اذعان یکی ازمقامات رژیم صهیونیستی به دروغ پردازی درباره ایرانریا،درحقیقت هدف رژیم صهیونیستی...

یکی از مقامات ارشد رژیم صهیونیستی در تحلیلی نوشت:تل الربیع بشدت از قدرت رو به رشد ایران نگران بوده و هدف اسرائیل ازجنگ احتمالی با تهران تنها تثبیت قدرت خود درمنطقه است.
بگزارش خبرگزاری قدس (قدسنا)"شلوموبن عامی"وزیرامورخارجه اسبق رژیم صهیونیستی (5 ماه درسالهای 2000-2001)که اکنون معاون مرکزبین المللی صلح موسوم به"تولدو"(Toledo)است ودرزمینه مسائل مربوط به خاورمیانه تحقیق می کند درتحلیلی نوشت:هدف رژیم صهیونیستی ازجنگ احتمالی باایران مقابله با تهدیداتمی ایران نیست بلکه تل الربیع قصد دارد ضمن جلوگیری ازقدرت گرفتن ایران درمنطقه خود این مقام را دربین کشورهای خاورمیانه بدست آورد.
"شلومو بن عامی"دراین تحلیل ازپیشرفتهای هسته ای ایران بعنوان شبحی میان رژیم صهیونیستی وامریکا یاد کرده وعنوان داشته است که نتانیاهو با راه اندازی این موج سعی دارد با سوءاستفاده از توان امریکا جنگی را علیه ایران راه اندازی کند تا هم مانع ازبسط قدرت ایران شودوهم خود را درمنطقه به رتبه ای که ایران درپی آنست  برساند.وی افزود:اما فشاربه امریکا برای اقدام نظامی علیه ایران همراه با مداخلات نخست وزیر رژیم صهیونیستی در برنامه های تبلیغاتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری اینکشور بنوعی رقابت درقدرت نمایی بین نتانیاهوواوباما تبدیل شده است.
درنگاهی بنظرات رهبران آمریکاورژیم صهیونیستی متوجه میشویم که اسرائیلی ها خط قرمز را در حقیقت انتقال سیستم های غنی سازی اورانیوم به اعماق زمین و خارج از دسترس کردن آنها میدانند.اماآمریکا خط قرمز را آغازساخت بمب اتمی توسط ایران اعلام داشته است.
در حقیقت هدف رژیم صهیونیستی از اقدام برضد ایران از بین بردن تهدیدی به نام ایران نیست بلکه سعی در تثبیت و قدرت نمایی در منطقه می باشد.این درحالیست که رهبران اسرائیلی پس از انقلاب در مصر و روی کار آمدن یک دولت اسلامی در این کشوربشدت احساس خطرکرده اند.اسرائیل درگذشته از بابت اردن خیالی آسوده داشت زیرا دولت امان بطور سنتی دوست و همپیمان اسرائیل بوده ولی در حال حاضر دولت اردن در حالت بسیار ضعیف و شکننده ای قرار دارد و به قدرت رسیدن اسلام گراها در منطقه نه تنها خطری بسیار جدی برای اسرائیل است بلکه توان بالایی را به جنبش های اسلامی همچون حزب الله، حماس و جهاد اسلامی و برخی دیگر از دشمنان رژیم صهیونیستی داده است.
دلیل اسرائیل برای حمله به ایران تنها سرکوب کشوری قدرتمند به نام ایران نیست بلکه نوعی زهرچشم گرفتن از کشورهای منطقه است و این همان تفکر نتانیاهو نخست وزیر و ایهود باراک وزیر جنگ است که به نام خاورمیانه بزرگ سعی دراجرای آن دارند.
امریکا ابرقدرتی است که توانمندیهایش در عرصه های سیاسی و نظامی در خاورمیانه با مانعی بزرگ به نام ایران برخورد کرده و تصمیم به حذف این مانع دارد حتی با اقدام نظامی ولی برای این کار بررسیهای زیادی را   انجام داده است تا ضررهای آینده این اقدام را به حداقل برساند.اما آمریکا باید متوجه باشدعواقب اقدام علیه ایران شاید امریکا را سالهای زیادی ازخاورمیانه دورکند.ما می دانیم که امریکا برای اقدام علیه ایران هسته ای از اسراییل دارای موقعیت مناسبتری میباشد.ولی واشنگتن هزینه هایی را که برای این اقدام خواهد پرداخت را به خوبی بررسی کرده ودرتحقیقات انجام شده که "زبگنی برژینسکی" و"برنت اسکوکرافت"مشاوران سابق امنیت ملی امریکا نیز آنرا تایید کرده اند مشخص شده است که حمله به ایران نه تنها نمی تواند مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته ای شود بلکه این هزینه تنها حالت تاخیری دارد و این در حالی است که اصولا ایران چنین قصدی را بواقع داشته باشد.
راه حل کلی برای توقف ایران هسته ای اعمال فشار برای چندین سال پیاپی است.ودرصورتیکه این فشارها نتوانست ایران را متوقف کند طرح براندازی اجرا میشود که امریکا می بایست متعهد تامین هزینه های این اقدام باشد و تمامی توان خود را در عراق وا افغانستان را بکار گیرد و همچنین نباید فراموش کرد که آن طرح قدیمی که تصور می شد اعراب بطور سنتی با ایران و هرگونه پیشرفتهایش مخالف هستند بعد از خیزش در میان ملت های منطقه و بروز تحرکات ضد امریکایی در این کشورها تقریبا منسوخ شده است.
دولتهای اسلامگرای روی کار آمده بعد از سرنگونی رژیم های قبلی اگر چه با ایران هسته ای موافق نیستند ولی می بایست همواره چهره ای ضد امریکایی از خود بروز دهند تا در بین مردمشان از محبوبیت برخوردار باشند و همین دلیل خوبی است تاشرایط برای امریکا بمنظوراقدام نظامی علیه ایران مساعد نباشد.
اقدام امریکا علیه ایران همانند جرقه ای در انبار باروت است که ملتهای منطقه را برافروخته و سیل عظیمی بر ضد امریکا و اسرائیل راه می اندازدو در خاورمیانه همه گیر خواهد شد.برای اقدام نظامی برضد ایران می بایست ابتدا دلایل مشروعی تهیه کرد که سازمان ملل یکی ازاصلی ترین آنهامیباشد ولی چین وروسیه پرقدرت سد محکمی دربرابر این طرح هستند.
باتلاق افغانستان و عراق کارنامه مناسبی را برای امریکا نزد اروپائیان وغربیها نشان نمیدهدوایالات متحده نمیتواند روی مشارکت آنان درحمله به ایران حساب کند.
نخست وزیررژیم صهیونیستی تنها از دیدگاه جنگی به این موضوع می نگرد و هیچ توجهی به مسائل ژئو پولیتیک ندارد.این دگماتیسم درمواجهات نتانیاهو با فلسطینیان نیزمشاهده میشودوتبعات آن کم شدن دوستان اسرائیل در سطح جهان است.البته این گمانه راهم نبایدفراموش کرد که این غوغا گریها همه برای انحراف افکار عمومی جهان از قضیه فلسطین است."شلوموبن عامی" درانتها به مقامات رژیم صهیونیستی توصیه کرده است برای تقابل با بحران تنفرازاسرائیل درمنطقه باتشکیل دوکشورفلسطین واسرائیل موافقت کنند تا شاید به این وسیله بتوان حس همراهی کشورهای عرب منطقه را به تل الربیع جلب کرد.
تمام:ع ن/حُر14