد که درآغاز کار این خبر را به نوعی نادیده بگیرد وپوشش خبری خاصی روی انجام ندهد وتنها آن را به عنوان یک خبر کوتاه وعادی منتشر کرد.
اما پس ازاینکه دیگر خبرگزاریهای دنیا به این موضوع به صورت مشروح پرداختند این شبکه خبری به این موضوع واقف شد که نمی تواند درمورد این حرکت این گونه سکوت کند چرا که آبروی رسانه ای اش در خطر است.
برای همین بود که بی بی سی وصدای آمریکا در یک حرکت کاملا هماهنگ شروع کردند به پخش خبرهای انحرافی،چرا که به این وسیله سعی داشتند از اهمیت این موضوع کم کرده وبیننده را به سمت دیگر ویا خبرهای دیگر جذب کنند. چرا که این شبکه های خبری به خوبی آگاهند که درگیری زیاد افکار عمومی دنیا روی یک موضوع چقدر می تواند در ایجاد فشار های جهانی تاثیر گذار باشد.

پوششی متفاوت از CNNبرای رضایت یهودیان

از سوی دیگر این نوع خبر رسانی بی بی سی در مورد تحولات فلسطین در حالی صورت می پذیرد، که در رسانه های آمریکایی در نوع پوشش خبری وتاکتیکهای استفاده شده تفاوت وجود دارد.به عنوان مثال در شبکه خبری CNNکه بیشتر برای داخل آمریکا پخش شود اخبار مربوط به تحولات فلسطین به صورت کاملا یک طرفه ودرحمایت از رژیم صهیونیستی به صورت آشکار منتشر می یابد .چرا که به هر حال این شبکه سعی دارد که یهودیان آمریکا وبه ویژه لابی های سیاسی آنها را راضی نگه دارد .
این درحالی است که در صدای آمریکا که یک شبکه بیشتر برون مرزی است حمایت از رژیم صهیونیستی به صورت سازمان یافته تری وغیر علنی تر صورت می پذیرد .چرا که این شبکه در سطح جهان بیشتر دیده می شود وبه همین دلیل به خوبی می داند که  نمی توان در سطح جهانی در مقابل رسانه های دیگر به دروغ گویی پرداخت واخبار را به صورت وارونه جلوه داد.

سیاه نمایی علیه گروههای مبارز

تمام این حرکتهای رسانه ای در حالی صورت می پذیرد که این شبکه  های زنجیره ای همیشه در کنار حمایت از رژیم صهیونیستی سعی می کنند ایجاد موج علیه گروههای مبارزی مانند حماس را از دستور کار خارج نکنند.چرا که این شبکه ها تاکنون بارها وبارها تلاشهای زیادی برای تروریست نشان دادن جنبش حماس انجام داده اند،که دراین راه به ویژه از تاکتیک سیاه نمایی وترور رسانه ای –روانی به صورت مداوم استفاده کرده اند.
پخش خبرهایی مبنی برخشونتهای حماس آن هم به نوعی که بیننده حس کند این یک حرکت تروریستی است نه یک حرکت دفاعی،یکی از اصول همیشه ثابت بخشهای خبری این شبکه هاست.

وقتی که پای ایران به میان می آید

اما یک موضوع کاملا مشخص وجود دارد آن هم نوع پوششی است که این شبکه ها درمورد نقش ایران درتحولات فلسطین انجام می دهند،آنها همیشه سعی می کنند در زمانی که بن بست می رسند ونمی توانند در مذاکرات به نتیجه دلخواه دست پیدا کنند پای یک دولت را به عرصه اخبار تحولات فلسطین باز کنند، که این دولت اکثرمواقع  ایران است. اگر کمی رفتارهای رسانه ای بی بی سی وصدای آمریکا را درنظر بگیریم هر چند گاه یکبار این خبر دقیقا به صورت تکراری ومداوم پخش می شود:«ایران می گوید،نقشی در تحولات فلسطین ندارد ودرامور این کشور دخالت نمی کند،اما مقامات آمریکایی براین باورند که ایران دخالتهای خشونت آمیز در تحولات فلسطن می کند وبه نوعی نقش محرک را دارد.»
تکرار مدام این خبر آن هم با یک لحن ثابت دقیقا اهداف مشخصی را درپشت  پرده خود دارد.به گونه ای که این رسانه ها سعی دارند با تکرار مداوم یک خبر دروغ را به بیننده القا کنند. چرا که آنان به خوبی میدانند تکرار درتنویر افکار عمومی نقش به سزایی دارد.

شهرک سازی ،خبری که کاملا عادی است

تمام این تلاشهای خبری کاملا مغرضانه در حالی صورت می گیرد که اکثر شبکه های خبری غرب درچند وقت اخیر درمورد شهرک سازیهای رژیم صهیونیستی درکرانه باختری سکوت عجیبی  اختیار کرده اند ویا حتی بعضی ازآنها مانند یورو نیوز فارسی به گونه ای اخبار مربوط به این موضوع را پوشش می دهند که انگار نه اینکه این کار مصداق بارز اشغالگری وتجاوز است.
چرا که لحن خبری این شبکه درکنار فرانس 24 درباره شهرک سازیها آنقدر معمولی است که گاهی اوقات مخاطب حس می کند که انگار این شبکه ها خبر ساخت چند واحد آپارتمان را در یک کشور آن هم توسط خود آن کشور می دهند!
اینگونه عادی سازی یک خبر که مصداق بارز تجاوز به خاک یک کشور است را درکنار نوع پوشش صحبتهای مسئولین حماس درباره آتش بس مشروط قرار دهیم به نکات جالبی می رسیم.
چرا که این شبکه ها دیروز وامروز (پس از تازه ترین تجاوزات اسراییل به نوار غزه در آوریل )خبرهای مربوط به سخنان  ابوزهری را به گونه ای بیان می کنند که گویی حماس شروع کننده حمله بوده است.

تاکتیکی برای مظلوم نمایی مهاجم

برای القای این مطلب آنها علاوه بردستکاری ترجمه صحبتهای این شخصیت حماس،سخنان او را دراین باره اول پخش می کنند وسپس سخنان ایهود باراک را به نمایش می گذارند تا به نوعی بیننده را به این سمت هدایت کنند که گروه اول مهاجم است وگروه دوم مدافع.این حرکت رسانه ای در حالی صورت گرفته که تاکنون شبکه های CNNورویترز که بیشتر از دیگر شبکه های خبری آمریکا در داخل آمریکا منعکس می شوند خبری درمورد عامل بمب گذاری کنیسه ای  در لس آنجلس که یک یهودی بوده است پخش نکرده اند ویا اگر هم چیزی درباره آن گفته اند کاملا ناچیز بوده است،چرا که آنان می دانند که درحال حاضر در صورت رویگردانی مردم آمریکا از رژیم صهیونیستی بسیاری از لابی های یهودی داخل آمریکا از آنان ناراضی خواهند شد.

قیامهای اخیر مردمی ؛ شبکه های خبری اسرائیل جلوتر وتند تر از دیگر شبکه ها
اما درکنار این تاکتیک برای تخریب دفاع حماس بسیاری از شبکه های خبررسانی ورادیو های  رژیم صهیونیستی درچند وقت  اخیر مواضعی قابل توجه  در مقابل قیامهای اخیر منطقه خاورمیانه عربی و شمال آفریقا داشته اند که بی شک نشان از عمق دقت این شبکه ها برای منفعت طلبی در تحولات منطقه است.به ویژه در مورد تحولات مصر که برای اسرائیل بسیار هم مهم بود، این شبکه ها حتی جلوتر از شبکه های خبری غرب حرکت می کردند .به عنوان مثال درحالی که در برهه ای صدای آمریکا انقلاب مصر را پذیرفته بود شبکه خبری کانال 10 اسرائیل همچنان معترضان را مشتی اوباش گر می خواند، به ویژه که در کنار این رفتار غیر حرفه ای خبری حملات تندی هم علیه گروههای اسلام گرا تدارک دیده بود.این درحالی است  که رادیو اسرائیل در روزهای قبل از انقلاب مصر دائما سعی میکرد با دروغ گویی خبری مبنی براینکه مبارک در سرکوب موفق شده،به افکار عمومی داخلی سرزمینهای اشغالی دائما این امید را تزریق کند که مبارک نخواهد رفت چرا که آنان به شدت از این موضوع نگران بودند. موضوعی که عینا درمورد تحولات بحرین هم به نوعی دیگر صدق می کرد،چرا که درمورد تحولات بحرین هم صدای اسرائیل تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا با هم سویی با شبکه های خبری غرب وبه نوعی با فرافکنی خبری ایران را متهم به دخالت در تحولات بحرین کند،چرا که آنان به شدت از افتادن بحرین به دست شیعیان وبه تبع تضعیف پایگاه نظامی آمریکا دراین کشور وحشت دارند.

وظیفه پاسخ مستقیم رسانه ای برای مسلمانان

اما دراین بین با وجود  امپریالیسم یک جانبه خبری غرب در نحوه پوشش تحولات فلسطین وظیفه رسانه های مسلمان چیست؟
به نظر می رسد که بهترین تاکتیک رسانه ای برای مبارزه با این موج افزایی های خبری پاسخ مستقیم است. یعنی پوشش مستقیم تحولات فلسطین در شبکه های بین المللی مسلمانان وهمچنین سعی در اثبات دروغ گویی این شبکه های خبری غربی با بیان خبر صحیح وسالم از سوی رسانه های خبری کشورهای اسلامی. چرا که این رفتار یک حرکت مثبت رسانه ای است که دو نتیجه خبری در پس خود دارد: 1-افکار عمومی دنیا که دائما با موجهای خبری  شبکه های خبری تمام جهان درگیر است با این روشنگری شبکه های خبری مسلمانان به عدم صداقت شبکه های خبری غربی پی خواهند برد.2-این خبررسانی متداوم می تواند به تدریج جایگاه پر قدرتی را در احقاق حقوق فلسطین ومردمش دراختیار شبکه های کشورهای اسلامی قرار دهد.