دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

سناریوهای آینده انقلاب‌های عربی،جریانهایی که دررأس فرآیندتغییروتحول قرارگرفتندتوجه به امورداخلی...

احساس نگرانی درباره پیچیدگی و آینده انقلاب‌های عربی و تحولات جهان عرب چیزی نیست که کسی از آن مستثنی باشد. از افراد عادی گرفته تا جنبش‌های خواهان تغییر، نیروهای خارجی و رژیم اشغالگر صهیونیستی، گروهها و جنبش‌های مختلف در کشورهای عربی، در رابطه با آینده این انقلاب‌ها، پیوسته به نزاع و رقابت با یکدیگر می‌پردازند به طوری که تاکنون، نتایج نهایی آنها را غباری فرا گرفته که اجازه نمی‌دهد آینده آن را به طور قطعی اعلام کرد. البته ما امیدواریم که جنبش‌های تغییر و تحول بتوانند اهداف واقعی مردم و آرزوهایشان از جمله دستیابی به‌آزادی، عزت و کرامت را محقق سازند. پس از مطالعه موضوعی وقایع کشورهای عربی با چهار سناریوی مختلف در رابطه با آینده تحولات مواجه می‌شویم.

سناریوی اول: تغییر و اصلاح اساسی دولت
این سناریو بر ایجاد تغییرات اساسی در زیر ساختهای نظام سیاسی در کشور تأکید می‌کند به گونه‌ای که یک نظام سیاسی دمکراتیک که به اراده ملت و حقوق آن اهمیت بدهد، به وجود آید. در این شرایط، رژیم حاکم با چالش‌های سیاسی،‌ اقتصادی، اجتماعی،‌ امنیتی و غیره داخلی مواجه خواهد شد و تمام وقت خود را صرف پرداختن به امور داخلی خواهد کرد. اگر این نظام سیاسی در عبور از چالش‌ها موفق نشود، بی‌تردید خود را در مقابل گروهی از نیروهای سیاسی خواهد دید که نمی‌تواند همه آنها را راضی کند؛ گروههایی که برای به دست آوردن جایگاه بالا،‌ تلاش می‌کند و می‌خواهند موقعیت خود را در میان تصمیم گیرندگان محکم نماید. گروههای مذکور در صورت مشارکت در روند سیاسی، خواهان حجم بیشتری از مشارکت هستند و در صورت عدم مشارکت با کلیه برنامه ها و تصمیم گیری‌ها به مخالفت می پردازند و به دنبال تعطیل کردن روند سیاسی خواهند بود.
متأسفانه بسیاری از این گروهها فرق میان هرج و مرج و آزادی و رفتار مسئولانه را نمی‌دانند. در چنین شرایطی، نظام جدید با سازمانهای اقتصادی، آموزشی، اجتماعی،‌ امنیتی و نظامی مواجه خواهد شد که برای سال‌های زیاد از دست نظام سابق خسته و ناتوان شده بودند. نظام جدید به ناچار باید فعالیت برخی از این نهادها و مؤسسات را متوقف کند تا بتواند طرح‌های اصلاح را ‌آغاز نماید. البته فراموش نکنیم که در این مسیر با افراد باقی مانده از رژیم سابق برخورد خواهد کرد و آنها نیز به نوبه خود برای ایجاد خلل و تضعیف فعالیتهای نظام جدید، تلاش می‌نمایند. این نظام جدید برای تحکیم پایه‌های خود و اصلاح مؤسسات و نهادهای مختلف و ایجاد تغییر و تحولات مثبت در داخل،‌ به چندین سال وقت نیاز دارد. همچنین رهبران نظام جدید، نیازمند «معادله سحرآمیز» برای چگونگی تعامل با فشارهای خارجی،‌ احزب داخلی و بقایای رژیم سابق می باشند و در عین حال، نیازمند دستاوردهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی ملموسی هستند که بتوانند آنها را در اختیار همگان در داخل قرار دهند.
 بر اساس این سناریو، یک نظام دمکراتیک ضعیف و سست در کشور ایجاد خواهد شد و رهبران آن فقط به امور داخلی کشور می‌پردازند و از دخالت‌های خارجی و یا درگیریهای منطقه‌ای به شدت نگران می‌باشند.

سناریوی دوم: تغییر و اصلاح 
در چارچوب طرح خیزش و وحدت عربی و اسلامی و بر اساس این سناریو، رهبران جنبش‌های تغییر و اصلاح، دارای رویکردهای اسلامی، عربی و ملی هستند و معتقدند این خیزش ها به امور داخلی محدود نمی‌شود بلکه باید کل امت اسلامی را فرا گیرد.
مقابله با حالتهای ضعف، عقب ماندگی و  شکاف در میان امت اسلامی به یک طرح خیزشی و وحدت عربی اسلامی نیاز است. همچنین موفقیت جنبش‌های تغییر در این مسیر، مرهون موفقیت سایر جنبش‌های تغییر و اصلاح در سراسر امت اسلامی می‌باشد. این جنبش باید با اتحاد و همبستگی به مقابله با بقایای رژیم سابق، مشکلات داخلی و جلوگیری از نفوذ نیروها و قدرتهای بین‌المللی مخالف با آنها بپردازند.
 سناریوی مذکور تأکید می کند که ملت‌های عربی برای نان  انقلاب نکردند بلکه آنها به دنبال باز پس‌گیری کرامت و عزت امت اسلامی بودند و می‌خواستند به دور از تأثیر قدرت های خارجی، برای کشورشان تصمیم گیری نمایند. برای این امت، تنها دشمن، همان طرح صهیونیستی در خاورمیانه است. پس این انقلاب ها باید به شدت بر آرمان‌های امت اسلامی و آرمان فلسطین و آزدی آن، تأکید کنند.
چارچوب کلی این سناریو، منطقی و اصولی به نظر می‌رسد اما نکته مهم این است که جریان‌هایی که در رأس فرآیند تغییر و تحول قرار گرفتند، توجه به امور داخلی کشور، ایجاد اطمینان در میان قدرتهای غربی و بیان مفاهیم مشترک آزادی، دمکراسی و حقوق افراد را در رأس برنامه‌های خود قرار دادند. البته این بدین معنا نیست که جریانهای بر سرکار آمده، عقاید و ایدئولوژی‌های خود را تغییر دادند بلکه آنها به خوبی دریافتند که در چارچوب یک تغییر  تدریجی مسالمت‌آمیز قرار گرفته‌اند و برای تغییر در ساختار نظام و تقویت جایگاه خود در آن به مدت زمان بیشتری نیاز دارند و پس از سپری کردن این مرحله  به طرح‌های عمده خیزش و وحدت امت اسلامی توجه خواهند کرد.
رهبران و نیروهای بر سرکار آمده به خوبی از قدرت و نفوذ نیروهای مخرب در داخل و خارج مطلع هستند. حتی افرادی که در چارچوب معادله تغییر انقلابی بر سرکار آمده اند به خوبی می‌دانند که انقلابشان تا چه حد از سوی محیط اطراف مورد تهدید است و برای موفقیت آن به ناچار به نیروهای منطقه‌ای و بین‌المللی متوسل می‌شوند. بدین ترتیب، رفتار انقلابی آنان به تغییرات داخلی محدود می‌شود. بنابراین جریان‌های تغییر اسلامی هر چقدر که بخواهد ملت خود و نیروهای غربی را از عملکرد سیاسی خود در آینده مطمئن کنند بازهم در معرض چالش‌های زیادی از جانب دشمنان و مخالفان داخلی و خارجی قرار خواهد گرفت. اگر این جریان‌ها، روح انقلابی را درمیان طرفدارانش ایجاد نکنند بدون شک در مقابل این فشارها نمی‌تواند ایستادگی نماید.

سناریوی سوم: بازسازی رژیم های فاسد با لباسی جدید
سناریوی مذکور مبتنی بر این اصل می‌باشد که تغییر صورت گرفته، تنها رأس نظام را از بین برده است همانگونه که در مصر، تونس و یمن اتفاق افتاد. درحالی‌که افراد پایین دست و زیر ساختهای آن به‌ویژه زیر ساخت نظامی،‌ امنیتی، اقتصادی و قضایی به همان وضعیت سابق خود باقی ماند. این زیر ساخت‌ها، پایه‌های یک کشور را تشکیل می‌دهند و همواره از ابزارهای قدرت و فشار در داخل برخوردارند و توانایی مقابله با هرگونه تغییری که به نفعشان نباشد، را دارند این قدرتها برای مهار جنبش‌های تغییر  تلاش کرده و مانع از گسترش و نفوذ خیزش و انقلاب می‌شوند. آنها در مقابل تغییر و تحولات جدید در داخل کشور کمی تأمل خواهند کرد. از طریق ایجاد وضعیت بی‌ثباتی امنیتی،‌ نابسامانی اقتصادی و جنجال رسانه‌ای، به این تحولات ضربه وارد می‌نمایند و سپس رهبران و نمایندگان خود را به عنوان ناجی، در زمینه‌های اقتصادی و یا نظامی مطرح خواهند کرد و در این حالت، امید ملت ها در اجرای طرح خیزشی آزادیخواه واقعی از میان می‌رود.
در هرصورت، این نیروها پس از توافق با غربی ها به امتیازهای زیادی دست می‌یابند. کشورهای غربی نیز از سیاستهای این نیروها حمایت می‌کنند. همچنین چهره‌های جدیدی از نظام‌های فاسد روی کار خواهند آمد که بیشترین اختیارات ممکن را دارا می‌باشند. این سناریو موجب ایجاد درگیری میان انقلابیون خواهد شد. همانگونه که در مصر دیدیم و مشاهده کردیم که چطور شورای نظامی مصر، انقلاب را هدف قرار داد و احمد شفیق به عنوان نامزد ریاست جمهوری مطرح شد. پارلمانی که برای اولین بار ازجانب ملت انتخاب شده، منحل و اختیارات زیادی از رئیس‌جمهور سلب گردید.

سناریوی چهارم: تقسیم بندی منطقه بر اساس ترکیب قومی و نژادی
 این سناریو بر اصل قدرت تأثیر خارجی در تدوین نقشه منطقه و قابلیت‌های منطقه در رابطه با تقسیم بندی قومی و نژادی مبتنی می باشد. کشورهای منطقه، توانایی لازم برای مقابله با این طرح‌ها را ندارند. بر اساس این طرح، انقلاب‌های کشورهای عربی منجر به تضعیف دولت‌ها و احساس ناامنی، دینی فرهنگی و اجتماعی در میان ملت‌ها می شوند.
 همچنین در این سناریو مطرح می‌شود که قدرت های برسرکار آمده برای حمایت از موقعیت و افزایش نفوذ خود به قوم و یا اقلیتی که به آن گرایش دارند متوسل خواهند شد که این امر، موجب اعتراض سایر گروههای جامعه می‌شود.
علاوه بر این، قدرت‌های برسرکار آمده برای تشکیل احزاب و نیروهای خود گام بر خواهند برداشت و بر مناطقی که در آن نفوذ دارند، سیطره خواهند یافت و این، منجر به ایجاد شکاف و دوگانگی در جامعه می‌شود. در نتیجه، شرایط لازم برای رژیم صهیونیستی و قدرت های مخالف به منظور حمایت همه جانبه سیاسی، امنیتی، نظامی و رسانه‌ای فراهم می گردد.
 نویسندگان و متفکران صهیونیستی و غربی زیادی مانند برنارد لویس و الوف بن در مورد این سناریو صحبت کردند. تحقق یافتن این سناریو، مژده‌ای بزرگ برای این رژیم محسوب می شود زیرا در این شرایط، اسراییل به عنوان یک رژیم عادی، که اطراف آن را کشورهای علوی، دروزی، مارونی، شیعه و غیره احاطه کرده اند،‌ معرفی می‌شود. پس اگر در میان این کشورها کشوری با هویت یهودی تشکیل شود،‌ نباید متعجب شد.

سناریوی ترجیحی
تحقق این سناریو به عوامل زیادی بستگی دارد که عبارتند از:
1- توانایی جنبش‌های تغییر در حفظ حالت انقلابی و اقبال مردمی به آنها تا زمان کامل شدن فرآیند تغییر.
2- توانایی جنبش‌های تغییر در معرفی افراد شاخص و رهبران مردمی به گونه‌ای که بتوانند روند تغییر را به خوبی اداره و خلا سیاسی را پر کنند.
3- توانایی جنبش‌های تغییر در ایجاد ائتلاف گسترده ملی که از طریق آن بتوانند از موانع باج‌گیری سیاسی عبور، با افراد باقی مانده از رژیم سابق مقابله، از اقدامات تفرقه افکنانه جلوگیری و بر بحران‌های داخلی غلبه کنند.
4- توانایی جنبش‌های تغییر در تعیین عامل خارجی به ویژه آمریکا در تصمیم گیری ملی.
5- توانایی جنبش‌های تغییر در ایجاد موفقیت های ملموس برای شهروند عادی، به‌ویژه در زمینه‌های امنیتی، اقتصادی، مبارزه با فساد و حمایت از آزادی های فردی
6- توانایی جنبش‌های تغییر در پرداختن به مسائل کلان امت اسلامی به‌ویژه مسئله فلسطین.
ارائه جزئیات دقیق و مفصل از اقدامات انجام شده در کشورهای انقلابی، کار بسیار دشواری است اما به طور کلی می‌توان گفت:
1- فرآیند تغییر مسالمت‌آمیز در تونس، مصر و یمن باعث شد که بسیاری از بقایای اصلی رژیم سابق در پست‌های مهم و تأثیرگذار باقی بمانند.
2- آمریکا و نیروهای غربی همچنان بر مسائل سیاسی، امنیتی، اقتصادی، نظامی و رسانه‌ای در کشورهای میانه روی عربی و کشورهای انقلابی تأثیر زیادی دارند.
3- جنبش‌های تغییر در اغلب کشورهای عربی از دستیابی به نتایج ملموس و نهایی عاجز ماندند و نتوانستند رهبران تأثیرگذاری را معرفی کنند.
سناریویی که در آینده به وقوع خواهد پیوست به شرح زیر است:
1- تغییر و اصلاحات محدود در جهت تشکیل سازمان های دموکرات متزلزل
2- جذب اسلام گرایان در عرصه سیاسی و ورود آنها در آزمایش‌های سخت و چالش‌های جدی و این فرصتی خواهد بود برای بالا بردن توانمندیهای خودوافزایش حمایتهای مردمی و یاممکن است به دلیل اشتباهاتشان، نفوذشان کم شود که البته دیگران نیز برای این امر تلاش می کنند.
3- ورود منطقه به فضای ناامن در سایه زد و خورد میان گروه های خواهان تغییر، بقایای نظام سابق و قدرت‌های خارجی.

نویسنده: محسن صالح 
ترجمه: اسراء قطبی 

منبع:مرکز الزیتونه

 

 


| شناسه مطلب: 158093







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.