یدیعوت: انتفاضه در راه است و ما فاقد یک رهبر مقتدرهستیم
یدیعوت احارنوت در تحلیلی پیرامون آینده وضعیت ابومازن رییس تشکیلات خودگردان فلسطین پیش بینی کرد که موقعیت وی در آینده نسبت به رقیب حزبی وی حماس در فلسطین تضعیف خواهد شد و فلسطینی ها برای اتحاد خود به سمت آغاز انتفاضه جدیدی پیش خواهند رفت و این در حالی است که اسراییل به دیلیل فقدان یک رهبر مقتدر توانایی رویارویی با این انتفاضه را نخواهد داشت. به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا) روزنامه صهیونیستی یدیعوت احارنوت با اعلام موضع بالا در تحلیلی نوشت: مدتهاست که عملاً فلسطین به دو بخش تقسیم شده و زندگی همچنان ادامه دارد. اما در ژانویة آتی فلسطین در سطحی قانونی به دو بخش تقسیم خواهد شد. این امر بیانگر فروپاشی سیاسی فلسطین است.
آنچه که یک بار در سال 1936 رخ داد و مجدداً در سال 1948 اتفاق افتاد، این بار در 14 ژانویه 2009 رخ خواهد داد. 4 ماه بعد دورة ریاست محمود عباس به پایان خواهد رسید. اما او ابومازن است، در نتیجه طوفان به پا خواهد شد. حماس اجازة برگزاری انتخابات در نوارغزه را اعطاء نخواهد کرد، بویژه اگر نامزد این انتخابات ابومازن و یا یک شخصیت وابسته به جنبش فتح باشد. تا زمانی که اوضاع این چنین است، امکان برگزاری انتخابات ریاستی وجود نخواهد داشت. جنبش حماس در چنین شرایطی، صرفاً منتظر عملی شدن این نظریه است که بر اساس قانون اساسی فلسطین و قانون انتخابات، کسی که باید جایگزین ابومازن شود، رئیس پارلمان است.
به دنبال سیطرة جنبش حماس بر شورای قانونگذاری- که اکنون قادر به انجام وظایف خود نمیباشد- عزیز الدویک که یک شخصیت وابسته به جنبش حماس است، ریاست شورای قانونگذاری فلسطین را به عهده گرفت. اکنون عزیز الدویک توسط اسراییل بازداشت است. حماس ادعا میکند که در چنین حالتی، ریاست آتی تشکیلات خودگردان باید به جانشین الدویک در پارلمان، یعنی احمد بحر، واگذار شود که طبعاً او نیز یک شخصیت حماس محسوب میشود. بدین ترتیب حماس برای سیطرة نهایی بر مناطق مختلف برنامهریزی میکند.
نتایج این سناریوها چه میشود؟
1- در غزه یک دولت کامل فلسطینی حضور دارد که دارای سیادت و حاکمیت کامل است، هر چند که کسی آن را به رسمیت نشناسد. در این حالت نه تنها میان این دولت و کرانه باختری هیچ ارتباط و اتصالی نیست بلکه حتی نوعی خصومت نیز میان این دو بخش وجود دارد.
2- تمایل اسراییل به دستیابی به یک راه حل سیاسی با ابومازن تا پایان امسال امکانپذیر نیست. ابومازن در ماههای آتی، در اظهارات و عملکردهای خود تندروی خواهد کرد و این تصادفی نیست اگر وی برای دیدار سمیر قنطار به لبنان برود و بار دیگر بر حق بازگشت آوارگان تأکید ورزد تا بدین ترتیب به تسلیم شدن در برابر اسراییل متهم نشود. لذا، وی انتقادات خود را تشدید خواهد کرد.
3- مؤسسات وابسته به تشکیلات خودگردان، به وظایف خود عمل نمیکنند، چیزی که موجب شده تا عملاً، این تشکیلات مصنوعی به نظر برسد. حکومت فلسطین در غزه و کرانه باختری زیر سایة لطف دشمن اسراییلی به حیات خود ادامه میدهد! اسراییل، آری تنها اسراییل است که فلسطینیها را از فروپاشی و سقوط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نجات میدهد.
4- در حال حاضر ما در وضعیت متزلزلی به سر میبریم. همه چیز به شخص ابومازن برمیگردد. حتی کاندولیزا رایس نیز این امر را تأیید کرده و میگوید: اگر او باقی بماند، شاید بتوان به یک راه حل سیاسی دست یافت، اما اگر او برود، همه چیز فرو خواهد پاشید. چه بی فایده!
این وضعیت از یک سو اهمیت بالای ابومازن و از سوی دیگر وجود یک ضعف را نشان میدهد. چگونه ممکن است که با کسی به توافق برسیم که نمایندة مهمی برای تشکیلات خودگردان محسوب نمیشود؟ چگونه میتوان با کسی به توافق رسید در حالی که ریاست آتیاش غیردمکراتیک محسوب میشود؟ به موازات این امر، نقش و جایگاه رئیس آتی تشکیلات خودگردان چه خواهد بود؟ یک مرد حماسی؟
5- ناکامی حماس در انتخابات، راه را بر رویاپردازی فلسطینیان خواهد بست و این امر بیانگر عمق شکاف در فلسطین و ایجاد دو سرنوشت مختلف در آن است. رؤیای فلسطینیها اکنون به 4 دولت بستگی دارد، غزه، کرانه باختری، اردن و اسراییل.
به نظر میرسد، تنها راهکار موجود برای حل و فصل این قضیه در فلسطین، برپا کردن یک انتفاضة جدید و یا یک فعالیت نظامی دیگر علیه اسراییل است تا بدین ترتیب، نیروهای فلسطینی با یکدیگر متحد شوند. انتخاب زیپی لیونی، به عنوان نخست وزیر اسراییل برپایی چنین انتفاضهای را تقویت خواهد کرد، بویژه اینکه بدین ترتیب ضعف اسراییل بر آنان نمایان خواهد شد. آیا ما برای این امر از آمادگی کامل برخورداریم؟ در حالی که ما نیز از وجود یک رهبر مقتدر محرومیم، آیا آمادگی این را خواهیم داشت که با ناکامی و فروپاشی حکومت فلسطینی که به طبع بر ما نیز تأثیر خواهد گذاشت مواجه شویم.
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس