آمریکا وتل آویو در خاورمیانه به هم کمک میکنند،رژیم صهیونیستی درپی آنست که دشمنی اعراب با ایران را جایگزین دشمنی عربهابا تل آویوکند
روزنامه السفیر لبنان با باطل دانستن ادعاهای آژانس علیه فعالیتهای هسته ای ایران، تهدیدهای تل آویو علیه ایران را مسخره و غیر قابل اجرا خواند.
فواز طرابلسی درمقاله خود در السفیر بااشاره به دور جدید تهدیدات مقامات رژیم صهیونیستی نوشت :آمریکا نمی خواهد خلأ ناشی از عقب نشینی نیروهای خود از عراق را ایران پر کند ویا تهران بتواند قدرت خود را در کشورهای حاشیه خلیج فارس افزایش دهد، به همین دلایل بعید نیست که آمریکا از رژیم صهیونیستی دراین زمینه ها کمک بگیرد، چرا که بنیامین نتانیاهو پیش از این بارها اعلام کرده است که عقبنشینی آمریکا از عراق تهدیدی برای امنیت اسرائیل به شمار میرود.
طرابلسی بااشاره به انگیزه نتانیاهو و باراک برای افزایش تهدیدها علیه ایران میافزاید: یکی از این انگیزه ها منحرف کردن افکار عمومی از جنبشهای اجتماعی شدیدی است که در داخل سرزمین های اشغالی وجود دارد و به سطح بی سابقه ای رسیده است، اهمیت ورود در انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا از دیگر انگیزه های تل آویودر این زمینه است، چرا که رقابت میان اوباما و جمهوری خواهان در زمینه پایبندی به برتری نظامی در منطقه در اوج خود قرار دارد، این علاوه بر این است که همواره سه پنجم کمکهای خارجی آمریکا به اسرائیل تخصیص داده می شود.
اما شاید بتوان گفت که مهم ترین انگیزه اسرائیل در این حمله تبلیغاتی علیه ایران سیاست ثابت جریان حاکم لیکود در اسرائیل است که می خواهد دشمنی اعراب با ایران را به عنوان جایگزینی برای دشمنی آنها با اسرائیل قرار دهد، این سیاست می تواند نتایجی را شامل عادی سازی روابط اسرائیل با کشورهای نفتخیز حاشیه خلیج فارس به دنبال داشته باشد.
از سوی دیگر در روزهای بهار عربی دیدگاه حاکمی که در عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس دیده می شود، این است که ایران در ورای انقلاب مردم بحرین علیه نظام دیکتاتوری این کشور و انقلاب مردمی یمن علیه رژیم علی عبدالله صالح رئیس جمهور این کشور قرار دارد.
تلاش برای از بین بردن تمامی موضوعات مذاکرات با تشکیلات خود گردان فلسطین نیز برای اسرائیل یکی دیگر از انگیزه هایی است که همین میزان اهمیت را برای تل آویو دارد، بویژه اینکه اسرائیل، آمریکا را تشویق کرده تا برای تنبیه یونسکو در قبول عضویت فلسطین به عنوان عضو دائم خود کمکهای مالی به این سازمان را قطع کند. البته از سوی دیگر اسرائیل به همین مناسبت از فرصت استفاده کرده و اعلام کرد که دو هزار واحد صهیونیستنشین جدید را در قدس اشغالی و کرانه باختری احداث میکند.
این مقاله در ادامه تاکید میکند که اسرائیل بدون چراغ سبز آمریکا خود را وارد جنگی نمیکند، این موضوع بویژه در حمله به لبنان در سال 2006 خود را نشان داد، چرا که در این جنگ، تصمیم از سوی آمریکا و ابزار اجرایی آن رژیم صهیونیستی بود، اما از سوی دیگر هیچ نشانه ای وجود ندارد که تصمیم آمریکا برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران را نشان دهد، شاید علت آن نیز در تردید آمریکا در فواید این حمله نسبت به هزینه های بالای این ماجراجویی است، این در حالی است که تمامی کارشناسان و تحلیلگران مسایل نظامی و امنیتی چه در داخل آژانس و چه در بیرون آن معتقدند که حمله نظامی تنها شاید بتواند چند ماهی فعالیتهای هستهای ایران را به تاخیر بیندازد.
نتانیاهو دروغگو است" این تعبیری بود که نیکولا سارکوزی رئیس جمهور فرانسه در گفتوگوی محرمانه خود با باراک اوباما آن را مطرح کرد، گفتوگویی که البته به علت اشتباه سازماندهی کنندگان نشست گروه 20 در پاریس به گوش خبرنگاران رسید، آنها ایهود باراک را نیز دروغگو میدانند، چرا که هر دوی آنها از طریق تهدید نظامی ایران به دنبال باج خواهی هستند، نتانیاهو و اوباما به خوبی می دانند که آمریکا نمیتواند اجازه حمله نظامی به ایران را بدهد یا در آن مشارکت داشته باشد، آنها همچنین می دانند که آنچه که در گزارش آژانس انرژی اتمی به آن اشاره شده، قانع کننده نیست، آنها تنها به دنبال مبالغه در تهدید به حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران هستند، تهدیداتی که البته قبل از اینکه در دل دشمن ترس و نگرانی ایجاد کند، خود آنها را ترسانده است، نشانه آن هم این است که ایهود باراک به سرعت هر گونه تصمیم اسرائیل در زمینه ورود به عملیات نظامی علیه ایران را رد کرد. او البته سعی کرد تا در زمینه تلفات حملات احتمالی و انتقام جویانه ایران به اسرائیل نیز شهرک نشینان را مطمئن کند، او سعی کرد در این سخنان شمارش معکوسی نسبت به بررسی های کارشناسان و رسانه های اسرائیل ارائه دهد و در حالی که رسانه ها آمار تلفات این حمله احتمالی را تا صد هزار نفر بر آورد کرده اند، وی این آمار را تا500 نفربرآورد کرده است.
السفیر می افزاید: موضوع هر چه باشد آیا در مورد سازمان ملل و آژانس هسته ای آن و باراک اوباما و همپیمانان آن که اولویت سیاست خارجی خود را در خلع سلاح هسته ای می دانند و آن را به عنوان توهینی علیه افکار عمومی جهان استفاده می کنند، آیا مسخره و مصیبت بار نیست رژیمی که بیش از 300 کلاهک هسته ای در اختیار دارد و امضای معاهده بین المللی منع اشاعه اتمی را نیز نمیپذیرد، تهدید به حمله نظامی علیه تاسیسات اتمی کشوری دیگر کند که هنوز برنامه هسته ای صلح آمیز خود را تکمیل نکرده و اصلا مشخص نیست که این برنامه را در راستای فعالیتهای نظامی به کار برد یا نه؟
اما در مورد منطقه این دلیل دیگری است که نشان می دهد ماهیت درگیریهای اعراب و اسرائیل در مورد یک کشور و حقوق آنها نیست و از سوی دیگر این یک درگیری خارجی نیست که اعراب غیر فلسطینی بر اساس آن به دنبال حمایت از برادران فلسطینی خود باشند، بلکه درگیری با رژیم اشغالگر فلسطین است که آخرین دولت اشغالگر در دنیای کنونی به شمار می رود، این درگیری با گروه مسلحی است که در منظومه امنیتی امپریالیستی دنیا قرار دارد و همواره بر اساس جنگ و صنایع جنگی زندگی می کند و مأموریتهای نظامی که از وی خواسته می شود را انجام میدهد. این رژیم البته موفق شده تا میان منافع خود و منافع کسانی که در رأس قدرت امپریالیستی قرار دارند، مطابقت ایجاد کند، و این ترتیب است که زندگی بیش از 300 میلیون انسان در گرو تعریفی است که رژیم صهیونیستی از آن ارائه میدهد و غرب همواره به برتری نظامی تل آویودر منطقه پایبند است و تعریفهای اسرائیل در زمینه امنیت ملی آن را قبول دارد.
فواز طابلسی در پایان مقاله خود در السفیر تاکید می کند: به این ترتیب است که اسرائیل خطری دائمی برای امنیت ملتهای منطقه و تمامیت ارضی کشورها و آینده و استقلال آنها به شمار می رود، مسأله تنها در این نیست که این کشور پروژه صلح را قبول ندارد و نمی تواند روند سازش را تحمل کند و یا اینکه کسی حق ندارد از حقوق فلسطینی و عربی خود بگذرد، بلکه مسأله در این است که اسرائیل هیچ پروژه دیگری غیر از جنگ دائمی ندارد.
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس