در مسیر صلحی مصنوعی
قاسم غفوری:
تحولات خارومیانه به دلیل گرایش رژیم صهیونیستی و متحدان غربی اش به برخی سازشکاری ها و امتیازدهی ناشی از ظهور معادلات جدید منطقه ای در مسیر صلحی مصنوعی قرار گرفته است. هرچند که صهیونیستها و غرب این روند را گامی برای تحقق صلح عنوان میکنند اما این تمایل در حقیقت اجباری و مقطعی بوده و هدف از ان نیز دست یابی به اهدافی کلان تر تعریف شده است. آرامسازی در غزه، تلاش برای ازسرگیری مذاکره با سوریه، احتمال آغاز مذاکرات برای بازپس دادن مزارع شبعا به لبنان، تشکیل اتحادیه مدیترانه ای و... جملگی نشانه های حرکت مصنوعی منطقه به سوی روندی صلح آمیز است .اما چرا اسراییل و متحدانش به این روند روی آورده اند؟ آیا این رژیم قادر به اعطای امتیازات دردناک به اعراب خواهد بود؟
نخست؛ اینکه رژیم صهیونیستی در موضعی ضعیف قرار دارد و طرفی که در مذاکره در موضع ضعیف باشد قادر به اعطای امتیاز نیست .از سوی دیگر این رژیم با نوعی از هم فروپاشیی درونی مواجه بوده و دیگر قادر به مقابله با مقاومت چه در فلسطین و چه در لبنان نیست. آنها برای فرار از بحران تقابل بامقاومت اجبارا پذیرنده آتش بس با حماس،مذاکره با سوریه ولبنان پیرامون جولان و مزارع شبعا شدهاند. در همین حال صهیونیستها نیازمند روند سازش اقتصادی با اعراب میباشند.چنانکه در هفتههای اخیر اجلاسهای مربوط به فلسطین اقتصادی بودهاند. این شرایط موجب گرایش تل آویو به مصالحه کاری اجباری با آنچه دشمنان تل آویو شناخته میشوند گردیده است.
ثانیا؛ ایالات متحده دو چالش اساسی دارد. از یک سو برای انتخابات داخلی باید آرای از دست رفته را بازگرداند. از سوی دیگر برای بیان پیروزی در خاورمیانه اعراب را به مشارکت در عراق و روند صلح متقاعد نماید. آمریکایی که دیگر شعار صلح خاورمیانه را سر نمیدهد برآن است تا از ظرفیتهای صهیونیستها برای این مهم استفاده کنند. براین اساس دربرابرامتیازاتی که در زمینه نظامی، اقتصادی و شهرک سازی به این رژیم میدهند خواستار گرایش آن به مصالحه در منطقه شدهاند تا به اهداف تبلیغاتی وانتخاباتی خود دست یابند. قابل توجه آنکه بعد از این روند، شاهد رویکرد کشورهای عربی به حضور در عراق میباشیم.
ثالثا؛ بازیگری که در تحولات فلسطین و خاورمیانه فعالیت بسیاری دارد، فرانسه است. پاریس که ریاست اتحادیه اروپا را بر عهده دارد اهدافی چون، احیای جایگاه در خاورمیانه، نقش آفرینی در عرصه جهانی به عنوان ناجی صلح و در نهایت تشکیل اتحادیه مدیترانهای را پیگیری میکند. ضمن آنکه به نظر می رسد پاریس قرار است نیابتا نقش آمریکا را در خاورمیانه بویژه در زمان انتخابات ریاست جمهوری این کشور برعهده داشته باشد. هرچند که سارکوزی، دوست قسم خورده صهیونیستها است اما در شرایط کنونی به برقراری ثبات نسبی در خاورمیانه نیاز دارد هدف اصلی پاریس تحقق طرح اتحادیه مدیریترانهای با حضور اتحادیه اروپا، برخی کشورهای آفریقایی و خاورمیانهای حاشیه دریای مدیترانه است. این امر زمانی اهمیت مییابد که بر اساس طرح پاریس دربلند مدت رژیم صهیونیستی نیز به عضویت این پیمان افزوده میشود. لذا تحقق اجلاس پاریس که در روزهای آینده با حضور سران کشورهای حوزه مدیترانه برگزار میشود برای فرانسه ورژیم صهیونیستی مهم میباشد. براین اساس روند کنونی گرایش تل آویو به سازش با مصر، سوریه ولبنان میتواند در این چارچوب باشد چنانکه همین بازیگری را فرانسه در الجزایر و لیبی اجرا کرد. در حالی که آغازگر مذاکره با حماس و سوریه نیز فرانسه بود.
رابعا؛ اتحادیه اروپا نیز بازیگر دیگری است که به تحولات خاورمیانه میپردازد. اروپا که در عرصه داخلی با چالش عدم رشد اقتصادی و نیز تصویب قانون واحد اروپایی مواجه است و در عرصه جهانی نیز گرفتار افغانستان گردیده برای کاهش دغدغههایش به صلح نسبی در خاورمیانه نیاز دارد. آنها نیز با امتیازدهی به اعراب ، رژیم صهیونیستی و فلسطینیان برای این مهم فعالیت میکنند.
درنهایت میتوان گفت که گرایش صهیونیستها به سازش با فلسطینیان، سوریه، لبنان وبازیگری آمریکا و اروپا در این روند، برگرفته از شکستها و ناکامیهای آنها است که سبب شده تا آنان برای خروج از بن بست به این روند روی آورند که با برحی تقسیم امتیازات و خط مشی ها همراه گردیده است . البته به دلیل ماهیت توسعه طلبانه آنها، احتمال گرایش آنان به بحران آفرینی در ماههای آینده وجود دارد به ویژه اینکه رژیم صهیونیستی نظامی گری و کشتار را رمز بقای خود میداند و در صورت برقراری ثبات امنیتی از درون فرو خواهد پاشید.
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس