دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

بختک نابودی "اسراییل"؛ اگرمیدانستند روزی با لباس جنگی کشاورزی خواهند کرد قطعا به این مهاجرت اجباری

فضای این روزهای داخل سرزمین های اشغالی برخلاف فضای موجود در کشورهای پیرامونی اش چون مصر و تونس و... که سرشار از امید به روزهای خوب و پرنشاط  آینده در نتیجه سقوط دیکتاتورها و ازادی ملتها است فضای امیدوارکننده ای نیست و انگونه که از سایت ها و لابلای روزنامه های این رژیم برمی آید میهمانان ناخوانده این سرزمین ها دائما از خوف،  دلهره ،  ناامیدی به آینده و سرنوشت، جنگ و در نهایت مرگ سخن می گویند. واژه گان ناامید کننده ای که ماحصل شش دهه جنایت و قساوت سران رژیمی است که آنان را با وعده های پوشالی به سرزمین فلسطین کشانده است.  این روزها دائما مهاجران مقیم سرزمین های اشغالی از این مانور به آن مانور توسط مقامهای صهیونیست دست به دست می گردند . دائما در صف دریافت ابزار آلات جنگی می ایستند و لباس نظامی به جای لباس کار و تفریح به تن می کنند.
جالب اینجاست، سران رژیم تل اویو که هنوز  نتوانسته اند سونامی ترس و ناامیدی  که همچون بختک بر سر جامعه این روزهای اسراییل افتاده را درمان کنند همچنان بر طبل جنگ علیه کشورهای منطقه می کوبند. جنگ با کدام عده و عُده ؟ خدا می داند.
اسرائیلی ها هنوز خاطرات جنگ های گذشته را در یادها دارند و در بدترین حالت آن که همان جنگ 33 روزه با لبنان و 22 روزه غزه بود فرزندان و اقوام خود را از دست می دادند برای اشغال سرزمینی دیگر که این خواست آنان نبود.
آنان از اروپا مهاجرت کرده بودند برای آرامش های وعده داده شده نه برای جنگ، آنها فراری از جنگ بودند و دوری از زادگاه و موطن  اصلی خود را تحمل کرده بودند که آسایش داشته باشند، آنها فریب دروغ های سران صهیون بین الملل را خورده بودند که وعده های پوشالی به آنان داده بودند ولی اجبار در خدمت سربازی را حتی برای دختران را واقعی نمی پنداشتند و فکر نمی کردند که این تمرینات برای وقوع جنگ های پی در پی است که رژیم صهیونیستی برای اشغال خاک کشورهای اطراف صورت می دهد و فرزندان و پدران می بایست برای ارضای حس قدرت طلبی سران اسرائیل کشته می شوند.
شاید اگر آنان در کشورهای خودشان برای مقاومت در برابر بیگانگان کشته می شدند حداقل آنگاه به بهشت می رسیدند ولی درحال حاضر آنها حتی بعد از مرگ نیز به بهشت نمی روند. سایه مرگ و جنگ دائما بر سر اسرائیلی ها می چرخد و ناگهان اجل معلق فرود می آید.
یک روز به آنها می گویند بیائید ماسک ضد گازهای شیمیایی بگیرید و آنان هراسان از جنگ در صف می ایستند و ماسکهای دریافتی را از ترس اینکه ناقص باشد در همان صف تست می کنند و بعد از سالن خارج می شوند. یک روز هشدار می دهند اگر از خانه بیرون رفتید فاصله تان با پناهگاه بیش از یک دقیقه نباشد، یک بار بین کشاورزان لباس های جنگی تقسیم می کنند که بتوانند بجنگند، یکبار در مدارس مانور حمله هوایی بر پا می کنند و کودکان گریان به زیر میزها می روند، یکبار مانور تمرین برای زندگی در پناهگاه برپا می کنند و دائما این جویندگان بهشت را تمرین نظامی می دهند. آنان به بهشت نیامدند بلکه به پادگان بزرگ اشغالی سفر کردند که دائما در تمرین هستند.
گاهی اوقات آنها حتی جرات پیاده روی در خیابان را هم ندارند زیرا ترس از موشکهای مقاومت عرصه را برای یک زندگی ساده تنگ کرده و دیروز نیز رژیم صهیونیستی اعلام کرد که حتی شما در خارج از سرزمین های اشغالی نیز امنیت ندارید. مقامات اسرائیلی اعلام کردند که ما یک موسسه تحقیقاتی داریم که بررسی های ان نشان می دهد که در فصل پاییز و همزمان با یکی دو مناسبت مربوط به یهودیان امنیت لازم برای سفر اسرائیلی ها به دیگر کشورهای اروپایی و آفریقایی و حتی ترکیه وجود ندارد.
این سازمان اعلام کرد که شما نه تنها در داخل سرزمین های اشغالی امکان دارد مورد حمله باشید بلکه در کشورهای دیگر نیز در امان نیستید پس برای تفریح سفر هم نروید. این پادگان نظامی آرام آرام به یک زندان تبدیل شده است زیرا دور تا دور آنرا هم دیوار های بلند 15 متری فرا گرفته و شاید دلیل مهاجرت نزدیک به سیصد هزار اسرائیلی به موطن های اصلی خود یا همان مهاجرت معکوس به همین دلیل باشد.
چند ماهی است که رژیم صهیونیستی بازی جدیدی را شروع کرده و آنهم تبلیغ برای جنگ با ایران است. هنوز اسرائیلی ها فرزندان کشته شده خود را در جنگ 33 روزه فراموش نکرده اند که برای هیچ از بین رفتند و حال باید نگران جنگی دیگر باشند، جنگی که این بار خود مقامات صهیونسیتی و امریکا نیز با آن مخالفند و آشکارا اعلام می کنند که این جنگ یعنی نابودی اسرائیل و دائما به نخست وزیر و وزیر جنگ هشدار می دهند که مانع از آغاز چنین تنشی در منطقه شوند و مدام بر طبل جنگ نکوبند.
همین فشار های روانی بر جامعه صهیونیستی سبب شده تا آنان به فکر شروع بدبختی های پیش رو باشند ولی این بار دیگر مانند گذشته ها نیست انها حتی پناهگاه های خود را نیز که محل امن است استتار می کنند و به قول یونی یکی از کسانی که در سال 81 میلادی متولد شده، شمال سرزمین های اشغالی محل جنگ دائمی با لبنان بوده است. وی می گوید که دوران کودکی خود را به یاد دارم که دائما با شنیدن صدای آژیر هراسان و گریان به همراه معلم ها و دیگر دوستانم به سمت پناهگاه فرار می کردیم. پناهگاه هایی مرطوب و نمور که تحمل آن فضا آنقدر دشوار بود که هنوز هم در خاطرم هست. وی می گوید با آنکه کودک بودم و کاملا نمی توانستم عمق مشکلات فاجعه بار جنگ را درک کنم ولی می دانستم که جنگ باعث تعطیلی مدرسه ها بود. در سال 2006 نیز مجددا جنگ با لبنان را دقیق یاد دارم که موشکی به اطراف خانه مان خورد و من هرگز ان صحنه ها را فراموش نمی کنم که چه فجایعی رخ داد.
این مطالب حاکی از فشارهای شدید روانی بر جامعه صهیونیستی است که مجبور هستند دائما زیر سایه خوفناک جنگ زندگی کنند و با اولین نشانه و یا صحبت از جنگ یاد خاطرات تلخی می شوند که به هیچ وجه نمی خواهند تکرار شود. شاید به همین دلیل است که یهودیان مهاجر در مقابل خانه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر و ایهود باراک وزیر جنگ اسرائیل جمع می شوند و شعار سر می دهند شاید جامعه صهیونیستی دیگر حاضر نیست به خاطر عقده های درونی صهیونیستها بجنگند و جان خود را به خطر بیاندازند.
شاید یهودیان مهاجر به این نتیجه رسیده اند که ایران هسته ای منظور ایرانی نیست که همانند اسرائیل بمب اتم داشته باشد بلکه تنها استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای می کند پس چرا ما باید برای این دروغ ها بجنگیم. پس شعار " جنگ با ایران نه " را سر می دهند کمپین های متعدد ضد جنگ بر پا می کنند و تظاهرات های پی در پی  برپا می کنند.
مهاجران به سرزمین های اشغالی در وبلاگ ها و دلنوشته های خود آورده اند که جنگ برای من معنی و مفهومی ندارد و برای حل هیچ مشکلی من جنگ را چاره نمی دانم. زیرا جنگ تنها باعث ریخته شدن خون انسان ها می شود. برخی ها نوشته اند که اگر کسانی هستند که فکر می کنند که جنگ اوضاع نا به سامان داخلی را سرو سامان می بخشد بدانند که این یک تصور غلط است و تنها باعث بیشتر شدن فشارها می شود زیرا مقامات می بایست هزینه بیشتری را صرف جنگ کنند.
یک یهودی که پدر و مادرش برای زندگی بهتر به سرزمین های اشغالی انتقال یافته اند در فضای مجازی ایتنرنت نوشته است که گاهی اوقات تحت فشارهای گوناگون به خلوت می روم و از خودم می پرسم چرا من باید در اینجا به دنیا بیایم؟ چرا من در کشوری دیگر به دنیا نیامدم؟
در برخی تصاویر می بینیم که تعقیب کنندگان بهشت در زیر خروارها خاک و در مخفی گاه ها زندگی سختی دارند، یا کشاورزانی که لباس جنگ بر تن کرده اند، شغل آنها دامداری است نه رزم. باید از آنان پرسید که اگر شما می دانستید که پس از مهاجرت از کشورهایتان می خواهید با لباس جنگی کشاورزی کنید و زمنین ها را شخم بزنید آیا انها بازهم به این مهاجرت و اشغال سرزمین فلسطین تن می دادند؟ باید از آنان پرسید که آیا شما حاضرهستید به کشوری مهاجرت کنید که مقامات آن ساکنان اصلی آن را می کشند تا شما به آن سفر کنید؟ آیا به جایی سفر می کنید که سیاستگذاران صهیونیست دائما به فکر جنگ باشند؟ آیا حاضرید به جای ایستادن در صف بستی های خنک در فصل تابستان و یا تست یک نوشیدنی یک ماسک ضد گاز را در گرمای تابستان به صورت خود تست کنید و هراس داشته باشید که شاید سالم نباشد و یا سایزش مناسب شما نباشد و شما دچار گاز گرفتگی و مرگ شوید؟ آیا شما با این دیدگاه مهاجرت کرده اید؟

عماد نجار


| شناسه مطلب: 158106







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.