qodsna.ir qodsna.ir

جنبشهای حماس و جهاد اسلامی در هم ادغام میشوند؟با گسترش روابط حماس در منطقه و همچنین ملی...

 
مقدمه


پس از بروز جنگ شش روزه اعراب و رژیم صهیونیستی در سال 1967 و شکست مکتب ناصریسم، موجی از نا امیدی، ملت فلسطین را فرا گرفت. به دلیل تداوم این وضعیت در فلسطین، جنبشهای جهاد اسلامی در سال 1979 و حماس در سال 1980 پا به عرصه سیاسی فلسطین گذاشتند. جنبش جهاد را تعدادی از دانشجویان فلسطینی در مصر و تحت تأثیر مبانی انقلاب اسلامی ایران تأسیس کردند.
جنبش حماس نیز در پی احساس خطر اخوان المسلمین و در واکنش به گسترش پایگاه مردمی جنبش جهاد و با رویکردی مبارزاتی، فعالیت خود را آغاز نمود. پس از شهادت رهبران موسس این دو جنبش از جمله دکتر فتحی شقاقی و شیخ احمد یاسین، دیدگاه های دو جنبش نسبت به مسائل فلسطین رفته رفته از یکدیگر فاصله گرفت. تا آنجا که پس از به قدرت رسیدن حماس در انتخابات 2006، این جنبش نگاه خود به مبارزه را تغییر داد و اوج این تغییر رویکرد (با صرف نظر از حضور حماس در جنگ 22 روزه) همزمان با تحولات اخیر منطقه، پذیرش «مقاومت مسالمت آمیز» از سوی خالد مشعل بود.
تقریباً یک ماه پس از برگزاری نشست های آشتی ملی در قاهره(دسامبر2011) و آغاز فعالیت کمیته‌های آشتی، «اسماعیل هنیه» نخست وزیر دولت مردمی غزه در دیدار با هیئتی از رهبران جنبش جهاد اسلامی برای نخستین بار، خواستار برگزاری دیدارهای مؤثرتر برای «ادغام» دو جنبش در یکدیگر شد.(1) فارغ از مانورهای رسانه‌ای دو جنبش درباره این موضوع، بررسی ادغام دو جنبش از این لحاظ اهمیت دارد که با توجه به رویکرد جدید حماس در عرصه فلسطین و پذیرش «ابومازن» به عنوان نخست وزیر دولت موقت آینده، واکاوی اهداف دو طرف و پیامدهای ادغام، ترسیم‌گر تصویری از آینده سیاسی دو جنبش مهم اسلامگرای فلسطین خواهد بود. در این گزارش، تلاش داریم تا با بررسی عوامل، اهداف و پیامدهای ادغام دو جنبش به سوالات ذیل پاسخ دهیم:
- علل و اهداف اقبال دو جنبش به ادغام چیست؟
- اختلافات و اشتراکات جنبشهای جهاد و حماس، حول چه محورهایی است؟
- واکنش‌های طرفین به این موضوع چه بوده است؟
- پیامدهای ادغام احتمالی دو جنبش چه خواهد بود؟

الف) علل و اهداف اقبال به ادغام
بیداری اسلامی، گروههای فلسطینی را بر آن داشت تا با استفاده از فضای بوجود آمده در بین کشورهای عربی، مسئله فلسطین را از حالت رکود و رخوت خارج نمایند. این اراده فلسطینیان، منجر به برقراری نشست های آشتی در قاهره(2011) شد، که هدف از آنها، اتخاذ یک رویکرد واحد ملی برای حضور موثرتر و قدرتمندتر در عرصه بین­المللی بوده است. در نتیجه،  دو جنبش حماس و جهاد، رویکرد خود به مسائل داخلی و خارجی را مورد بازبینی قرار دادند که طرح «ادغام» یکی از نتایج این بازبینی‌هاست. علل و اهداف دو جنبش در طرح ادغام عبارتند از:
1- بیداری اسلامی و پیروزی اسلامگرایان: وقوع بیداری اسلامی در منطقه و خروش ملت های مسلمان عرب، تأثیر بسزایی در تغییر رویکرد گروههای فلسطینی به ویژه حماس داشته است. پیروزی اسلامگرایان در انتخابات پارلمانی مصر، تونس و لیبی و موفقیت چشمگیر اخوان المسلمین در مصر، جنبشهای حماس و جهاد را به این فکر انداخت که بیداری اسلامی می­تواند مقدمه­ای برای بیداری کل فلسطین و به تبع آن، تمامی امت عرب باشد. رهبران دو جنبش نیز در تایید این موضوع بیان داشته اند که موضوع ادغام، مقدمه ای برای یکپارچه سازی تمامی جنبشهای اسلامی در سرتاسر فلسطین است و تحقق این امر می تواند به وقوع انتفاضه سوم و بیداری اسلامی در فلسطین منجر شود.
2- احساس خطر جهاد اسلامی: با گسترش روابط حماس در منطقه و همچنین برقراری آشتی ملی و از سرگیری روابط حماس با جنبش فتح، جهاد اسلامی صدای زنگ خطر انزوا را شنید و به دنبال راه حل آن رفت. حضور دبیرکل جهاد اسلامی در کادر موقت رهبری ساف و عضویت سران جنبش در کمیته های برآمده از توافق قاهره، دلیل روشنی بر عزیمت جهاد به سوی حضور سیاسی گسترده تر در عرصه فلسطین است. از طرف دیگر، سرعت پیشروی حماس در روابط خود با جنبش فتح و به طور خاص محمود عباس، این سوال را در ذهن رهبران جنبش جهاد مطرح نمود که دامنه فعالیت سیاسی حماس تا کجا خواهد بود؟ تا مرز حضور در تشکیلات خودگردان و به تبع آن، سازش با رژیم صهیونیستی؟! این موضوعی است که باعث انگیزش جهاد در همراهی بیشتر حماس و تلاش برای کنترل تحولات سیاسی بین حماس و فتح شد.
3- حضور قدرتمندتر گروههای مقاومت در ساف: جنبش جهاد اسلامی برای حضور پر رنگ تر در عرصه سیاست فلسطین و به نتیجه رساندن پروژه مقاومت مورد نظر خود، نیازمند نفوذ در نهادی است که نقش مرجعیت در داخل فلسطین و نمایندگی در خارج را بر عهده داشته باشد. سازمان آزادیبخش فلسطین «ساف» به عنوان تنها نماینده قانونی ملت فلسطین سالهاست که از هدف اصلی خود که همانا آزادی سرزمین فلسطین از زیر اشغال است، بازمانده و جهاد اسلامی نیز در شروط خود برای پیوستن به ساف، خواستار تغییر ساختار و رویکرد این نهاد شده است. جهاد اسلامی نیز برای حضور در سازمان آزادیبخش نیازمند همراهی یک جنبش قوی، اسلامگرا و دارای پایگاه مردمی است و حماس، بهترین گزینه است. جهاد و حماس در پی آن هستند تا با اتحاد خود، احتمال مخالفت با حضورشان در سازمان آزادیبخش را کم رنگ نمایند.
4- مشارکت جهاد اسلامی در انتخابات در سایه حماس: علت دیگر طرح مسئله ادغام، احساس جهاد اسلامی برای حضور در انتخابات است. جهاد اسلامی همواره بر عدم حضور در انتخابات نهادهای برآمده از توافق اسلو تأکید نموده است اما گسترش فعالیت ها و تغییر رویکرد حماس ممکن است این جنبش را نیز به فکر حضور پر رنگ تر در سطوح عالی سیاسی فلسطین بیندازد. جهاد اسلامی برای نفوذ و حضور در نهادهای دولتی، یک مشکل اساسی دارد و آن منشور این جنبش است که با حضور در این نهادها مخالف است. پس شاید بتوان گفت که بهترین راه برای حل این مشکل، مشارکت در انتخابات در سایه یک گروه دیگر به نام حماس باشد. این مشارکت می­تواند هم در لباس حماس یا به عبارت دیگر ادغام با حماس و یا در قالب حمایت از حماس با تضمین همکاری مشترک در آینده باشد.
5- نگاه جدید حماس به منطقه: نگاه ویژه حماس به تحولات منطقه و گسترش روابط با کشورهای تاثیرگذار در عرصه فلسطین، نیازمند پشتیبانی داخل فلسطین است و حماس به دنبال آن است تا با جذب حمایت دومین جنبش اسلامگرای فلسطین (جهاد اسلامی) خود را نماینده جنبشهای اسلامگرای فلسطین معرفی نماید. از طرف دیگر، تحقق موضوع ادغام، موجب کاهش بار انتقادات نسبت به عملکرد سازشی حماس خواهد شد و این امر یکی دیگر از انگیزه‌های حماس در دعوت به ادغام است.
6- جلوگیری از درگیری احتمالی آینده جهاد اسلامی و حماس: تجربه درگیری­های جنبش فتح و حماس در سال 2007 به ما نشان می­دهد در صورت به قدرت رسیدن یکی از دو قدرت برتر در فلسطین، احتمال بروز درگیری در میان طرفداران را در پی خواهد داشت. در شرایط کنونی، جنبشهای حماس و جهاد، قدرتمندترین جنبشهای اسلامی در نوار غزه هستند و سیطره حماس بر این منطقه و گذر این جنبش به سوی سازش، احتمال درگیری میان هواداران را قوی می‌سازد. پس برای جلوگیری از بروز مناقشات احتمالی، دو جنبش طرح ادغام را مطرح نمودند تا از وقوع ناآرامی جلوگیری نمایند.

ب) واکنش های دو جنبش
رهبران جنبش حماس، تحقق ادغام را نیازمند بررسی بیشتر دانسته و اختلاف اصلی حماس و جهاد را دو مسئله می‌دانند: مشارکت حماس در انتخابات مجلس قانونگذاری و تشکیل حکومت تشکیلات خودگردان. سران حماس، وحدت ادغامی را آرزوی دیرینه دو جنبش توصیف نمودند.(2) رهبران این جنبش با توجه به خاستگاه فکری مشترک یعنی دین اسلام، تفاوتهای ایدئولوژیکی بین دو جنبش را ناچیز توصیف نمودند. پیشرفت و تحول ساختاری دو جنبش در طی مراحل مختلف مبارزه، این دو جنبش را به یک دیدگاه مشترک در خصوص مبارزه و برقراری روابط منطقه­ای و بین المللی رسانده است. از نظر جنبش حماس، تنها مانع ادغام، احتمال بروز اختلافات داخلی توسط طیف حامی دکتر «رمضان عبدالله» و دکتر «محمد هندی» در جهاد اسلامی است.(3) رهبران حماس، هدف از ادغام را ارائه الگویی برای وحدت ملت­های عرب از طریق تحرکات اسلامی می­دانند. حماس تأکید دارد که وحدت، انگیزه ای برای انتخابات آینده نیست، چراکه این موضوع، امر جدیدی نیست.(4)
رهبران جهاد اسلامی، تحقق ادغام را مقدمه­ای برای تشکیل کانون «وحدت جنبش اسلامی» در جهان می­دانند.(5) رهبران جهاد این اقدام را گامی مترقی و پیشرفته توصیف و تأکید نمودند که پس از بررسی عمیق­تر به این موضوع پاسخ خواهند داد. جنبش جهاد با رد موانع قانونی یا ملی، علت تاخیر در وحدت دو جنبش را مشکلات تکنیکی و فنی ذکر کرده است.(6) برخی رهبران جهاد اسلامی، تحقق ادغام را نیازمند تلاشهای عظیم و وقت کافی برای رسیدن به حد مطلوب می‌دانند. این رهبران بیان داشته‌اند دو جنبش هنوز بر روی یک ایدئولوژی واحد به تفاهم نرسیده اند، چرا که نظرات مختلفی در خصوص وحدت وجود دارد، و ادغام تنها یکی از اشکال آن است. به زعم این رهبران، اولویت مهمتر امروز جهاد، افزایش روابط و تقویت همکاری است. سران جهاد اسلامی معتقدند هدف از وحدت، ذوب یک گروه در گروه دیگر نیست و این معنی اشتباهی است.(7)

ج) اشتراکات حماس و جهاد اسلامی
دو جنبش حماس و جهاد به علت منشأ مشترک دینی(نه سیاسی) و نگاه مقاومتی به مسائل  (حداقل تا قبل از بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه) دارای خاستگاهها و محورهای مشترکی هستند که همواره در شرایط سخت مثل جنگ 22روزه، نقطه قوتی برای مقاومت فلسطین به شمار رفته است. این محورهای مشترک که یکی از انگیزه‌های دو جنبش برای نزدیکی هرچه بیشتر به یکدیگر است،   عبارتند از:
1- اسلامگرایی: هر دو جنبش حماس و جهاد، برگرفته از مکتب اسلام هستند. این دو، در ابتدای مسیر مبارزه خود، شعار حکومت اسلام بر فلسطین را سر داده و تأکید نمودند که در کشور فلسطین باید قوانین اسلامی حکمفرما باشد. بر همین اساس، جنبش­های جهاد و حماس، بنیان جذب نیروهای خود را بر روی مساجد و محافل مذهبی متمرکز کرده و رهبران برجسته این دو جنبش نیز از شخصیت‌های مذهبی و متدین فلسطینی به حساب می آیند.
2- مقاومت مسلحانه: صرف نظر از موضع کنونی جنبش حماس در مورد مقاومت مردمی و مسالمت آمیز، هر دو جنبش جهاد و حماس، اصل مبارزه خود علیه رژیم صهیونیستی را بر مقاومت مسلحانه بنیان نهادند. گروهان های قدس(شاخه نظامی جهاد اسلامی) و گردان‌های عزالدین قسام (شاخه نظامی جنبش حماس) در حقیقت، دو بازوی نظامی نوار غزه به شمار می­روند. ذکر این نکته ضروری است که حتی در شرایط کنونی نیز که جنبش حماس تغییر رویه داده است، هنوز این جنبش در خط مقدم مقاومت فلسطین شناخته می­شود و بنا به اظهارات رهبران جهاد، رهبران حماس هنوز فراموش نکرده اند که فلسطین در اشغال است.
3- مخالفت با سازش و مذاکره: جنبشهای اسلامگرای حماس و جهاد با هرگونه مذاکره با رژیم صهیونیستی و سازش بر سر خاک و جان ملت فلسطین مخالف هستند. رهبران این دو جنبش همواره تأکید می‌نمایند که مذاکرات سازش، راه به جایی نخواهند برد و جز اعطای امتیاز و سرزمین فلسطینیان به رژیم اشغالگر قدس، نتیجه­ای عاید ملت فلسطین نخواهد کرد. این دو جنبش، وضعیت کنونی فلسطین را نتیجه ادامه مذاکرات تشکیلات خودگردان با رژیم صهیونیستی می دانند و پایان مسیر مذاکرات را جز بن بست، چیزی نمی­بینند.
4- عدم به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی: به رسمیت شناخته شدن عامل کشتار روزانه ملت فلسطین، مسئله‌ای است که جنبشهای جهاد و حماس هیچگاه آن را نپذیرفتند و همواره در مسیر مخالف آن گام برداشتند. دو جنبش معتقدند به رسمیت شناخته شدن اسراییل به معنای افتادن در دام صهیونیست‌ها برای مجرم خواندن گروههای مقاومت در دادگاه‌های جهانی است. از طرف دیگر، دو جنبش تأکید دارند که چگونه می­توان با دشمنی سازش کرد که باعث خرابی، آوارگی و رنج ملت فلسطین بوده است؟ آیا می توان رژیمی را به همسایگی پذیرفت که خواهان نابودی ملت فلسطین است؟


د) اختلافات حماس و جهاد
منبع اختلافات کنونی جنبشهای حماس و جهاد را می توان در سه برهه گذشته، حال و آینده جستجو نمود. در تعریف روشن­تر منشأ سیاسی دو جنبش در گذشته، نگاه امروز آنان به تحولات منطقه و حضورشان در انتخابات و دولت آینده، محورهای اصلی اختلافات جهاد و حماس را تشکیل می­دهند.
1- اختلافات مکتبی: یکی از دلایل تأسیس جنبش حماس، مقابله با قدرت گرفتن و افزایش پایگاه مردمی جنبش جهاد اسلامی در فلسطین بوده است و شاید بتوان این تعارض را در برابر هم قرار گرفتن اسلام برگرفته از اخوان‌المسلمین(دیدگاه حماس) در برابر اسلام ناب برگرفته از مکتب اندیشه های امام خمینی(ره) و دکتر فتحی شقاقی(دیدگاه جهاد اسلامی) دانست. از نظر اخوان، گاهی می­توان برای دست یافتن به قدرت از مقاومت دور و به مذاکره نزدیک شد و این سیاستی است که با منشور جهاد اسلامی و ایستادگی در برابر دشمن، تا پای جان، مخالف است. تعریف جهاد از اسلام، متمرکز بر حرکت تهاجمی در برابر دشمن است، اما تعریف حماس از اسلام متمرکز بر جذب نیروهای طرفدار بر اساس فعالیتهای اجتماعی و سیاسی مسالمت‌آمیز است. در این زمینه باید توجه داشت این تعریف حماس برگرفته از اخوان‌المسلمین مصر بوده و طی تحولات و درگیری‌های فلسطین، در برهه های زمانی مختلف به مقاومت و مبارزه تغییر هویت داده است. شایان ذکر است شهید «شیخ احمد یاسین» و شهید «عبدالعزیز الرنتیسی» نقش بسزایی در تغییر نگرش ابتدایی حماس ایفا نمودند.
2- عقب نشینی حماس از مقاومت: «خالد مشعل» رییس دفتر سیاسی حماس بلافاصله پس از دیدار با ابومازن در قاهره (3/9/1390) گفت: «این جنبش در پی متمرکزکردن نیروهای خود بر «مقاومت مردمی» بدون کنار گذاشتن حق خود برای مبارزه مسلحانه علیه رژیم صهیونیستی است». مقاومت مردمی، گزینه­ای است که جهاد اسلامی آن را برای دوران و مراحل آینده نمی پذیرد. جهاد، مقاومت مردمی را مبارزه‌ای می‌داند که قبلا در انتفاضه­ها، امتحان شده و نتیجه‌ای به دست نیامده است. جهاد اسلامی، مقاومت مردمی را تنها مکملی برای مقاومت مسلحانه توصیف کرده و تأکید داشته است که سکوت جهاد اسلامی در برابر مقاومت مردمی تنها به خاطر وحدت و خارج نشدن از مسیر وحدت ملت فلسطین است.(8) از طرف دیگر، جهاد اسلامی، دلایل سکوت حماس در برابر حملات جنگنده­های صهیونیستی به نوار غزه را غیرقابل قبول می‌داند.
3- حکومت و ملاحظات سیاسی حماس: جنبش حماس پس از ورود به حکومت در انتخابات سال 2006 و درگیر شدن با مشکلات اداره نوار غزه، عملاً ملاحظاتی برای خود ترسیم نمود که این ملاحظات از نظر جنبش جهاد اسلامی بی‌معنی به نظر می­آمد. حماس به دنبال حفظ قدرت و دولت خود در نوار غزه است و به همین علت از تحریک غیرلازم رژیم صهیونیستی و پرتاب موشک و حملات بی‌موقع پرهیز می­کند. اما جنبش جهاد با نگاه به فلسطین تحت اشغال، تنها مبارزه تا پای جان را اصل استراتژیک خود می پندارد و این تعارضی است که حل آن، ساده به نظر نمی رسد.
4- اختلاف بر سر دولت مستقل فلسطین: جنبش جهاد اسلامی، چشم پوشی از حتی یک وجب خاک فلسطین را جایز نمی‌داند و به عقیده این جنبش، فلسطین یعنی کل خاک این سرزمین از بحر تا نهر. جهاد، طرح تشکیل دو دولت در کنار یکدیگر و هر طرح دیگری را که ناقض حق فلسطینیان در حاکمیت بر خاک خود باشد رد می­نماید. جهاد اسلامی، طرح به رسمیت شناختن فلسطینیان در 12% از خاک خود را توطئه­ای برای محو مسئله فلسطین از عرصه جهانی می­داند. اما جنبش حماس با تکرار همین مواضع به دنبال حکومت در مرزهای مذکور است و به همین جهت، مصرانه به دنبال تشکیل دولت موقت و اجرای انتخابات برای تشکیل دولت در سرزمین ناقص فلسطینی است.
5- حضور در انتخابات: جهاد اسلامی با مشارکت در نهادهای برآمده از اسلو مخالف است و همواره تأکید داشته در انتخابات این نهادها (ریاست تشکیلات خودگردان و مجلس قانونگذاری فلسطین) هرگز حضور پیدا نخواهد کرد و تنها انتخاباتی که ممکن است پس از بررسی در آن شرکت کند، انتخابات شورای ملی فلسطین است. جهاد اسلامی، نهادهای مذکور را منحرف از آرمان فلسطین و در مسیر سازش با رژیم غاصب صهیونیستی می داند و به همین دلیل با فعالیت سیاسی در این نهادها مخالف است. در مقابل، جنبش حماس معتقد است حضور در عرصه سیاسی و نهادهای مذکور، بخشی از روند مقاومتی فلسطین است. حماس در پاسخ به اعتراضات برخی گروهها به حضور این جنبش در انتخابات مجلس قانونگذاری در سال 2006 این توجیه را بیان می کرد که این اقدام، مقدمه­ای برای آزادی کل خاک فلسطین و حمایت از طرح مقاومت است.
6- تحولات سوریه: جنبش حماس در تصمیم‌گیری‌های خود نمی تواند نظر پدر معنوی خود یعنی اخوان المسلمین را لحاظ نکند و نمود آن در بحران سوریه کاملا به چشم می‌خورد. پس از بروز نا آرامی در سوریه، خبرگزاری های فلسطینی همواره شایعاتی را در خصوص خروج دفتر سیاسی حماس از سوریه منتشر کرده­اند. ولی این اخبار، همواره با تکذیب و نفی رهبران حماس روبرو می شد و این سران تأکید می­نمودند که در سوریه باقی خواهند ماند. اما تحرکات و سفرهای اخیر خالد مشعل به قطر، مصر و اردن، حاکی از آن است که حماس به دنبال مأمن جدیدی است و با خط دهی اخوان المسلمین، سعی دارد پازل بحران سوریه را کامل نماید. جهاد اسلامی در خصوص بحران سوریه معتقد است این موضوع، فتنه­ای است که گریبان ملت سوریه را گرفته است و این جنبش امیدوار است سوریه به سلامت از این مرحله سخت، گذر کند. رهبران جهاد، همواره شایعات رسانه ها را در خصوص انتقال دفتر سیاسی جهاد از سوریه، تکذیب کرده­اند.

ﻫ) پیامدهای احتمالی
پیامدهای ادغام احتمالی دو جنبش در دو دسته مثبت و منفی قابل تقسیم است. اما صرف نظر از مثبت یا منفی بودن پیامدهای آن، باید گزینه ذوب یک گروه در گروه دیگر و انشعابات جدید را محتمل دانست. علت این امر، تعصب هواداران و اعضای دو جنبش در پیشینه مبارزاتی خود است. در دو جنبش، طیف هایی هستند که با تغییر در رویکرد جنبش متبوع، تأسیس جریان و گروه جدید را رقم زنند. در این زمینه، جدایی گروه های مسلح و نظامی از طیف سیاسی را باید گزینه برتر دانست.

1- اتحاد اسلامگرایان: وحدت گروههای اسلامگرای فلسطین به تبعیت از وحدت دو جنبش مهم و برجسته اسلامی فلسطین، یکی از پیامدهای احتمالی است. تحقق ادغام باعث سنگین تر شدن کفه ترازوی قدرت به نفع مقاومت خواهد شد، چراکه امروزه اکثریت گروههای مقاومت فلسطینی از مکتب اسلام تبعیت می نمایند.
2- تبعیت جهاد اسلامی از حماس در روند سیاسی: یکی دیگر از پیامدهای ادغام که ممکن است برای طرح مقاومت در فلسطین خطرناک باشد، بازی جهاد در زمین حماس است. چراکه حماس، طرح کننده ادغام و جنبش بزرگتر محسوب می شود و احتمال تسلیم جهاد در برابرهیمنه سیاسی حماس و روابط رو به رشد این جنبش با کشورهای منطقه، وجود دارد. همراهی جهاد با حماس و کاهش انتقادات جهاد از تغییر رویکرد مقاومتی حماس، از اهدافی است که می توان آنرا دلیل ابراز علاقه حماس به ادغام دانست. در این زمینه، حضور در ساف را نباید از نظر دور داشت چراکه حماس می تواند با همراه نمودن جهاد، حضور به مراتب پررنگ تری در سازمان آزادیبخش داشته باشد و پیوستن خود به ساف را مشروع و مورد پذیرش گروههای مقاومت جلوه دهد.
3- تقویت توان نظامی: اتحاد دو جنبش حماس و جهاد قطعاً به اتحاد شاخه های نظامی این دو جنبش خواهد انجامید. پیوستن دو شاخه نظامی «گردان­های قسام» و «گروهان­های قدس» به یکدیگر، نتایج مثبت زیادی خواهد داشت که از جمله آنها افزایش توان هدف گیری مناطق صهیونیست نشین و سخت شدن شناسایی مبارزان فلسطینی است. به دو نتیجه مذکور باید کاهش مشکلات مالی شاخه‌های نظامی را نیز اضافه نمود. با اتحاد این دو بال نظامی قدرتمند فلسطین، دشمن صهیونیستی کار سختی در جنگهای آینده خواهد داشت. چراکه تشکیل یک «ارتش یکپارچه برای نوار غزه» از نتایج احتمالی این ادغام خواهد بود.
4- احتمال انشعاب در دو جنبش: همواره در هر جنبشی، نظرات مخالف و موافق زیادی وجود دارد و جنبشهای حماس و جهاد نیز از این امر مستثنی نیستند. طرفداران این دو جنبش در طول 30 سال فعالیت در عرصه سیاسی و مبارزاتی فلسطین، دارای تعصباتی هستند که نادیده گرفتن آنها مشکل به نظر می‌رسد. جنبشهای حماس و جهاد در تاریخ مبارزاتی خود، رقابت تنگاتنگی با یکدیگر داشتند که در اکثر مواقع و به ویژه پس از انتفاضه‌های 1987 و 2000، کفه برتری به سمت حماس سنگینی می­کرده است. با تحقق ادغام، قطعا افرادی هستند که طرز فکر رهبران طرف مقابل را برنتابند و اقدام به تشکیل گروهی جدید نمایند.
 در این جا اشاره به جدایی طیف سیاسی از طیف نظامی ضروری است. در شرایطی که اخبار حاکی از اختلافات بین طیف مقاومتی حماس در داخل و طیف سیاسی حماس در خارج است، خروج اعضای مبارز جهاد و حماس در سایه ادغام محتمل است.
5- ذوب جهاد اسلامی در حماس: کاملا روشن است که بدنه گروه کوچکتر، همواره از حل شدن در سازمان یا گروه بزرگتر به دلیل ادغام و وحدت، ترس دارد. جهاد نیز از این قاعده مستثنی نیست و از ورود به طرح ادغام ترس دارد و احتمال محو سیاسی جهاد در سایه حماس، مانع بزرگی در مسیر ادغام دو جنبش است. علیرغم اینکه، در شروع فعالیت­ها، جهاد از  قدمت و گستردگی ساختاری بیشتری در قبال حماس برخوردار بوده است اما در موضوع ادغام، بیشتر از حماس می ترسد.

نتیجه گیری
تأمل در واکنش رهبران دو جنبش، ما را به این نتیجه می­رساند که تلاش ها برای نزدیک شدن جنبشهای اسلامگرا از گذشته در جریان بوده است و مطرح شدن بحث ادغام در شرایط کنونی، بیشتر یک اقدام تاکتیکی برای رویارویی با تحولات آینده عرصه فلسطین است. از جمله این تحولات که ادغام دو جنبش می تواند پیروزی اسلامگرایان را در آنها رقم بزند یکی انتخابات و حضور در دولت آینده است و دیگری پیوستن به سازمان آزادیبخش فلسطین و در دست گرفتن قدرت در این نهاد.البته رهبران دو جنبش نیز در مواضع خود ثابت نمودند که تحقق ادغام جهاد و حماس، نیازمند زمان بیشتر و بررسی پرونده‌های مورد اختلاف دو جنبش است. در وهله بعد، پافشاری جهاد اسلامی بر عدم ورود به انتخابات و نهادهای برآمده از توافقات با رژیم صهیونیستی به ویژه توافق 1993 اسلو،  تحقق موضوع ادغام را بعید می نماید.
شاه بیت «موضوع» ادغام، مسئله «مقاومت مسلحانه» است. عملکرد حماس پس از جنگ 22 روزه و بیداری اسلامی در منطقه، نشان دهنده این موضوع است که این جنبش به دنبال تشدید مبارزه سیاسی و گسترش روابط خود با کشورهای منطقه و به تبع آن، نمایش چهره­ای تعامل­گرا از این جنبش در جهان و به ویژه کشورهای میزبان «جماعت اخوان المسلمین» است. این امر، همان هدف اصلی اخوان المسلمین از به وجود آوردن جنبش حماس در فلسطین است. یعنی، فعالیت سیاسی و اجتماعی برای کسب قدرت.
از طرف دیگر، ادامه حملات روزانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه و کشتار ساکنان آن، پذیرش مقاومت مسالمت‌آمیز از سوی حماس و عدم انجام عملیات نظامی برجسته از سوی گردان­های قسام(شاخه نظامی حماس) موضوعی نیست که جنبش جهاد اسلامی به سادگی از کنار آن بگذرد. چراکه این جنبش و ساکنان غزه، هر ساله دهها و صدها شهید را تقدیم فلسطین نموده و شرایط اقتصادی و زندگی در نوار غزه، هر روز وخیم‌تر می‌شود. پس، مسامحه حماس در واکنش به حملات رژیم صهیونیستی، عاملی است که مانع متقاعد شدن رهبران جهاد اسلامی در ادغام می شود. رهبران جهاد همواره تأکید می­نمایند که مقاومت مسالمت آمیز و مردمی تنها به عنوان شکلی از اشکال مقاومت و به عنوان مکملی برای مقاومت مسلحانه قابل قبول است، چراکه رژیم صهیونیستی زبانی جز جنگ و خون نمی فهمد. این تعریف جهاد با پذیرش مقاومت مسالمت آمیز از سوی خالد مشعل در تعارض است. در این بین، ترس اعضای جنبش جهاد از احتمال محو شدن در عرصه فلسطین به خاطر هیمنه و قدرت جنبش حماس، عاملی است که تحقق این ادغام را دشوار می­سازد.
در نهایت، بالاترین درجه نزدیکی که می توان برای دو جنبش حماس و جهاد متصور شد، وحدت در «اتخاذ موضع و تصمیم­گیری» است. کاملا روشن است که وضعیت سیاسی فلسطین و منطقه، فرصتی را برای بررسی ادغام به سران دو جنبش نمی دهد و بهترین قالب برای تعامل و همکاری مشترک، «آشتی ملی» است.
سران دو جنبش می توانند با اظهارات تبلیغاتی و رسانه­ای درباره ادغام، امیدی دوباره به جامعه فلسطین و مسلمانان منطقه دهند، اما تحقق آن، نیازمند اقدام عملی و جدی است که با توجه به سایه سنگین اختلافات و توطئه‌های رژیم صهیونیستی از طریق مانع تراشی های تشکیلات خودگردان و ادامه مذاکرات سازش، به هدف رسیدن آن را غیرممکن می‌کند.

پی نوشت ها
1.   
www.albayan.ae/one-world/news-reports/2012-01-18-1.1575335
2.    http://alaahd.com/arabic/?action=detail&id=91454
3.    www.alsharq.net.sa/2012/01/20/93096
4.    http://alaahd.com/arabic/?action=detail&id=91474
5.    www.albayan.ae/one-world/news-reports/2012-01-18-1.1575335
6.    www.alsharq.net.sa/2012/02/06/113469
7.    www.felesteen.ps/index.php?page=details&nid=28812
8.    www.paltoday.ps/arabic/News-123954.html


منبع: موسسه تحقیقات و پژوهش های سیاس- علمی ندا

 


| شناسه مطلب: 155737