رایس ، عجوزه کشتار در منطقه !
تجربه مناطق اشغالی و سیاستهای آمریکا نشان داده است که واشنگتن پس از هر کشتار و جنایت اسرائیل در منطقه وزیر خارجه یا نماینده خود را به منطقه می فرستد تا درباره طرح های صلح و پیشرفت آن سخن بگوید.؟!
این بار نیز کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا بار دیگر وارد خاورمیانه شد و این در حالی است که روند تحولات خاورمیانه سرنوشتی سخت را برای اهداف آمریکا ایجاد کرده است بگونهای که میتوان آن را استمرار ناکامیهای واشنگتن دانست.
با توجه به تحولات جاری در منطقه و سیاستهای ایالات متحده، سفر رایس به منطقه که پس از سفر اواخر دی ماه بوش مهمترین دیدار مقامات آمریکا از خاورمیانه است میتواند ابعاد مختلفی را دربر گیرد :
1ـ سران کاخ سفید که آخرین سال حضورخود را در قدرت تجربه میکنند برآنند تا به اصطلاح کارنامهای موفق از خود بر جای گذارند. در این چارچوب بازیگری در عرصه خاورمیانه بویژه بررسی پرونده فلسطین را در دستور کار قرار دادهاند. برگزاری نشست آناپولیس و سپس سفر بوش به منطقه، مهمترین تحرک آنها برای حمایت از رژیم صهیونیستی، واداشتن اعراب به همسویی با تلآویو بود. برغم تبلیغاتهای گسترده سیاستهای آمریکا برای اموری چون دوری اعراب از فلسطین برای سرکوب مقاومت، تشدید دیدارهای سازشکارانه تشکیلات خودگردان با سران تلآویو، رویکرد اعراب به برقراری روابط با تلآویو و...محقق نگردید.
اکنون رایس در حالی به منطقه آمد که تشدید جنایتهای رژیم صهیونیستی در مناطق فلسطیننشین نه تنها روند سازش اعراب با تلآویو را از میان برداشت بلکه تشدید انزجار جهانی از رژیم صهیونیستی و حمایتهای آمریکا از آن، سرانجام ابومازن را نیز به لغو مذاکرات سازشکارانه واداشته است. دراین شرایط رایس تلاش داردتا ضمن اعلام حمایت مستقیم از تحرکات رژیم صهیونیستی بار دیگر تشکیلات خودگردان و اعراب را به مصالحه با این رژیم و اجرای طرح سرکوب مقاومت ترغیب نماید امری که در شرایط کنونی امری دشوار و دور از انتظار مینماید. نکته مهم آنکه همزمان با رایس، خاور سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز به منطقه آمده تا مکملی برای سیاستهای جانبدارانه کاخ سفید از رژیم صهیونیستی باشد.
2-در شرایطی که مناسبات میان قاهره با تل آویو و واشنگتن تیره گریده است سفر رایس به مصر را می توان تحرکی برای احیای این روابط و افزایش بازیگری مصر در تحولات خاورمیانه بویژه اجرای روند سازش دانست .قابل توجه آنکه رویکرد ایران و مصر به توسعه روابط ، وحشت امریکا مبنی بر از دست دادن پایگاهی دیگر در خاورمیانه به همراه داشته است لذا می توان گفت که رایس با سفر به مصر تلاش دارد تا به مانع تراشی در این روابط بپردازد .
3ـ بررسی پرونده لبنان بویژه اعمال فشار بر سوریه و گروههای مخالف دولت سنیوره از اهداف مهم سفر رایس میباشد. آنها که از طریق سیاسی نتوانستهاند به اهداف خود دست یابند اکنون با سفر رایس بار دیگر برای این مهم فعالیت می کنند در حالی که با حضور ناو آمریکایی در سواحل لبنان که تهدیدی امنیتی برای منطقه است و نیز اعزام چند فروند هواپیمای نظامی به بیروت تلاش دارند تا با بحرانی ساختن شرایط، اعراب را به همسویی با اهداف آمریکا در لبنان وادار سازند.
4ـ جوسازی علیه پرونده هستهای و اقتدارمنطقهای ایران از سیاستهای تکراری آمریکا میباشد. رایس در آستانه برگزاری اجلاس شورای حکام و در مقطعی که در شورای امنیت پرونده ایران بررسی میشود، با حضور در منطقه چنان وانمود میکند که اعراب نیز از فعالیتهای ایران ناراضی و خواستار مقابله با آن میباشند. در نقطه مقابل وی برای توجیه تشدید حضور نظامی آمریکا در منطقه (ناوها در سواحل لبنان) بار دیگر سیاست ایران هراسی را پیگیری میکند.
هدف نهایی این طرح توسعه پایگاههای نظامی آمریکا و نیز اجرای طرح فروش سلاح به منطقه است که پیش از این نیز اجرایی شده است. این در حالی است که تاکید منطقه برهمگرایی با ایران، شکست زود هنگام این سیاست را به همراه داشته لذا تحرک رایس بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد
در مجموع سفر رایس به منطقه را میتوان تکرار سیاستهای آمریکا در خاورمیانه دانست که محور آن را حمایت از رژیم صهیونیستی، سرکوب مقاومت و سکوت اعراب در برابر این تحولات تشکیل میدهد. در حاشیه آن سیاست ایران هراسی، جلب رضایت کشورهای اسلامی پس از انتشار کاریکاتورهای موهن در نشریات دانمارکی و رسانههای آمریکایی، ترغیب اعراب به افزایش تولید نفت و سرمایهگذاری در اقتصاد ورشکسته آمریکا و... نیز پیگیری می شود؛