فرماندهی که خواب از چشمان مقامات تل آویوربود،شمعون رومح با این جملات ناگزیر از تحسین یحیی عیاش...
خلاق ومبتکر، مجاهدی کارآزموده و فرمانده ای مقتدر که خواب از چشم صهیونیست ها ربود؛ با استعانت از ایمان قاطع به آرمان عادلانه و آرزوی دیرینه شهادت در راه الله پرچم مقاومت را بر دوش گرفت، او کسی نیست جز مهندس شهید یحیی عیاش که امروز با سالروز شهادتش مصادف گشته است . وی پس از سال ها جهاد پربار که تاریخ جنگ با رژیم صهیونیستی را تغییر داد و جهشی در مقاومت رهایی بخش فلسطین به وجود آورد.
تربیتی ایمانی:شهید یحیی عبد اللطیف عیاش در روستای رافات واقع در حد فاصل نابلس و قلقلیه در خانواده ای متدین و پایبند به تعالیم اسلام دیده به جهان گشود و مقطع ابتدایی را در مدرسه روستا به پایان رساند و به تحصیلات در مقاطع راهنمایی و دبیرستان ادامه داد و در امتحانات نهایی دبیرستان در رشته ریاضی با معدل 8/92% قبول شد و در رشته مهندسی برق در دانشگاه بیرزیت ثبت نام کرد. وی در دوران تحصیل یکی از فعالان انجمن اسلامی بود و پس از فارغ التحصیلی تلاش کرد که برای اتمام تحصیلات عالی ویزای سفر به اردن را دریافت کند، اما مقامات صهیونیست درخواستش را رد کردند و در سال 1991 در دانشگاه خودش با نمرات عالی فارغ التحصیل شد. در تاریخ 9 سپتامبر 1992 با دختر عمویش ازدواج کرد که در 1 آوریل 1993 فرزند اولش براء به دنیا آمد. او در آن روزها تحت تعقیب بود، دو روز پیش از شهادتش خداوند پسر دومش عبد اللطیف را به او عطا فرمود که نام او را از پدرش گرفته بود، اما خانواده برای زنده نگاه داشتن نامش اسم یحیی را برای کودک انتخاب کردند. یحیی با جدیت ونشاط به فعالیت پرداخت و همه وظایف و مسئولیت های دعوت اسلامی را در دانشگاه و در شهر رام الله و روستایش رافات به دوش کشید و خودروی پدرش را در راه خدمت به جنبش اسلامی به کار گرفت و هنگامی که به رافات سفر کرد از بین شماری از جوان مسلمان و متعهد هسته تیمی را تشکیل داد که افق جدیدی را به روی جنبش مقاومت اسلامی "حماس" گشود. این مجموعه در خلال انتفاضه خجسته اول در خط مقدم نیروهای مقاومت بودند. مهندس عیاش با توجه به نقش پیشگامانه و حکمت و ادب و اخلاقش گروه های فلسطینی او را (شیخ جنبش اسلامی در رافات) قلمداد می کردند و تمام مشکلات و حوادث در خلال سال های( 1988ـ 1992) با او در میان گذاشته می شد.
مهندس عملیات :با شعله ور شدن لهیب انتفاضه، یحیی عیاش، طراحی چندین عملیات را انجام داده بود به طوری که نامه ای برای گردان های شهید عزالدین قسام ارسال و طرح مقابله با یهودیان از طریق عملیات های شهادت طلبانه را برای آن شرح داد، وظیفه یحیی عیاش آماده سازی خودروهای بمبگذاری شده و مین های قوی انفجاری بود. نوامبر سال 1992 و در پی کشف خودروی بمب گذاری شده در رامات که گردانهای شهید عزالدین قسام مسئولیت انفجار آن را برعهده گرفتند، نام مهندس برای اولین بار در لیست افراد تحت تعقیب نیروهای اشغالگر صهیونیستی قرار گرفت. در شانزدهم آوریل سال 1993 و در دوراهی "محولا" در الغور (دشت) و در حمله شهادت طلبانه به اتوبوس صهیونیستی یک صهیونیست کشته و نه تن دیگر زخمی شدند. در اوت 1993 با راهنمایی مهندس عیاش، علی عاصی و محمد عثمان حمله ای را در اطراف یک پایگاه ارتش صهیونیستی در نزدیکی دوراهی کفر بلوط انجام دادند که در آن دو سرباز به هلاکت رسیدند. در ژانویه 1994 علی عاصی بمب انفجاری قوی را در میدان تیراندازی ارتش اشغالگر صهیونیستی در منطقه رأس العین کار گذاشت که بمب منفجر شد و دو سرباز را به شدت زخمی کرد. شهید "ساهر تمام" خودروی بمبگذاری شده خود را که مهندس آن را آماده کرده بود، در کنار اتوبوس حامل سربازان ارتش اشغالگر صهیونیستی منفجر ساخت که بر اثر آن سی سرباز زخمی شدند، پس از آن شیخ شهید سلیمان با خودروی بمب گذاری شده به سمت اتوبوسی صهیونیستی حرکت کرد و آن را منفجر ساخت که دو نفر کشته و هشت تن دیگر زخمی شدند.
عملیات متهورانه وکم نظیر :نبوغ فرمانده "یحیی عیاش" نبرد را به قلب مناطق امنی که صهیونیست ها مدعی بودند نهادهای امنیتی کاملا آنها را درکنترل دارند، منتقل ساخت. علاوه بر عملیات های متعددی که علیه نهادهای رژیم اشغالگر و گشتی های نظامی صورت گرفت، مجاهدان حماس عملیات هایی را با دستور فرمانده خود – مهندس یحیی عیاش - انجام دادند، که مهم ترین آنها عبارتند از:
6 آوریل 1994: شهید "رائد زکارنه" خودرویی بمبگذاری شده را در شهر عفوله در نزدیکی اتوبوسی صهیونیستی منفجر ساخت که 8 صهیونیست در آن به هلاکت رسیدند و دست کم 30 نفر دیگر زخمی شدند. حماس گفت که این حمله اولین واکنش به کشتار نمازگزاران در مسجد ابراهیمی در شهر الخلیل است.
13 آوریل 1994: مجاهد دیگری از جنبش حماس به نام شهید عمار عمارنه مواد منفجره ای را که به خود بسته بود در داخل اتوبوس حامل صهیونیست ها در شهر الخضیره در داخل "خط سبز" منفجر کرد در نتیجه 7 صهیونیست کشته و دهها تن دیگر را زخمی شدند.
19 اکتبر 1994م: شهید صالح نزال از مجاهدان گردان های شهید عزالدین قسام خودش را در داخل اتوبوس حامل صهیونیست ها در خیابان "دیزنگوف" در شهر "تل آویو" منفجر کرد که به قتل 22 صهیونیست و زخمی شدن دست کم 40 تن دیگر منجر شد.
دسامبر 1994: شهید اسامه راضی ـ پلیس فلسطینی و عضو سری گروه های قسام ـ خودش را در نزدیکی اتوبوس حامل سربازان جمعی نیروهای هوایی صهیونیستی در قدس منفجر ساخت که در آن 13 سرباز زخمی شدند.
22 ژانویه 1995 : دو مبارز فلسطینی خودشان را در ایستگاه نظامیان صهیونیست در منطقه بیت لید در نزدیکی نتانیا منفجر کردند که به قتل 23 سرباز صهیونیست انجامید و 40 تن دیگر زخمی شدند. این عملیات در نوع خود قویترین عملیات محسوب می شد و منابع نظامی صهیونیستی گفتند که تحقیقات نشان می دهد که سرنخ هایی از مهندس در ساخت بمب ها وجود دارد.
9 آوریل 1995: جنبش های حماس و جهاد اسلامی دو عملیات شهادت طلبانه را علیه شهرک نشینان صهیونیست در نوار غزه انجام دادند که به قتل 7 شهرک نشین انجامید، این دو عملیات در واکنش به جنایت نیروهای اطلاعاتی صهیونیستی در انفجار منزلی در محله شیخ رضوان در غزه صورت گرفت که در آن پنج فلسطینی به شهادت رسیده بودند و شهید "کمال کحیل" از فرماندهان قسامی و معاون وی نیز جزو شهدا بودند.
24 ژوئیه 1995: یک شهادت طلب از شاگردان مهندس "یحیی عیاش" وابسته به گردان های شهید "عزالدین قسام" بمبی را که به بدنش بسته بود، داخل اتوبوس حامل صهیونیست ها در "رامات گان" در نزدیکی "تل آویو" منفجر کرد که به هلاکت 6 صهیونیست و زخمی شدن 33 تن دیگر انجامید.
21 اوت 1995: در حمله شهادت طلبانه دیگری یک دستگاه اتوبوس در محله رامات اشکول در شهر قدس اشغالی هدف قرار گرفت که به قتل 5 صهیونیست و زخمی شدن بیش از 100 تن دیگر انجامید؛ شاگردان مهندس یحیی عیاش مسئولیت این عملیات را بر عهده گرفت.
مجموع تلفات صهیونیست ها در نتیجه عملیات "مهندس" و شاگردانش به بیش از هفتاد و شش کسته و ببیش از چهارصد زخمی رسید.در نتیجه تعقیب های مکرر مهندس و بازداشت هر شخصی که او را دیده یا درباره او شنیده یا او را در کرانه باختری می شناخت، عرصه بر شهید عیاش تنگ شد از این رو مرکز فعالیتش را به نوار غزه منتقل کرد، ورود فرمانده ابو البراء – مهندس یحیی عیاش - به غزه بخودی خود ضربه سنگینی به رژیم صهیونیستی محسوب می شد. در 25 دسامبر 1994 "ایمن راضی" با ساک خود از خان یونس حرکت کرد و خود را در نزدیکی اتوبوس حامل سربازان در کنار ساختمان الامة در قدس منفجر ساخت و یک صهیونیست را کشته و سیزده تن دیگر را زخمی کرد.در نهم آوریل 1995 خودروی عماد ابو امونه به خونخواهی شهید فرمانده کمال کحیل و دوستانش در نزدیکی نتساریم در نوار غزه منفجر گردید و در بیست و پنجم ژوئن 1995 معاویه روقه درشکه خود را در نزدیکی دو اتوبوس حامل سربازان در غزه منفجر ساخت. در 24 ژوئیه 1995 اتوبوسی صهیونیستی در رمات گان منفجر گردید و شش صهیونیست کشته و سی و پنج نفر دیگر زخمی شدند، شاگردان یحیی عیاش مسئولیت این عملیات را برعهده گرفتند.در همین راستا "ایگال عامیر" در کمین اسحاق رابین نخست وزیر می نشیند و در واکنش به این ضربات سنگین او را ب ه قتل می رساند .در 21 اوت 1995 شهید سفیان جبارین خود را در اتوبوس دو طبقه در شهرک صهیونیست نشین رمات اشکول در قدس منفجر کرد که به قتل پنج صهیونیست و زخمی شدن صد تن دیگر انجامید. شاگردان یحیی عیاش مسئولیت آن را برعهده گرفتند که مجموع صهیونیست هایی که به دست مهندس و شاگردانش کشته شدند به هفتاد و شش نفر رسید و بیش از چهارصد تن دیگر زخمی شدند . این رقم رکوردی بود که هیچ کس در مورد آن بحثی ندارد و بدین سان مهندس به درخت تنومند و مکتبی تبدیل می گردد که مجاهدان بی نظیر صاحب همت عالی به آن روی می آورند. بی شک ابو البراء که دغدغه کل فلسطین را داشت، از این که توانست تسلای خاطر مادران فرزند از دست داده و زنان بی همسر شده و یتیمان والتیام بخش زخم مجروحان باشد، خاطری آسوده ودلی آرام ی افته بود .
شبحی برای مقامات اشغالگر صهیونیستی :اسحاق رابین نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی لقب مهندس را به یحیی عیاش نسبت داد، وی در یکی از جلسات بحث و گفت و گو با فرماندهان امنیتی در باره موضوع عیاش و راههای دسترسی به او این لقب را به یحیی عیاش داد، رابین در این جلسه آنگونه که جدعون عزرا رئیس اسبق شاباک عنوان می کند، توجه خاصی به شایستگی وتوانایی های عیاش نشان داد و به او به خاطر توانایی هایی هایش لقب مهندس داد . رابین درهمه نشست های کابینه و همینطور در جلسات شورای امنیتی درباره مهندس سئوال می کرد و بارها در گفت و گو با مطبوعات این لقب را ذکر کرد، تا جایی که این مبارز بی نظیر فلسطینی به افسانه و شبح ترسناکی برای رژیم صهیونیستی تبدیل گردید، از این رو دور از انتظار نبود که همه کارشناسان یهودی و بیگانه او را به عنوان مرد سال 1995 انتخاب کنند؛ زیرا وی بیش از شخص رابین وحکومت وارتش اش بر حیات وآینده رژیم صهیونیستی گذاشت و رادیو و تلویزیون صهیونیستی نیز چندین برنامه پیرامون این شبح افسانه ای پخش کرد.
درباره مهندس گفتند:ایهود یعاری مفسر صهیونیستی سیمای این رژیم عنوان کرد که هر مقطعی از دوره های مبارزاتی عرصه فلسطین نمادهای خاص خود را داشته است و همان طور که عماد عقل نماد عملیات های نظامی در جنبش حماس بود و یحیی عیاش نیز نماد عملیات های شهادت طلبانه است.این در حالیست که شمعون رومح با این جملات ناگزیر از تحسین یحیی عیاش بر می آید ومی گوید: بسی مایه تأسف است که مجبورم مراتب شیفگتی و تقدیر خود را از این مرد به خاطر توانایی و مهارت فوق العاده اش در اجرای وظایف محوله و به خاطر روحیه بالای ابتکار و توانایی در بقا و تجدید فعالیت بی وقفه ابراز کنم. دکتر سیلع و دکتر اشتایتبرگ معتقدند که مشکل درحوزه اعتقادی اصولگرایی است که مهندس در آن نشو و نما می یابد و در چنین محیطی پدیده ای چون مهندس و مردان مستعد برای مردن در راه عقیده شان ظهور و بروز می کند.صهیونیست ها عادت دارند که عجایب زیادی را به شخصیت های افسانه ای نسبت دهند، در نظر آنها این شخص دارای هویت های مختلفی است که می تواند در هر جایی حضور داشته باشد، در مصر،ایران، لیبی، سودان، خان یونس، غزه، رام الله ، قلقیلیه ؛ جنین، قدس ،"تل آویو"، او حتی در منزل خود در رافات ملبس به لیاس یهودی است که احیانا در قالب یک شهرک نشین مسلح نیز دیده شده و گاه در قالب یک دیپلمات سوار بر خودرویی با پلاک "اسرائیلی" به گشتزنی در تل آویو می پردازد؛ عیاش همه روز چهره اش را عضو می کند و حتی یک شب در یک خانه نمی خوابد؛ فکر وسواسی صهیونیست ها به جایی می رسد که رابین می گوید:"می ترسم او در کنیست در جمع ما نشسته باشد". این شیفتگی صهیونیستی به مهندس نوعی قداست بخشید به طوری که حتی مقامات عالی رتبه این رژیم هنگامی که نام او را بر زبان می آوردند نمی توانستند رعب و وحشت خود را مخفی نگاه دارند، اسحاق رابین نخست وزیر اسبق می گوید:"بدون تردید مهندس دارای توانایی خارق العاده ایست که اگر همین طوری آزاد باشد خطر بزرگی برای امنیت "اسرائیل" و "ثبات " آن محسوب می شود.اما موشیه شاحل وزیر سابق امنیت داخلی رژیم اشغالگر قدس می گوید:"نمی توانم مهندس یحیی عیاش را چیزی جز معجزه فرض کنم؛"اسرائیل" با تمامی دستگاه های خود نتوانسته است که راه حلی برای تهدیدهای آن پیدا کند." در همین راستا یعکوف بیری رئیس سابق سازمان اطلاعات رژیم صهیونیستی می گوید:"من اقرار می کنم که عدم دستگیری مهندس بزرگ ترین شکست عملیاتی برای سازمان اطلاعات از زمان تشکیل دولت "اسرائیل" بوده است".جدعون عزرا نایب رئیس سابق سازمان اطلاعات هم می گوید:" حرفه ای بودن و توانایی مهندس در این است که او از هیچ، بمب های انفجاری می ساخت".
شهادت مهندس :روز جمعه 15 شعبان 1416 هجری برابر با پنجم ژانویه 1996 میلادی مانند جمعه های دیگر نبود، به محضی که تلویزیون دشمن خبر ترور وی را پخش کرد، سراسر فلسطین به لرزه درآمد واندوه و غم همه را فرا گرفت، دل های پریشان مردم تمنی می کرد که این خبر دروغ باشد اما وقتی که حماس اعلام کرد که مغز متفکر و عاشق متوقف شد و ضربان قلبش از کار افتاد، بغض گلوها را فشرد. زمین وزمان در فلسطین گریست حتی نزدیک بود که سیل اشک خیابان های غزه و محله های نابلس و طولکرم و الخلیل را غرق کند. شب جمعه برای کوه ها، دشت ها و مردم، شب بسیار سخت و ماتم زده ای بود؛ به محضی که امواج آرام گرفت عاشقان وطن صبحگاهان با شتاب به سمت خانه مهندس رفتند و دیوارهای خانه اش را در آغوش گرفتند و وعده دادند که انتقام خونش را می گیرند و به دعای ام یحیی که گفته بود قلبم و پروردگارم ازتو راضی است؛ دل خوش کردند، آنها آرزو می کردند که در تشییع پیکرش حضور داشتند یا دست کم چهره اش را می دیدند و دستانش را لمس می کردند و از آن می آموختند که چطور به دشمن ضربه می زند و چگونه برای ما زندگی را به ارمغان می آورد.
تمام«حُرّ14