پیشینه توطئه "ایران هراسی" در منطقه (ناصر ابوشریف*)

"در واقع این – چرایی سیاست ایران هراسی - یک سوال بسیار پیچیده ای است که می توان آن را در حوزه علوم اجتماعی  و سیاسی منظور کرد و دلایل آن نیز به مسائل متعددی بازمی گردد".

جنگ روانی و تبلیغاتی منفی چند منظوره و گسترده یی بر ضد انقلاب نوپای ایران شکل گرفت که عوامل و دلایل این جنگ از تبلیغات منفی و گسترده رسانه های فعال بر ضد جمهوری اسلامی ایران سرچشمه می گیرد".

این تبلیغات منفی از مدت زمان بسیار طولانی و به 30سال گذشته یعنی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و سقوط رژیم پهلوی باز می گردد .

در واقع این گونه تبلیغات منفی از مخرب ترین تبلیغاتی است که می توان از آن برای بد نام کردن یک کشور بهره برد.

مثلا در دهه هشتاد و بویژه در سال 1985 میلادی تخریب چهره ایران از هر زمان دیگر بیشتر بود و به دلیل این فعالیت گسترده افکار عمومی منطقه سردرگم بودند. از این رو برای بسیاری از مردم منطقه دشوار بود که حقیقت انقلاب اسلامی ایران را بشناسند، زیرا از جاهای مختلف، تبلیغات منفی و گسترده زیادی بر ضد ایران به گوش آنها می رسید.

معتقدم اصولا تبلیغات بر ضد ایران اصل، اساس و حقیقت ندارد زیرا همه آنها ساخته و پرداخته ذهن ها و خیال دشمنان انقلاب اسلامی در غرب است. غربی ها از ترس تاثیر نتایج و آثار انقلاب اسلامی ایران بر ضد منافع شان بیم داشتند، از این رو  تلاش کردند که وجهی اختلافی آن هم از نوع  معنوی بین ایران و ملتهای منطقه بیابند تا با بزرگنمائی آن از گسترش و سرایت انقلاب اسلامی ایران در بین سایر ملتها، جلوگیری کنند. این وجه در عین حال خطرناک اختلاف نظرهای مذهبی میان برادران اهل تسن و اهل تشیع بود.

دشمنان انقلاب اسلامی ایران در تبلغات روانی خود گاهی این انقلاب را یک انقلاب مذهبی وابسته به شیعیان معرفی می کردند و گاهی نیز آنرا انقلاب "مجوسی ها" – اشاره به زرتشتی ها- نامگذاری می کردند تا بگویند این انقلاب، انقلابی  اسلامی نیست و با این حربه مانع از پیوستن ملتهای اسلامی به انقلاب اسلامی ایران شوند.

خود من در آن زمان سن زیادی نداشتم تا اسیر تبلیغات منفی غرب علیه انقلاب ایران نشوم . بنابراین به مدت چهار سال تلاش کردم در مورد ایران و انقلاب مردم این کشور به تحقیق و بررسی بپردازم  زیرا میخواستم تصمیم سرنوشت سازی بگیرم و به حقیقت انقلاب ایران پی ببرم. دلیل این اقدام من نیز این بود که انسان در وضعیتی که پیش آمده بود و حجم گسترده تبلیغات منفی بر ضد ایران در جهان که صورت گرفته بود دچار حیرت و سردرگمی شدید می شد. فلذا معتقدم که انسان در همه شرایط احتیاج به فهم و درک بسیار بالایی دارد تا بتواند راه درست را انتخاب کند.

به رغم بکار گیری تمام نقشه های شوم دشمنان انقلاب اسلامی ایران برای دور کردن ملتهای منطقه از ابراز عشق به انقلاب اسلامی ایران و امام راحل (ره) اما آنها نتوانستند فطرت حقیقت جوی ملتهای مسلمان را فریب دهند. به عنوان نمونه برای شکست تبلیغات دشمنان انقلاب ایران، اگردر سال 2006 – در جریان جنگ 33 روزه اسراییل علیه لبنان و مقاومت حزب الله -  از عشق و اراده مردم به سید حسن نصرالله رهبر مجاهد حزب الله، سوال می شد  99 درصد مردم فلسطین به سید حسن نصر الله رأی می دادند. سید حسن نصرالله در واقع نماد و الگوی انقلاب اسلامی ایران است بنابراین فطرتها هیچ گاه فریب تبلیغات را نمی خورند.

دراین جا باید به نکته مهمی در ترویج دشمنی با ایران در منطقه  آنهم نقش رسانه ها اشاره کنم .معتقدم رسانه های ایران برای مقابله با مساله ایران هراسی از سوی رسانه های کشورهای همسو با آمریکا و اسرائیل در مصر، عربستان و اردن و فعالیت بسیار دقیق و هوشمندانه این رسانه ها برای دور ساختن ملتهای عربی و اسلامی از ایران ضعیف عمل کرده اند  چراکه برای مواجهه با جنگ رسانه ای بر ضد ایران برنامه ریزی رسانه ای حرفه ای و کارآمد نیاز است.

لیکن به رغم  تمام این مسائل جمهوری اسلامی ایران توانسته است بخش اعظمی از ملتهای منطقه را با خود همسو کند به طوری که در فلسطین می توان به جنبش جهاد اسلامی و حماس و گردانهای الاقصی اشاره کرد که همه آنها از طرفداران و متحدان جمهوری اسلامی ایران هستند.

در سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی ایران همه سرودهای انقلابی ملت ما در فلسطین با نام امام خمینی (رض) سروده می شد و نام امام در همه جا طنین انداز بود.

تاثیر انقلاب به حدی بزرگ بود که حتی زنانی که مقید به حجاب و نماز و مسائل دینی و مذهبی نبودند،‌ به یکباره روی به حجاب و نماز آوردند، و این تنها به برکت امام و انقلاب اسلامی بود.

بازگشت ترکیه به آغوش جهان اسلام قابل ستایش است اما معتقدم هیچ کشوری نمی تواند جای حمایت های ایران را از قضیه فلسطین بگیرد.    

علیرغم اینکه کمکهای ترکیه به قضیه فلسطین قابل تحسین است، اما نمی توان کمک ایران و ترکیه را همسطح یکدیگر دانست زیرا جمهوری اسلامی ایران از 30 سال پیش تا کنون حامی و پشتیبان ملت فلسطین بوده است این در حالی است که ترکیه از سال 1924م به بعد دشمن ملتهای مسلمان بوده است.

به عقیده من دلیل استقبال گسترده ملتهای مسلمان و بویژه ملت فلسطین از مواضع نخست وزیر ترکیه در قبال دشمن صهیونستی را باید در اتفاق مهمی چون بازگشت این کشورازمواضع قبلی خود به آغوش جهان اسلام دانست نه در پیشی گرفتن آنان از انقلاب اسلامی ایران در حمایت از قضیه فلسطین.     

* نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در تهران