سناریوی متفاوت رسانه ای برای قیام مردم بحرین
رضافرخی*
تحولات اخیر برخی کشورهای عربی یکی از موضوعات بسیار مهمی است که رسانه های غربی بیش از نیمی از زمان برنامه های خبری خود را به آن اختصاص داده ند.نکته قابل توجهی که دراین بین باید به آن توجه کرد برخوردهای چندگانه این شبکه ها با تحولات اخیر بوده است.برخوردهایی که کاملا از رویکرد غیر مستقل این شبکه ها خبر می دهد واین برخوردها گویای سیاست زدگی این شبکه ها وبه نوعی غیر حرفه ای عمل کردن آنهاست.
مصداقهای متعدد این موضوع را می توان درنحوه پوشش خبری تحولات کشورهای مختلفی که موج بیداری درآنها به وجود آمده، مشاهده کرد.
بی تردید دراین موضوع نباید شک کرد که بی بی سی ویا صدای آمریکا با توجه به رویکردهای سیاسی دولتهای متبوع خود درباره تحولات مصر و تونس به خبررسانی پرداختند وهم زمان با تغییر رفتار آمریکا وانگستان متعاقبا تاکتیکهای خود را هم تغییر دادند.
سکوت خبری درابتدای تحولات وسپس حرکتهایی رسانه ای که سعی درآرام کردن جریان داشت همه وهمه مصداقهای بارزی از تغییر رویکردهای این شبکه ها درکنار تغییر رویکردهای دولتهایشان بود. هر چند پس ازاینکه آنها فهمیدند که انقلاب حتمی است خود را با موج انقلاب همراه کردند.
اما درکنار تحولات همه کشورها وغیر حرفه ای رفتار کردن این رسانه ها!(یکی از مهمترین اصولی که باید توسط یک رسانه رعایت شود مستقل بودن از دولت مقیم است) رفتارهایی که این رسانه ها در قبال موج بیدای بحرین انجام دادند علاوه براینکه سندی بر ادعاهای دروغ آنها در مورد استقلال عملشان بود دربردارنده نکاتی بود که نشان دهنده رویکردهای رسانه ای غرب وچگونگی استفاده آنها از ابزار رسانه درمورد موج بیداری در بحرین است.
عدم پوشش خبری،تلاشی برای کم رنگ کردن
بی تردید شبکه خبری بی بی سی وصدای آمریکا ودیگر شبکه های اروپایی درابتدای کار تلاش فوق العاده مضاعفی برای ندیدن این موج بیداری در بحرین انجام دادند، به ویژه شبکه های مشهور خبری آمریکا مانند:صدای آمریکا مانند:رویترز،سی ان ان!همه وهمه به دلیل اینکه منافع استراتژیک آمریکا با تحولات بحرین گره خورده است تلاش کردند که حتی با مطرح کردن خبرهای دیگر اذهان عمومی دنیا را از تحولات بحرین وکشتار بی رحمانه شیعیان منحرف کنند.آنها برای این کار حتی اخبار مربوط به تحولات بحرین را در ابتدای این موج اصلا پوشش نمیدانند.اما پس از مدتی که این موج گسترده شد وبه نوعی آبروی خبری خود را در خطر می دیدند با پرداختن به آن در حد بسیار محدود ودر حد خبر چهارم وپنجم سعی کردند که این موج را نه تنها کم رنگ نشان دهند بلکه آن را حرکت مشتی اوباش نشان دهند نه قیامی مردمی!
دراین بین آنها برای اینکه بتوانند به ذهن بیننده القا کنند که اینها اوباش هستند، با تمام تلاش خود وبا سانسور کردن تصاویر وپخش صحنه های دفاع مردم بحرین از خود سعی کردند به جهانیان این موضوع را بباورانند که این صحنه ها صحنه های دفاع نیست بلکه صحنه های آشوب است. نکته قابل توجه اینجاست که در هیچ کدام از این صحنه های تصاویر مربوط به سرکوب نیروهای دولتی به نمایش گذاشته نشد. بلکه هر چه تصویر بود از صحنه های دفاع مردم بود که تحلیل گران از پیش تعیین شده این شبکه ها آنها را مشتی اوباش مهاجم می خواندند.
تازه موضوع به اینجا هم ختم نشد وبعضی از شبکه های عرب زبان سنی سعی کردند با نمای این صحنه های نصف ونیمه وسانسور شده به مردم مسلمان غیر شیعه این موضوع را القا کنند که شیعه یعنی این! شیعه یعنی خشونت!
تاکتیک زمینه سازی خبری برای حرکت سیاسی
این نوع رویکرد رسانه ای برعلیه شیعه چند فایده برای کشورهای صاحب این رسانه ها داشت:1-شرایطی را فراهم می کرد که درآینده سرکوب شدیدتری برعلیه شیعیان صورت گیرد2-آنها دوباره سعی کردند که دشمنی خود را با شیعیان علنی کنند.3-بتوانند با اربابان غربی خود وبولتنهای خبری آنها رابطه ای نزدیکتر پیدا کنند.
اما این رویکردهای سیاسی –رسانه ای هنگامی که عربستان تصمیم به دخالت در امور بحرین را گرفت شکل تازه ای پیدا کرد!که این شکل تازه همراه بود با اتخاذ یک تاکتیک واحد رسانه ای هماهنگ از سوی رسانه های عرب در همراهی با شبکه های غربی !این تاکتیک رسانه ای چیزی نبود جز تاکتیک media Field building این تاکتیک رسانه ای که معمولا در هنگام شروع جنگ ویا دخالت درامور داخلی کشوری از سوی کشورهای دشمن اتخاذ می شود، به دنبال آن است که پیش از هر گونه تهاجمی، زمینه سیاسی را با استفاده از ابزار رسانه برای القای مشروعیت خود برای دخالت فراهم کند. چرا که بی شک عربستان وغرب در صورت عدم اقناء افکار عمومی جهانی به مشکل برخورد می کردند که در حال حاضر این مشکل برای آنها به وجود آمده!
درهمین راستا ،رسانه های عربی هم سو با عربستان وخود رسانه های کشورهای غربی سعی کردند صحنه تحولات بحرین را به گونه ای در شبکه های خبری خود پوشش دهند که گویی دست کشور دیگری به نام ایران هم در کار است.همین رفتار از سوی رسانه های غربی هم صورت پذیرفت.آنها به دنبال اتخاذ چنین رفتار وتاکتیک واحدی اهداف مشخصی را دنبال می کردند:
1-هر دوآنها سعی می کردند که با زهم مثل همیشه ایران را تخریب کنند وبه نوعی آن را عامل آشوب معرفی نمایند که با این موضوع می خواستند قیام مردمی بحرین را هم نادیده بگیرند.2-درصورتی که موفق به اثبات این موضوع می شدند می توانستند شرایط را برای حضور عربستان وتوجیه دخالت فراهم کنند که دراین بین سعی داشتند زمینه را برای سرکوب هم آماده سازند.
آنها برای این کار از زمان مشخصی به بعد تا به امروز سعی میکنند خبرهای ایران را درکنار تحولات بحرین مطرح کنند تا به نوعی ذهن بیننده را خواه ناخواه به سمت اتصال وارتباط این دو سوق دهند تا حداقل بتوانند افکار عمومی دنیا وجهان عرب را درمقابل این موج سرکوب شدید مردم بحرین کمی آرام سازند. هر چند که این اتفاق رخ نداد وتاکتیک برخی رسانه های عربی هم سو با عربستان شکست خورد.
ایجاد خلاء خبری برای کمک به سرکوب
اما پس از تمام این حرکتهای رسانه ای هنگامی که عربستان شروع به فرستادن نیروی خود کرد رسانه های غربی وبرخی رسانه های عرب زبان تمام تلاش خود را در راستای توجیه این دخالت بکار گرفتند. درکنار توجیه آنها سعی کردند که با ایجاد خلاء خبری در پوشش سرکوبها به نوعی فرصت خبری برای افزایش سرکوب ایجاد کنند تا در بی خبر نگه داشتن دنیا از سرکوب، عربستان بتواند به همراه نیروهای حکومتی بحرین خشونت خود نسبت به شیعیان را افزایش دهد.
نکته قابل توجه این بود که در این تحولات آنها پس از مدتی که از شروع سرکوبها می گذشت سعی کردند با پخش خبرهای مبنی بر آرام بودن شرایط بحرین باز هم اذهان عمومی را از سرکوب منحرف کنند.
درواقع بزرگترین خدمتی که رسانه های غربی به عربستان کردند همان ایجاد خلاء خبری در مورد بحرین ومعکوس نشان دادن شرایط متشنج بحرین بود،که این موضوع بی تردید نقش موثری در افکار عمومی جهان داشت.چرا که نبض خبری دنیا در دست این تراستهای رسانه ای است وبه همین دلیل آنها با سیاست زدگی واستفاده از تاکتیکهای مختلف رسانه ای هر خبری را آنگونه که میخواهند پوشش می دهند واین جریان یک طرفه نشانه ای از ناعادلانه بودن این روند دارد.این رفتار که در رسانه ها در مورد بحرین صورت گرفت سال پیش هم در مورد یمن از سوی این شبکه ها اعمال شد که این نشان از موج رسانه ای این شبکه ها علیه شیعیان دارد.
در این بین به نظر می رسد که بهترین راه مبارزه با این جریان خبری یک طرفه مبارزه مستقیم خبری است که باید توسط کشورهای مسلمان آگاه وعدالت طلب صورت گیرد. این موضوع لزوم سرمایه گذاری در بخشهای مختلف رسانه ای توسط این کشورها را تایید می کند.به ویژه که به هر صورت با امکاناتی که در اخیتار کشورهای عدالت طلب مسلمان است آنها میتوانند دست به افشاگری های گسترده ای بزنند.
* دانشجوی رشته ارتباطات
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس