همه پرسی درمصرودشمنی غرب بااسلامگراها،برخی جریانها،همچون بازمانده های رژیم مبارک،اسرائیل وطرفداران غربی آن درآغازتلاش کردندمحرک تحولات مصررااخوانالمسلمین معرفی کرده که هدف شان...
محمد شاهدی
جریان اخوان المسلمین اندکی پس از شروع اعتراضات مردمی در کنار جوانان و مردم انقلابی مصر حضوری فعال داشت، البته درحالی که همواره سعی داشت با محافظه کاری وارد صحنه سیاسی شود و از هرگونه تندروی جلوگیری و جانب اعتدال و همراهی را با تمامی گروه های مصری جهت اجماع درمقابل حکومت وقت مبارک در پیش بگیرند ، بگونه ای که ذهنیت داخلی و خارجی جهت تصاحب قدرت توسط گروهی خاص ایجاد نگردد و از تمام پتانسیل موجود علیه حکومت جور استفاده گردد.
اخوان، جنبشی است که درسال 1928 توسط حسن البنا پایه گذاری شد. با ترور او در در 12 فوریه 1949 توسط عوامل ملک فاروق و به دستور قدرت هایی چون انگلیس و آمریکا به ظاهر به پایان نرسید و در انقلاب 25 ژانویه 2011 بار دیگر خود را نشان داد. بدین ترتیب از ٢٨ ژانویه تا ١١ فوریه (روز کنارهگیری مبارک)، تمامی نیروهای اپوزیسیون مصر در کنار هم به تظاهرات ادامه داده و خواستار سقوط رژیم مبارک شدند. پس از تحقق هدف اولیه، بحثها و سخنان فراوانی در زمینۀ رهبری موج اعتراضات و چگونگی سازماندهی تظاهرات مخالفان مطرح شد. لذا باید در این چهارچوب سقوط مبارک را مبتنی بر اراده عمومی مردم مصر دانست. تحولات مصر نشان داد که احزاب و گروه های ملی ، چپ گرا ، ناصریست ها و نیروهای طرفدار جامعه مدنی ، اخوانی ها و سلفی ها و ... در جریان انقلاب حضور داشتندو تحولات مصر نتیجۀ ارادۀ احزاب و گروههای اپوزیسیون و همسویی آنها با مردم مصر و تمرکز آنها حول هدف سرنگونی مبارک بود.
برخی جریان ها ، همچون بازمانده های رژیم مبارک، اسرائیل و طرفداران غربی آن در آغاز تلاش کردند، محرک تحولات مصر را اخوانالمسلمین معرفی کرده که هدف شان به دست گرفتن قدرت برای ضربه زدن به اسرائیل و منافع منطقهای غرب است. بحثهایی که همچنان ادامه دارد و انتظار نمیرود در آیندهای نزدیک نیز کنار گذاشته شود ، چر اکه مردم مصر آگاهانه و با میل باطنی جریان اسلامی را برگزیدند و تحت لوای آن به انقلاب خود شکل و چارچوب دادند چرا که خاستگاه قیام ، انقلاب و بیداری اسلامی و معنویت از دست رفته بود.
اما شاهد آن بودیم که مخالفان انقلاب شروع به سنگ اندازی و اخلال در امور داخلی و خارجی کشور با هدف ناکام گذاشتن انقلاب مردم مصر کردند تا آنجا که با ایجاد بدبینی بین گروه ها، احزاب و قومیت های مصری ، سعی در تفرقه و القای دیکتاتوری دینی - اخوانی نمودند. سناریویی که نباید از آن غافل شد این است که اخوان، قربانی ائتلاف و اتحاد نیروهای داخلی، ارتش، دولت های غربی و آمریکا شده که در یک توافق – هرچند غیر رسمی- تمایلی ندارند تا اخوان وارد صحنه سیاسی شده یا دست کم در حوزه سیاسی به موفقیت رسد و اداره چنین جایگاهی در اختیار اسلام گرایان قرار گیرد که این امر را در انحلال پارلمان و افزایش اختیارات شواری عالی نظامی مصر و کاهش اختیارات ریاست جمهوری به وضوح می توان مشاهده کرد.
در پرتو وقوع بیداری اسلامی در خاورمیانه و شمال آفریقا جایگاه هژمونیک غرب بویژه امریکا و متحدانش بخصوص رژیم صهیونیستی متزلزل گردیده و این سیر نزولی منافع آنان را به خطر انداخته است ، تاجایی که پس از آنکه نتوانستند جلوی موج بیداری اسلامی را بگیرند سعی در مدیریت بحران و سمت و سو دادن به آن کرده اند. شاید بتوان اوج این بحران را "پس از انتخابات پر تنش ریاست جمهوری مصر " ، موضوع بیانیه رئیس جمهور "مرسی" در آستانه همه پرسی قانون اساسی مصر مشاهده کرد. بیانیه افزایش اختیارات ریاست جمهوری توسط محمد مرسی با توجه به جو حاکم و استمرار فضای مسموم دوران مبارک صادر شد که با هدف جلوگیری از سنگ اندازی عمال رژیم سابق مبارک که هنوز هم در مسند هایی حضور دارند و همواره سعی می کنند به گونه ای عمل کنند تا همچنان تمرکز قدرت در ارتش و نظامیان عالی رتبه قرار گیرد و دولت مردمی اخوان اسلام گرا ، امور حکومتی را به طور کامل در اختیار نگیرد و با ایجاد هر ج و مرج و بی ثباتی به مردم نشان دهند که اخوان شایسته حکومت داری نیست و همان نظام سابق مبارک است که می تواند کشور را اداره کند ، این بیانیه فضای ملتهبی را در مصر رقم زد که تا کنون با فراز و نشیب فراوان ادامه دارد.
این بیانیه با مخالفت گروه هایی از مردم و اعتصاب قضات عالی مصر روبرو شد که خواستار لغو چنین اختیاراتی شدند تا جایی که تجمعات و اعتراضات خیابانی در مقابل کاخ ریاست جمهوری به خشونت کشیده شد که چندین کشته و زخمی بر جای گذاشت، گروهی به مرسی لقب فرعون تازه مصر دادند. حتی 8 روزنامه در حرکتی اعتراضی انتشار روزنامه های خود را به حالت تعلیق در آورند و شعارهایی چون : "آنچه که اتفاق می افتد علیه کشور و ملت است" و "هر که عاشق مصر است نباید کاری کند که او را احمق فرض کنند" را سر دادند.
در این میان نقش رسانه های بین المللی در پوشش خبری لحظه به لحظه آن بسیار قابل تامل بود. تا شاید نشان دهند مصری که دم از سردمداری جهان عرب و اسلام را با آن پیشینه تاریخی کهن می زند ، هنوز آمادگی ایجاد دموکراسی با حکومتداری اسلام گرایان را ندارد و نشان دهند اخوانی ها تنها سعی در تصاحب قدرت و در پی دیکتاتوری دینی هستند.
اما محمد مرسی با توجه به این اتفاقات بیان داشت ، از ریختن خون بیزارم و از کشته شدن افراد درد مند شده ام و فرقی نمی کند از چه دین ، مذهب و جریانی باشند، باید اختلافات از طریق گفتگو حل گردد. همه باید مصلحت مردم را درنظر بگیرند تا اراده مردم محقق گردد. ما مدت ها در طول سال ها ظلم و ستم حاکمان جور ، در انتظار چنین روزهایی بودیم. وی همچنین بیانیه جدید قانون اساسی را پس از مذاکره با جریان های مخالف ، موقتی اعلام و بیان می دارد که با لغو بیانیه به ثبات و آرامش کشور کمک کرده ولی بر برگزاری همه پرسی در موعد خود "15 دسامبر" تاکید می کند .
اکنون نیز شاهد صفوف به هم فشرده مردم مصر پای صندوق های رای در همه پرسی قانون اساسی از تمامی گروه ها حتی مخالفان هستیم تا بار دیگر نشان دهند ائتلافی که با کشورهای غربی سعی در حذف جریان اسلام گرایی دارد ، فرجامی جز شکست ندارد . چرا که نقش و جایگاه مصر در جهان عرب و خاورمیانه بویژه همسایگی آن با رژیم غاصب صهیونیستی ، بازیگری آن را سخت و بسیار پیچیده کرده است و در چنین فضای پر تنش و آشوب ، حاکمیت عقل جمعی و آرامش ، بسیار حایز اهمیت است تا بتواند بحران هایی را که نیروهای خارجی بویژه غرب و رژیم صهیونیستی در فضای داخلی مصر ایجاد می کنند با موفقیت پشت سر بگذارد و نگذارد لطمه ای به انقلاب مردم مصر وارد آید.
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس