رابطه بین صهیونیسم و "حکومت اسرائیل در فلسطین"
در تدوین و تبیین روابط اسرائیل و صهیونیسم سه مولفه اساسی مطرح است که عبارتاند از جوامع یهودی، اهداف و منافع صهیونیسم و بالاخره اهداف و منافع اسرائیل.
در دوران زایش اسرائیل از سوی صهیونیسم، ابهامی در تمییز منافع این دو، حداقل برای روسای سازمانهای صهیونیستی وجود نداشت. در آن تاریخ اسرائیل بهعنوان یک کشور کوچک و ناتوان و در حلقه محاصره اعراب، بهطور کامل حیات و ممات خود را در پشتیبانی سازمانهای صهیونیستی میدانست. در آن مقطع اسرائیل از سازمانهای صهیونیستی خدمات ذیل را دریافت مینمود:
تشویق و سازماندهی جوامع پراکنده یهودی برای مهاجرت به اسرائیل.
تامین هزینههای اقامت و سازماندهی یهودیان در اسرائیل.
تامین هزینههای هنگفت تسلیحاتی اسرائیل، برای مقابله با مقاومت فلسطینی و کشورهای خط مقدم.
مشروعیت بخشیدن به حاکمیت دولت یهود در فلسطین تحت عنوان «اسرائیل» در صحنه سازمانهای بینالمللی و نزد بازیگران اصلی آن دوران یعنی آمریکا، شوروی و انگلیس که توسط لابیهای یهودی انجام میگرفت.
تا پایان چهار جنگ اعراب و اسرائیل و چیره شدن اسرائیل بر دولت عرب، به نظر میرسید بسیاری از سازمانهای صهیونیستی تمام و کمال در راستای خواستههای اسرائیل گام برداشتهاند. لکن از آن مقطع به بعد دو مورد اول در اولویت سردمداران صهیونیست نبوده و بیشتر در راستای محورهای سوم و چهارم به فعالیت پرداختند و این در حالی بود که دولت اسرائیل در پی کسب پیروزی بر دولتهای عرب و انعقاد پیمان کمپدیوید، خود را بمانند کشوری بالغ تصور میکرد و خواهان آن بود که سازمانهای صهیونیستی در مسیر سازماندهی یهودیان برای مهاجرت به اسرائیل و از سوی دیگر تامین هزینههای ساخت شهرکهای یهودینشین، بیش از گذشته کمک و مساعدت کنند.
در واقع مرز تفکیک و حتی بروز اختلاف بین صهیونیسم و اسرائیل از این نقطه جنبه عملیتری به خود میگیرد، اما بروز این تنش بین اسرائیل و صهیونیستها هیچگاه منجر به این نشده که سردمداران سازمانهای صهیونیستی نقش محوری خود را نسبت به اسرائیل فراموش و کمرنگ سازند. البته بر اسرائیل هم پوشیده نیست که سازمانهای صهیونیستی بهعنوان نهادی قانونی و رسمی در دیگر کشورها علاوه بر کارکردهای ویژه خود، پل اصلی ارتباطی بین اسرائیل و جوامع یهودی نیز هستند.
از سوی دیگر یکی از مهمترین راهکارهای سران صهیونیست جهت حفظ، بسط و مشروعیت دادن به سازمانهای خود، انسجام بخشیدن به جامعه یهودیان است که در بخش قبل بدان اشاره گردید. لذا در این نقطه اسرائیل و صهیونیسم هر دو وحدت نظر دارند که برای بهرهگیری از یهودیان به یکدیگر نیازمند میباشد، بهویژه در امر یهودیزهتر کردن جوامع یهودی اروپا و آمریکا، چرا که به تدریج این جوامع، با اتخاذ روشهایی همچون ازدواج با غیریهودیان و عدم پایبندی به اصول مذهبی یهود و همچنین عدم درک ضرورت و فلسفه مهاجرت به اسرائیل، استوانههای اصلی قدرت و موجودیت و مشروعیت اسرائیل و سازمانهای صهیونیستی را با خطر مواجه میسازند؛ حتی عدهای از یهودیان در سالهای اخیر، از دین یهودیت دست کشیدهاند که نمونههای آن را میتوان در روسیه و پرتغال مشاهده نمود. در آمریکا نیز شعار یهودی بییهودی را زبان بسیاری از یهودیانی که به تعهداتشان نسبت به جامعه دینی خود، مطلقا یا بالنسبه بیتفاوت شدهاند شنیده میشود.
اما بهرغم تفاهم در ضرورت استفاده از مکانیسم «دین ابزاری» جهت افزایش تعلق خاطر قوم یهود به یهودیت، در چگونگی بهرهگیری از این پتانسیل بین سران صهیونیست و سردمداران اسرائیلی اختلافنظر وجود دارد. آریل شارون ـ نخستوزیر رژیم صهیونیستی ـ در اینباره میگوید:
«یهودیها یک دولت کوچک دارند که حق دارند با تمامی توان از آن دفاع کنند. هرچه در اسرائیل رخ میدهد، بر سرنوشت نسل یهودیان سراسر جهان نیز تاثیر خواهد گذاشت و من به همین خاطر بر مهاجرت همه یهودیان به این سرزمین تاکید میکنم».
در همین خصوص «مریدور» دبیرکل آژانس یهود اسرائیل جامعه یهودیان خارج از اسرائیل را عامل عمده و اصلی قدرت این رژیم برمیشمرد و اما برخلاف دولتمردان اسرائیل که جذب مهاجرین یهود از سراسر عالم را بهعنوان استراتژی لایتغیر خود میدانند، سازمانهای صهیونیستی «حفظ هویت یهودیان» و «سازماندهی و تثبیت آنها در هر کشور» را به مهاجرت یهودیان به اسرائیل ترجیح میدهند. در این خصوص میتوان به فشار سازمانهای یهودی آمریکا به خانوادههای یهودی در یمن اشاره کرد؛ یک یهودی یمنی میگوید: «آنها برخلاف گذشته از ما نمیخواهند که به اسرائیل مهاجرت کنیم بلکه میخواهند با تلاش مجدد املاک و داراییهای خود را در یمن سازماندهی و احیا کنیم، حتی مدعی هستند که تعدادی از مهاجرینی هم که به اسرائیل رفتهاند مجددا به یمن برگردند».
حال این سوال مطرح است که رابطه اسرائیل و صهیونیسم در این فضا چگونه قابل بررسی است و اصولا صهیونیسم از اسرائیل چه بهرهای میبرد که اینگونه برای آن سرمایهگذاری میکند؟
طبعا شناسایی تمامی ماموریتهایی که صهیونیسم بینالملل برای اسرائیل در نظر گرفته است خود یک نیازمندی اطلاعاتی است اما شوهد و قرائن و کثرت مصادیق بیانگر آن است که اسرائیل صرفا پایگاه و عامل و ابزار فوق استراتژیک صهیونیسم است. ذیلا به فرصتها و امکاناتی که صهیونیسم از طریق اسرائیل برای خود تامین میکند اشاره میشود.
ایجاد و حفظ اسرائیل اولین و مهمترین محور وحدت یهودیان است
اندیشمندان و تئوریسینهای یهودی برای اینکه تئوریهای خود را جامه عمل بپوشانند نیاز به ساخت یک قبله واحد برای یهودیان داشتند تا نگاه همه یهودیان به آن جلب شود و به تعبیری، پایانی بر سه هزار سال آوارگی آنها باشد که طرح ایجاد دولت یهود، این هدف اولیه را پوشش داد.
اسرائیل به فعالیتهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی سازمانهای صهیونیستی مشروعیت میدهد
سردمداران صهیونیست برای متمرکز کردن کمکها و مساعدت دولتهای مهم در نیم قرن گذشته باید محلی را از حیث عینی و جغرافیایی مشخص میکردند، مکانی که بتوان تحت پوشش آن با عرف رایج در صحنه بینالمللی از حق و حقوق خود دفاع کرد، لذا تشکیل دولت اسرائیل در سرزمین فلسطین این مهم را برای سران صهیونیسم تامین کرد.
اسرائیل پایگاه و خانه امن مجرمان صهیونیست و مزدوران آنهاست
همواره قوم یهود درصدد اعمال نفوذ در ساختار کلیه حاکمیتها بوده است اما هیچگاه یهودیان نتوانستهاند در بطن سیستم حکومتی باقی بمانند، چرا که به محض رسیدن به چنین جایگاهی مبادرت به سوئاستفاده از قدرت نمودهاند و به همین خاطر از سوی حکومتها مورد غضب و تنبیه قرار گرفتهاند. تشکیل دولت یهودی اسرائیل این فرصت مهم را برای یهودیان و حتی غیریهودیان و مزدوران آنها فراهم آورده تا با فراغ بال به اقدامات خود در دیگر کشورها مبادرت ورزند و به محض هرگونه احساس خطر به پناهگاه امنی همچون اسرائیل بروند؛ امری که امروز دهها مورد مصداق بارز دارد، نظیر پناهنده شدن اخیر «بوریس برزفسکی» سرمایهدار معروف روسی به اسرائیل جهت فرار از محاکمه و مجازات از سوی دولت روسیه.
حمایت قانونی اسرائیل بهعنوان یک دولت در مجامع بینالمللی از دعاوی یهودیان در اخذ غرامت از کشورهای اروپایی
دولت اسرائیل محمل مناسبی است تا بهوسیله آن سردمداران صهیونیست، دیگر کشورها را وادار سازند تا ایشان بهعنوان یک دولت به دولت اسرائیل در خصوص موضوع هالوکاست غرامت پرداخت کنند و بخش مهمی از هزینههای سازمانهای صهیونیستی را تامین نمایند. در همین راستا هیئت دولت اسرائیل در فروردین ماه سال جاری تصمیم گرفته که از کشورهای عراق، سوریه، مصر، یمن و ایران بهخاطر مظالمی که قبل از سال ۱۹۴۸ در حق یهودیان این کشورها اعمال شده و باعث مهاجرت آنها به اسرائیل شده، تقاضای غرامت نمایند. قابل ذکر است یهودیان به همین بهانه تا کنون صدها میلیون دلار از کشورهای اروپایی غرامت دریافت کردهاند.
دولت اسرائیل سمبل و نماد فرهنگ یهود است
دولت اسرائیل با احیا زبان عبری بهعنوان زبان رسمی در این کشور توانسته به بازسازی و احیا فرهنگ منسوخ سامی همت گمارد و وجوه اشتراک مهمی را همچون زبان عبری و برپایی مراسمات مذهبی در بین یهودیان پراکنده و ناهمگون دیگر کشورها پدید آورد.
بهرهگیری امنیتی و حفاظتی از سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل
سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل در هر زمان و مکانی که سازمانهای صهیونیستی احساس خطر نمایند، با حذف مخالفین به هر روش ممکن، به حفظ و صیانت از منافع صهیونیستها اقدام میکنند بهعنوان نمونه در اتریش، اسرائیل رسما جهت حفاظت از مراکز یهودی، گارد ویژه اعزام نموده است.
تلفیق پروژه یهودستیزی با اسرائیلستیزی
حال که موضوع هالوکاست به یک امر کلیشهای و قابل خدشه مبدل شده و تحرکات گروههای ملیگرا علیه یهودیان، دیگر انگیزشی برای همآوایی و همنوایی یهودیان در دیگر کشورها ایجاد نمیکند، سردمداران صهیونیست در این خصوص به نوع دیگری از اسرائیل بهره میگیرند، به نحوی که در نزد افکار عمومی یهودیان القا مینمایند که هر اقدام و تحرک ضدصهیونیستی و ضد اسرائیلی مساوی با یهودستیزی است.
در جریان سفر بشار اسد به فرانسه و آلمان که در تیر ماه ۱۳۸۰ انجام شد، یهودیان، با سازماندهی سازمانهای صهیونیستی اقدام به برپایی تظاهرات اعتراضآمیزی علیه وی و پذیرش او در اروپا نمودند، چرا که وی چندی قبل در ملاقات با پاپ ژان پل دوم، جنایات اسرائیل در کشتار مردم فلسطین را با اقدامات نازیها برابر خوانده بود. یهودیان در این تجمع در مقابل اسد فریاد میزدند: دشمنی با صهیونیسم، دشمنی با یهود است.
اسرائیل مکان امنی جهت حفظ اسناد و مدارک سازمانهای صهیونیستی است
اوراقی که صهیونیستها بهعنوان اسناد هالوکاست ـ که در حال حاضر یکی از بزرگترین نقاط اتکای صهیونیسم را تشکیل میدهد و خدشه به آن بسیاری از تلاشهای ایشان را ناکام میگذارد در مرکزی به نام «یادواشم» در اسرائیل نگهداری میشود. مراکز تحقیقاتی دیگری چون موسسه تحقیقاتی دانشگاه عبری و... نیز وجود دارند که به جمعآوری و نگهداری از اسنادی که حضور تاریخی یهودیان را در فلسطین و دیگر نقاط دنیا اثبات نماید، میپردازند. از جمله میتوان به نتایج حفاریهای باستانشناسان اسرائیلی در مناطقی از کردستان ایران اشاره نمود، که در زمان رژیم پهلوی انجام یافته است.
ایجاد و ثبات دولت یهودی، القاءکننده تحقق وعدههای جعلی صهیونیسم مذهبی است
ایجاد و تثبیت نسبی دولت یهودی در فلسطین از دیدگاه صهیونیسم مذهبی و افراطی بهعنوان سند حقانیت و تحقق وعدههای تورات و زمینهساز حکومت جهانی یهودیان است و از اینرو تاکید یهودیان جهت به رسمیت شناخته شدن بیتالمقدس بهعنوان پایتخت اسرائیل و بازسازی هیکل سلیمان، به منزله تیر خلاص بر ادعاهای مسیحیان و مسلمانان نسبت به این شهر مقدس میباشد.
نقل از پایگاه خبری یاهوود
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس