ویژه سالروز جنگ غزه(12) : تدارکات و ندارکات
به قلم: دکتر مجتبی رحماندوست*
فرامرز تازه از خارج آمده است. سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را کلاً در امریکا زندگی کرده؛ و حالا هوای ایران به سرش زده است. اما روز حضورش در خانه ما برای من مناسب نیست. من وقت گعده کردن و صحبتهای مفصّل با او را ندارم. باید مقالهای را که قول دادهام، بنویسم تا به موقع برای چاپ و نشر برسد، لذا وقت تعریف کردن و تعریف شنیدن را ندارم. موضوع مقاله را بهانه قرار میدهم و آنچه را میخواهم بنویسم را با او به گفتگو مینشینم. روزهای نخستین سالگرد پیروزی مقاومت غزّه بر رژیم صهیونیستی است و باید در این مورد مطلبی را بنویسم. به او میگویم جنگ عجیبی بود. میپرسد: کدام جنگ؟ میگویم: جنگ مردم غزّه با ارتش اسرائیل.
میپرسد : کی اتفاق افتاده؟
میگویم : همین آغاز سال 2009، هنوز یک سالش نشده است.
میگوید : در لُسآنجلس که بودم چیزهایی شنیدم، امّا وقت نداشتم که در اخبارش دقیق شوم، انگیزهای هم نداشتم.
میپرسم : از نتیجهاش خبر شدی؟
میگوید : نه!
میگویم : حدس میزنی نتیجهاش چه شد؟
میگوید : معلوم است یک جنگ دو طرف دارد و نتیجه جنگ به توانمندی طرفین بستگی دارد و طرفی پیروز است که قویتر است و از امکانات بیشتری برخوردار است.
میپرسم : از امکانات طرفین این جنگ خبر داشتی؟
میگوید : معلوم است که نه.
میگویم : طرف اسراییلی از تجهیزات نظامی بسیار گستردهای برخوردار بود، میگویند ارتش اسراییل چهارمین ارتش مجهزّ دنیاست، هواپیماهای گوناگون جنگی دارد، تانک و نفربر دارد. انواع تجهیزات مخابراتی و ارتباطی دارد، انواع سلاحهای سبک و سنگین را در اختیار دارد.
میگوید : خوب تا همینجا نتیجه جنگ معلوم است.
میگویم : از همهگونه حمایت سیاسی خارجی خصوصاً اروپا و امریکا هم برخوردار است، حتی کشورهای خاورمیانه و بعضی از شیوخ خلیجفارس هم از او حمایت میکنند، عربستان به عنوان امّ القری، از او حمایت میکند و فتوا میدهد که کمک کردن به مردم فلسطینی و حماسیها حرام است، مصر صد درصد در اختیار او است، کشورهایی مثل عربستان و مصر رسماً و مکرراً از اسراییل درخواست میکنند که کار حماس را یک سره کند و آنان را نابود سازد.
میگوید : خوب پس نتیجه قطعیتر شد.
میگویم : غیر از حمایت بینالمللی و منطقهای، او از حمایت محلی هم برخوردار است.
میپرسد : حمایت محلی کدام است؟
میگویم : از حمایت دولت خودگردان و شخص ابومازن و دولت او. آنان بارها حماس را محکوم میکنند.
میگویم : همه درهای ورودی عالم هم بر روی او باز است و از همه جای عالم خصوصاً از انگلستان انواع نیازهای نظامی و غیرنظامی از راههای هوا و دریا به او میرسد.
میگوید : نمیخواهی نتیجه گیری قطعی را که حالا برای من مسلم است، بگویی و بحث را تمام کنی؟
میگویم : نکته دیگری را هم از تدارکات و توانمندیهای طرف اسراییلی برایت بگویم. او نودوهشت درصد خاک فلسطین را در اختیار و کنترل خود دارد و از همه طرف بر حریف مسلط است.
میپرسد : تمام شد؟
میگویم : و نکته آخر که اساسیتر از همه قبلیهاست، او مسلح به سلاح هستهای است و کلاهکهای هستهایاش آماده پرتاب است.
فرامرز میگوید: ممنونم از توضیحاتت. من در هیچ یک از روزهای عمرم اینقدر بحث سیاسی نشنیده بودم، خودم به نتیجه جنگ پی بردم.
از او اجازه میگیرم که در کنار ذکر توانمندیهای طرف اسراییلی به بخشی ازناتوانیهای طرف فلسطینی هم اشارهای بکنم.
میگوید : لطفاً خلاصهترش کن.
میگویم : تجهیزات نظامی او از قبیل تانک و نفربر، صفر است، تعداد فروند هواپیماهای جنگی و اسکادران هواییِ او صفر است. از ابزار مخابراتی پیشرفته کاملاً محروم است و انواع سلاحهای سبک و سنگین را هم ندارد. به او میگویم که منطقه مسکونی که در اختیار دارد تحت محاصره کامل اسراییلیهاست. و یک طرفش هم که راه خشکی به مصر دارد، به دستور اسراییلیها بسته است و حتی اجازه تردّد مجروحان و ورود دارو و غذا را هم نمیدهند.
میگویم : مردم غزه دو درصد از کل سرزمین فلسطین را در اختیار دارند و با تراکم زیاد و شلوغ ساکنان آن، متراکمترین نقطه جهان را تشکیل دادهاند.
فرامرز میپرسد : ارتش ثابت چند نفر دارند؟
میگویم : ارتش ندارند.
میپرسد : حمایت خارجی؟
میگویم: هیچ، حداکثر حمایت معنوی مردم منطقه و مظلومان و محرومان را. اما دولتها اکثراً او را تحریم کردهاند و غیر از حمایت معنوی ایران و حمایت (به قول شما) میلیشای حزبالله کسی از او حمایت نمیکند. اگر برخی از مقامات منطقه هم سخن از حمایت از غزه میزنند، در حد حرف باقی میماند. رئیس دولت خودگردان هم نخستوزیر قانونی غزه را کودتاچی خطاب میکند.
میپرسد : تجهیزات نظامی و غذایی و دارویی که میخرد، از کجا وارد میکند؟
میگویم : اولاً نمیخرد، کسی به او نمیفروشد، اگر بفروشند هم او ناتوان از خرید است. ضمناً راههای ورود به غزه هم کاملاً بسته است.
میگوید : حوصلهام را سر بردی، تو با این تفصیل و به قول خودت با این تدارکات و ندارکات، پیشاپیش نتیجه جنگ را معین کردی. تو اگر موضوع پیچیدهای را مطرح میکردی، میگفتم میخواهی از من تستِ هوش بگیری، اما با این توصیفات، نیاز به آدم باهوش هم نیست که نتیجه را حدس بزند. حتماً...
به او میگویم : عجله نکن!
میپرسد : نتیجه غیر از پیروزی قاطع اسراییل شد؟
میگویم : آری، ایمان و مقاومت پیروز شد.