آمریکا ضرورتی برای اسرائیل ...
تنشی که به تازگی به ویژه پس از دیدار جوبایدن معاون رئیس جمهور آمریکا از فلسطین اشغالی میان تل آویو و واشنگتن به دلیل ادامه شهرک سازی های صهیونیستی در شرق بیت المقدس رخ داد سوالات زیادی را در ذهن تحلیلگران اسرائیلی ایجاد کرد.
رسانه های اسرائیلی تحلیل های متفاوتی درباره طبیعت بحران موجود میان آمریکا و اسرائیل و تاثیر آن در روابط دوجانبه ارائه کردند. و سوال هایی مطرح شد که این بحران به کجا منتهی خواهد شد؟ تاثیر آن بر روابط ممتازی که دو طرف را به یکدیگر پیوند می دهد چیست؟ و چه تاثیری بر جایگاه آمریکا و سیاست های آن در خاورمیانه دارد.؟
اسرائیلی ها همچنین درباره بحران میان تل آویو و کاخ سفید طبق معمول اختلاف دارند ، گروهی معتقدند حکومت نتانیاهو اشتباهی مرتکب شده است که روابط راهبردی اسرائیل با آمریکا را تهدید می کند و سیاست واشنگتن در خاورمیانه را تضعیف می نماید و حامیان این باور خواستار عقب نشینی نتانیاهو از مواضع خود و توقف ساخت شهرک های یهودی نشین شدند و این که در راستای تقویت روابط با آمریکا و تسهیل سیاست های آن در خاورمیانه به خصوص در حمایت از اسرائیل روند صلح و سازش را درپیش گیرد.
در مقابل دیدگاه های دیگری وجود دارد که معتقد است درباره این بحران اغراق و گزافه گویی شده است و اسرائیل ملزم به اجرای تصمیمات تحمیلی واشنگتن که امنیت تل آویو را تهدید می کند و به منافع آن زیان می رساند نیست و این حق اسرائیلی ها است در هر جایی که می خواهند به خصوص در فلسطین اشغالی فعالیت های شهرک سازی را ادامه دهند.
آمریکا ضرورت اسرائیل
بدون تردید سند راهبردی آمریکا امروز ذخیره امنیتی بزرگ و مهمی برای اسرائیل به شمار می رود و اسرائیل بدون روابط امنیتی ویژه با آمریکا طرف بسیار ضعیفی در منطقه است ، نقش حاشیه ای در منطقه دارد و بدون شک در انزوای کامل سیاسی در عرصه بین المللی قرار می گیرد.
روزنامه صهیونیستی " یدیعوت آحارنوت " در تاریخ 16/ 3/ 2010 میلادی در جهت پاسخگویی به برخی از سوالات مطرح شده ، و در خصوص این که موجودیت اسرائیل به تقویت روابط با آمریکا بستگی دارد بخش ویژه خود را به موضوع مهمی با عنوان " آیا اسرائیل بدون آمریکا می تواند نقشی ایفا کند.؟" اختصاص داد که در آن امریکا ضرورتی برای اسرائیل قلمداد شد.
سیفر پلوتسکر تحلیلگر بخش اقتصادی روزنامه " یدیعوت آحارنوت " در تحلیلی قدرت اقتصادی اسرائیل را تائید کرد ولی خواست تا تل آویو در اوهام و توهمات گرفتار نشود.
به اعتقاد پلوتسکر ، بحرانی شدن روابط میان تل آویو و واشنگتن بدون شک به زیان اسرائیل خواهد بود و اسرائیلی ها باید همه جوانب امر را در نظر بگیرند.
وی معتقد است کمک نظامی امریکا به اسرائیل که در سال به سه میلیارد دلار می رسد کمک های اقتصادی هستند که اقتصاد تل آویو بدون آن به تدریج سیر قهقرایی و رکود را طی می کند و سطح زندگی اسرائیلی ها به جای پیشرفت روند پسرفتی را سپری خواهد کرد.
پلوتسکو همچنین به پرداخت وام های تضمینی آمریکا به اسرائیل که سالی دو بار صورت می گیرد و هربار حدود ده میلیارد دلار پرداخت می شود اشاره کرد و افزود " آمریکا بزرگترین مشتری صادرات اسرائیل است به گونه ای که تل آویو سال گذشته تولیداتی به ارزش 17 میلیارد دلار به آمریکا صادر کرد در حالی که این کشور فقط 6 میلیارد دلار صادرات به اسرائیل داشته است." و برداشت و نتیجه گیری این تحلیلگر صهیونیستی چنین است"
در صورتی که اقتصاد آمریکا به هر دلیلی ( رکود یا سیاست کاخ سفید) تمایلی به مبادله با اسرائیل نداشته باشد و بازار مصرف خود را به روی تولیدات صهیونیستی ببندد به تحقیق که اقتصاد اسرائیل در استانه فروپاشی قرار می گیرد و علاوه بر همه این حساب و کتاب ها باید گفت حمایت پیاپی آمریکا از اسرائیل ارزشی دارد که نمی توان برای آن ارزش مالی در نظر گرفت و با طلا نیز نمی توان بهای آن را پرداخت.
شیمون شیفر ، تحلیلگر دیگر مسایل سیاسی آمریکا در اسرائیل موارد حمایت سیاسی واشنگتن از تل آویو را که به تصور پلوتسکر با طلا نیز نمی توان بهای آن را پرداخت ، برشمرد و گفت " امریکا نخستین کشوری است که اسرائیل را به رسمیت شناخت و بزرگترین منفعت و ذخیره سیاسی که باعث می شود اسرائیلی ها موجودیت خود را در منطقه آشوبزده و بحرانی خاورمیانه حفظ کنند در حمایت مطلق کاخ سفید از آنان است و بهره وری اسرائیل از این حمایت و نزدیکی به امریکا فقط کمک های اقتصادی و امنیتی نیست بلکه ابعاد مختلفی دارد.
آلکس فیشمن یکی دیگر از تحلیلگران سیاسی روزنامه صهیونیستی " یدیعوت آحارنوت امتیازات به دست آمده برای اسرائیل را به سبب نزدیکی با آمریکا تشریح می کند که این نزدیکی روابط از همه مهم تر باعث تضمین ثبات و امنیت اسرائیل شده است.
فیشمن می گوید " کاخ سفید سه میلیارد دلار در سال به اسرائیل می دهد ، نیروی هوایی اسرائیل و همه تجهیزات ، تسلیحات و ابزار جنگی آن به کمک های آمریکا بستگی دارد ، اسرائیل بدون آمریکا هواپیماهای جنگنده ندارد و همچنین ابزار یدکی مورد نیاز هواپیماهای خود را نیز ندارد.تل آویو ممکن است خود فناوری تولید تسلیحات اساسی را داشته باشد ولی از جهت اقتصادی نیاز مبرم به کاخ سفید دارد ، اسرائیل نمی داند چگونه بدون حضور کمک های آمریکا در جنگ های طولانی مدت دوام داشته باشد و این امر در عصر هسته ای منطقه ای مصداق بیشتری دارد که کمتر نیست.
این تحلیلگر سیاسی به عنوان مثال می گوید " آیا حکومت اسرائیل می تواند با استفاده از جنگنده های خود تاسیسات هسته ای و اتمی ایران را بدون هماهنگی با آمریکا هدف قرار دهد در این صورت پس از یک دقیقه از بازگشت این جنگنده ها به فلسطین اشغالی چه حادثه ای رخ می دهد.؟ آیا اسرائیل بدون حمایت آمریکا قادر است چنین اقدام نظامی را به عملکردی سیاسی و حادثه ای سیاسی ترجمه کند.؟ پاسخ این است که خیر ... نمی تواند .
این سند راهبردی آمریکا ست که امروزه به عنوان ذخیره و پشتوانه ای محکم و مهم برای اسرائیل به شمار می رود و بدون روابط امنیتی ویژه با آمریکا ، اسرائیل ضعیف تر از آن است که بتواند در منطقه نقشی ایفا کند یا اقدام نظامی علیه کشوری دیگر تدارک بیند.
اسرائیل ؛ نیاز آمریکا
دیدگاه های دیگری مطرح شد که در آن از پیروی محض اسرائیل از آمریکا انتقاد شد و از نتانیاهو خواسته شده بود تسلیم خواسته های کاخ سفید نشود زیرا به زیان اسرائیل است و ادعاهای آن را به عنوان یک کشور یهودی زیر سوال می برد تا جایی که نداف هعتسنی " انصراف از شهرک سازی را خوشایند دولت آمریکا می داند که فلسطینیان را تشویق و ترغیب می کند همچنان به تشکیل کشور مستقل فلسطینی پایبند و مخالف ساخت آپارتمان ها ی یهودی نشین در منطقه یافا باشند."
حانوخ داووس یکی دیگر از تحلیلگران روزنامه صهیونیستی " یدیعوت آحارنوت " دیدگاهی متفاوت با فیشمن و شیفر دارد و اهمیت کمک های آمریکا را ناچیز می داند و معتقد است " خرید روح انسان با هیچ مبلغ پولی ممکن نیست و این امر در خصوص خرید روح یک حکومت بیشتر مصداق دارد ، اسرائیل به آمریکا نیاز دارد ولی نیاز واشنگتن به تل آویو بیشتر است. یعقوب عمیدرو سرتیپ نیروی ذخیره ارتش نیز می گوید " ما ( اسرائیلی ها ) در خط مقدم سختی ها و مشکلات قرار داریم و در شرایط کنونی تسلیم شدن در برابر خواسته های آمریکا بسیار خطرناک است و این موضوع منافع و امنیت ملی اسرائیل را تهدید می کند.
و همانگونه که در کنفرانس اخیر " آیپک " که در واشنگتن برگزار شد نتانیاهو سیاست تشدید موضع در قبال کاخ سفید را در پیش گرفت و با تاکید زیاد گفت به خواسته های آمریکا در خصوص توقف ساخت شهرک ها تن در نخواهد داد و رسما اعلام کرد " قدس یک مستعمره و شهرک یهودی نیست بلکه پایتخت ابدی اسرائیل است.
روابط راهبردی و محکم اسرائیل و آمریکا
روابط امریکا و اسرائیل در میان کشورهای دنیا روابط محکمی است که بر اساس اصل اعتماد میان دو طرف در زمینه های مختلف شکل گرفته است و آمریکا با وجود منافع راهبردی که در کشورهای عربی دارد ولی روابط با اسرائیل را فدای رابطه با هیچ کشور دیگری در جهان نمی کند.
از آن چه ارائه شد می توان نتیجه گرفت روابط میان امریکا با اسرائیل تقریبا مدت طولانی است که در عرصه جهانی از ثبات مستمر و دائمی برخوردار است ولی نکته قابل ذکر ، بار سنگینی است که تل آویو از جهت اقتصادی ، سیاسی و از جهت جایگاهی که آمریکا در جهان دارد بر واشنگتن تحمیل می کند و این روابط سود خالصی را عائد اسرائیل می نماید زیرا از نفوذ ، قدرت نظامی سیاسی و فناوری و تعهد آمریکا درمنطقه جهت حفظ موجودیت و امنیت خود نهایت بهره را می برد.
اسرائیل دولت غاصب بسیار کوچکی است که از لحاظ موقعیت جغرافیایی در فاصله دوری از آمریکا قرار دارد و تنها چند میلیون نفر جمعیت دارد و تولید ناخالص داخلی آن سالانه 150 میلیارد دلار است ولی امریکا کشور بزرگ و قوی است که از جهت وسعت ، جمعیت ، اقتصاد و فناوری های نوین جایگاه بالایی در میان کشورهای جهان دارد.
منافع امریکا در جهان عرب مهم تر از منافع این کشور در اسرائیل است زیرا کشورهای عربی از ثروت های طبیعی نفت و گاز که باعث پویایی و حرکت اقتصاد جهانی می شود برخوردارند و موقعیت استراتژیک حساس و مهمی در روابط بین المللی دارند ولی با همه این وجود واشنگتن به حمایت از تل اویو اصرار دارد که تفسیر این روابط زیر در عوامل زیر خلاصه می شود.
1- آمریکا و اسرائیل احساس واحدی مبنی بر اصل مهاجرت ، شهرک سازی و استفاده از زور علیه فلسطینیان دارند
2- آمریکا و اسرائیل از بعد فرهنگی ، دینی و اعتقادی محورهای مشترکی دارند زیرا یک جریان اصولگرای مسیحی در جامعه آمریکا وجود دارد که تشکیل کشور مستقل فلسطینی را نشانه ای از نشانه های قیامت می داند و به همین علت این جریان از اسرائیل حمایت می کند
3- اسرائیل به سیستم تمدن غربی وابسته است و ادعا می کند واحه ای از دمکراسی و تجدد در منطقه است و همانگونه که ملاحظه کردیم این اسطوره بعد از رسوایی چهره نژادپرستانه و استعمارگرانه اسرائیل تداعی شد ولی نتایج آن در اروپا بیشتر از آمریکا نمایان بود.
4- طبیعت نظام سیاسی امریکا بر بخش های متعددی استوار است و به داشتن روابط با رئیس جمهور یا ارکان مدیریتی وابسته به وی محصور نمی شود و کنگره ، سنا ، رسانه های خبری و اطلاعاتی ، دانشگاه ها و لابی های مختلف نیز سهم مهم و تاثیر گذاری در سیاست خارجی آمریکا دارند و صهیونیست ها چون از نفوذ بالایی در جامعه سیاسی و امنیتی آمریکا برخوردارند می توانند شرایط را در جهت تحقق اهداف مد نظر خود تغییر دهند.
5- ضعف اراده و عقب افتادگی نظام سیاسی جهان عرب با وجود ثروت ها و جمعیتی که از آن برخوردارند تا حد زیادی خیال اسرائیل را از بابت آنان راحت کرده است
اسرائیل و اوباما
با توجه به آن چه که ارائه شد ، اسرائیل از امتیازهای زیادی بهره می برد که به آن این اجازه را می دهد در جامعه آمریکا و سیاست این کشور نقش موثری ایفا کند و فراتر از آن این که اسرائیل می تواند از طریق ائتلاف با رقبای اوباما در جهت تضعیف وی و اداره کنونی کاخ سفید گام بردارد و از طرف دیگر کاملا به اهمیت آمریکا برای اسرائیل به خصوص در خصوص مسایل خاورمیانه کاملا واقف است.
و به همین علت است که نمی توان گفت ایجاد تنش میان مقامات صهیونیستی با مقامات کاخ سفید به جایگاه ممتاز اسرائیل در آمریکا ضربه خواهد زد زیرا دو طرف از روابط استراتژیک مشترکی برخوردارند و همین روابط باعث نزدیکی تنگاتنگ میان آن ها شده است.
ملاحظه پایانی
هیچ تردیدی نیست که روابط آمریکا و اسرائیل قدرت خود را از اختلاف مواضع جهان عرب و ضعف جایگاه منطقه ای و بین المللی آن ها می گیرد و این که عرب ها تعامل با سیاست های آمریکا را نمی دانند.
مترجم : سید محمد مسعودی علوی
سایت : الجزیره نت
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس