تأملی بر «دوست داشتن مردم اسرائیل»
اسفندیار رحیم مشایی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان گردشگری و میراث فرهنگی در نشستی خبری گفت: ما با همه مردم دنیا دوست هستیم، حتی مردم آمریکا و اسرائیل».
به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا) نگارنده درباره این جمله آقای مشایی ملاحظاتی دارد :
1- اگر منظور آقای مشایی از «ما»، مردم ایران است، تردیدی نیست که مردم ایران دشمن هیچ ملتی نیست بلکه نگاهش به جهانیان برآمده از اندیشه مهربان اسلامی است که نعمت های خداوندی را بی پایان و همه ابناء بشر را براین خوان گسترده می خواهد، به مهربانی و صلح.
2- مردم ایران هرآنکس یا گروه یا دولتی را که به زر و زور و تزویر بر جهانیان ظلم روا می دارند و مردم را از برخورداری از این خوان الهی، محروم می دارند، ظالم و دشمن خواست خداوندی می شمارند و با دشمن ، دوستی ندارند مگر آن که دشمن، دشمنی را رها کند و با جهانیان مطابق خواست الهی و به مهربانی ر فتار کند.
3- این «ما» یعنی ایرانیان با ملت آمریکا دشمنی ندارد بلکه از دوستی با مردم آمریکا استقبال نیز می کند، هرچند معتقد است دولتمردان آمریکایی شیوه ای خلاف منافع و خواست مردم آمریکا در برخورد با ایران را دنبال می کنند.
4- این «ما» یعنی ایرانیان، همانگونه که در این 30 سال از پیروزی انقلاب به کرّات نشان داده اند و حتی پیش از انقلاب اسلامی که حاکمیت پهلوی همپیمان اسرائیل و دشمن مردم فلسطین بود، مردم ایران دوستدار فلسطینیان و مخالف اسرائیل بوده وهستند.
5- این «ما» یعنی ایرانیان، موجودیتی به نام اسرائیل را به دلایل متعددی از جمله: الف- اشغال سرزمین مقدس اسلامی ب- آواره کردن ملت مسلمان ج- اسکان مردمی مهاجم و اشغالگر در آن به جای ساکنان اصلی د- کارکرد تهدید کننده و تهدیدگرش علیه منافع و امنیت کشورهای منطقه، دشمن می داند و بر ضرورت نابودی آن از صحنه روزگار، تأکید دارد.
6- این «ما» یعنی ایرانیان ،کلیه غیر فلسطینیان کوچیده به این سرزمین را که دولت یهودی را تشکیل داده اند و سالی یک ماه به عنوان نیروی نظامی ارتش صهیونیستی در کمک به ماندگاری این دولت اشغالگر خدمت می کنند و برنامه های جنگ افروزانه دولت صهیونیستی را تسهیل و اجرا می کنند، نیز غاصب و خطرناک می دانند و بر ضرورت اخراج آنان از سرزمین اسلامی تأکید دارند. همانگونه که صهیونیست ها اساس ماندگاری این رژیم را وجود و حضور این مردم یهودی می دانند که از اقصی نقاط دنیا به فلسطین آمده اند و خروج آنان را به معنی پایان عمر دولتی صهیونیستی به نام اسرائیل می دانند.
7- بنابراین این «ما» یعنی ایرانیان، هرگز نمی توانند صهیونیست های اشغالگر را که آقای مشایی «مردم اسرائیل» می خواند، دوست بخواند، مگر اینکه این «ما» معنایی غیر از ایرانیان داشته باشد یعنی این «ما» آقای مشایی و طیفی همسو با وی معنی شوند که در این صورت ملاحظه ذیل لازم می آید:
مردم ایران حاکمیت الهی اسلام را پذیرفته اند که وظیفه اصلی آن صیانت از مرزهای عقیدتی و جغرافیایی اسلام و امت اسلامی است و دفاع از آرمان آزادی سرزمین فلسطین و قدس شریف و مخالفت با صهیونیست های اشغالگر و ضرورت نابودی اسرائیل از صحنه روزگار را باتوجه به نص صریح قرآن کریم «ولن یجعل ا... للکافرین علی المومنین سبیلا» در رأس این وظایف قرار داده است و آقای مشایی به عنوان عضوی از این جامعه ی تحت حاکمیت الهی و به طریق اولی فردی مسئول در حکومت ولایت الهی، باید در این راستا حرکت کند و هر حرکتی خلاف آن سئوال بزرگی را درباره وی و رابطه اش با این حاکمیت مطرح می سازد.
پس اگر وی و یا کسانی همسو با وی که نامبرده از آنان با لفظ «ما» یاد می کند، مردمی را به نام «مردم اسرائیل» به رسمیت می شناسند، این خواست قاطبه ایرانیان است که از مسئولان رده بالای نظام توضیح بخواهند که وی و دوستانش چرا در چنین مسئولیت هایی قرار دارند که به راحتی منافع و امنیت ملی و اسلامی را نادیده می گیرند؟
اگر این ادبیات آگاهانه از سوی وی به کار گرفته شده است که می توان ایشان را در صف همان دوستانش قرار داد و اگر نه از نوجوانی و نوپایی اندیشه برخاسته است که چنین مسئولیتی بر نوپایان اندیشه بس بزرگ است و خطا است که در این مقام باشد که خطر خطا و خطاهای بزرگتر همچنان باقی است و من جرب المجرب حلت بهل الندامه!
ایشان وقتی سخن از «مردم اسرائیل» می راند به واقع هویتی به نام «فلسطین» و «فلسطینی» را حذف و هویتی به نام «اسرائیل» را تایید می کند. حال آنکه نظام اسلامی هویتی به نام "اسراییل "را به رسمیت نمی شناسد و سال ها است بر این مهم اصرار داشته است. حال چگونه است که آقای مشایی به یک سخن (امید که برآمده از هوای نفس باشد!) همه این باورها را نادیده می گیرد؟ اکنون پرسشم این است: دوست داشتن دشمن چگونه است؟
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس