شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

چرا آمریکا و اسراییل از تحولات لبنان عصبانی هستند؟

تقریبا براحتی می توان تشخیص داد که چرا شیمون پرز رییس رژیم صهیونیستی، سفیر آمریکا در بیروت و همچنین دکتر عبدالعزیز الخوجه سفیر عربستان در لبنان و کمی دورتر دولتمردان مصری تا این حد نسبت به تحولات یکی دو روز اخیر لبنان ابراز نگرانی کرده اند و به شدت از اتفاقات رخ داده عصبانی اند.
اقدام سریع جناح معارض لبنان به این دلیل مورد عصبانیت آمریکا و اسراییل قرار گرفته است که این اقدام پیش از طرح تابستان داغی صورت گرفت که دیوید ولش دستیار وزیر خارجه آمریکا چندی پیش در سفر به لبنان با هدف ایجاد تغییراتی گسترده در لبنان وعده داده بود. این تغییرات عبارت بود از خلع سلاح مقاومت لبنان از طریق دو پروژه سیاسی و نظامی.
با این وجود عصبانیت تل آویو و واشنگتن از این تحولات صرفا به دلیل بعد لبنانی پیامدهای آن نیست. براساس طرح سیاسی نظامی ای که آمریکا و اسراییل به کمک برخی متحدان عربی خود برای تابستان خاورمیانه تدارک دیده بودند، عراق ، فلسطین و لبنان یکجا هدف برنامه هایی بود که می بایست در نهایت به نفع منافع استعماری آمریکا پایان می یافت. از دید تیم نو محافظه کار حاکم بر کاخ سفید نتایج حاصله از مثلث ویرانه عراق، ‌لبنان و فلسطین در مدت باقی مانده تا پایان عمر ریاست جمهوری بوش می بایست به تحولی انجامد که منجر به ابقای حضور نظامیان آمریکا در عراق شود. 150 هزار نظامی ای که براساس مصوبه شورای امنیت سازمان ملل می بایست تا پایان سال 2008 از عراق خارج شوند . خروج این تعداد نظامی پس از پنج سال اشغال عراق و عدم دستیابی واشنگتن به کمترین دستاورد از این ماجراجویی بی شک فاجعه ای جبران ناپذیر برای آمریکایی ها تلقی خواهد شد بنابراین کاخ سفید در صدد طرحی نو افتاد. این طرح شامل اعلام تشکیل دولت فلسطینی ، امضای توافق امنیتی با دولت عراق و بروز جنگ داخلی درلبنان با هدف سرگرم کردن این کشور در تحولات درونی و تحلیل توان آن بود.
تیم حاکم برکاخ سفید به کمک اسراییل و برخی متحدان عربی خود سرمایه گذاری عظیمی بر روی این پروژه سه گانه انجام داده بود و براساس برنامه زمان بندی شده ابتدا عراق سپس فلسطین و پس از آن نوبت لبنان بود. در فلسطین موافقت ابومازن رییس تشکیلات خودگردان برای چشم پوشی از بیت المقدس و آوارگان اخذ شده است و اعراب نیز در این باره هرگونه تصمیم گیری را برعهده ابومازن گذاشته اند. با توجه به احاطه ای که کاخ سفید بر ابومازن دارد امضای سند تشکیل دولت فلسطینی توسط ابومازن امری یقینی است مگر آنکه افکار عمومی فلسطین در پی تغییری باشد. این درحالی است که یاسر عرفات رییس فقید تشکیلات خودگردان فلسطین در چنین وضعیتی (کمپ دیوید دوم)تصمیم گیری در مورد بیت المقدس را به جهان عرب و اسلام واگذار کرد و به همین دلیل آمریکایی ها از او عبور کردند.اما ابومازن به این دلیل  که توسط خود آمریکایی ها به قدرت رسیده نه به دلیل سوابق مبارزاتی اش به راحتی تسلیم خواسته های واشنگتن شده است. تهدید او به استعفا نیز حاکی از این موقعیت جدیدش می باشد.ضمن آنکه اعراب نیز به دلیل جایگاه بسیار ضعیفشان در معادلات بین المللی توان مقاومت در برابر مطالبات آمریکا را ندارند و بر این اساس قضیه فلسطین را صرفا فلسطینی می دانند و تصمیم گیری در این مورد را به ابومازن محول کرده اند. این در حالی است که مراسم باصطلاح جشن 60سالگی اسراییل که بوش در آن شرکت خواهد کرد نیز به عنوان زمینه  ای برای امضای این معامله بزرگ تدارک دیده شده است. موفقیت بوش در این نبرد فضای جدیدی را برای واشنگتن خلق خواهد کرد. این فضای جدید نیازمند آن است که آمریکایی ها چند صباحی در عراق بیشتر بمانند. از این رو طرح موسوم به توافق امنیتی (بخوانید امنیتی سیاسی و اقتصادی) به دولت عراق پیشنهاد شده است صرفا در ازای این نکته که عراق از تحت بند هفت منشور سازمان ملل خارج شود. یعنی استقلال خود را از سازمان ملل  بازیابد. امریکا در ازای این وعده (خروج عراق از تحت بند هفت) خواستار حضور بلند مدت در عراق با مصونیت های ویژه است. مصونیتهای قضایی،اقدام علیه هر شخص یا گروهی که او تشخیص دهد جزو مصادیق تروریسم است و همچنین اقدام علیه کشورهای منطقه از خاک عراق. تلاش اخیر برای سرکوب جیش المهدی نیز در همین چارچوب قابل ارزیابی است.
از این رو دستیابی به نتایج مورد نظر در دو حلقه فلسطین و عراق (با علم به نیاز مبرم بوش به نتایج آن) نیازمند از کار انداختن لبنانی است که نشان داده است در دو سال اخیر بیشترین تاثیرگذاری را بر تحولات خاورمیانه داشته و به دلیل موقعیت بسیار استراتژیکش مانع از تحقق منافع استعماری آمریکا است. بنابراین جریان معارض یا به بیانی دیگر جریان  مقاومت در لبنان می بایست در ابتدا خنثی و سپس حذف شود. حذف جریان معارض در لبنان از دید واشنگتن تنها از طریق جنگ داخلی و توزیع بحران و تنش امکان پذیر است.(زیرا آزمون اقدام نظامی علیه این جریان در جنگ تابستان 2006 به شکست انجامید) بنابراین وعده تابستان داغ توسط دیوید ولش در واقع حکایت از اجرای طرح بزرگی داشت که زمینه های ان با ارسال سلاح و مواد منفجره و سیستمهای پیشرفته نظامی به درون لبنان و جریانهای خرابکار همسو با سیاستهای تل اویو و واشنگتن فراهم شده بود. حال نیروهای معارض دولت لبنان با اقدامی پیشدستانه سرمایه گذاری عظیم آمریکا و اسراییل را برای پیشبرد اهداف خود در منطقه نقش برآب کرده اند. از دید کاخ سفید تضعیف معارضان در لبنان بدون شک به تضعیف جایگاه جریان حماس و جهاد اسلامی در فلسطین و تقویت جریان 14 مارس در لبنان منجر خواهد شد و تضعیف حماس و جهاد به معنای قدرت یابی ابومازن است تا او به راحتی بتواند در معامله ای که واشنگتن و تل آویو پیش روی او گذاشته اند قادر به تصمیم گیری باشد. از این رو خشم انان نسبت به اقدام معارضان جناح حاکم بر دولت لبنان قابل درک است. ضمن آنکه موفقیت آمریکا و اسراییل در این طرح در واقع به تقویت جایگاه منطقه ای متحدانی چون عربستان ، اردن و مصر نیز کمک می کرد و لذا ابراز نگرانی این کشورها نسبت به تحولات لبنان نیز تا حدودی قابل درک است.


| شناسه مطلب: 158720







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.