بحرانهای رژیم صهیونیستی در سال 2007
بطور کلی می توان تمامی رخ دادها و تغییرات سیاسی و متغیرات اجتماعی و اقتصادی سال 2007 رژیم صهیونیستی را متاثر از شکست ارتش این رژیم در ماههای پایانی سال 2006 در جنگ علیه حزب الله لبنان دانست که تا اکنون نیز ساختارهای درونی جامعه اسرائیلی را در برگرفته است . بی تردید امروز هرگونه متغیر سیاسی که در عرصه داخلی اسرائیل رخ می دهد بی ارتباط با هزینه های شکست از حزب الله لبنان نیست.
جامعه اسرائیلی نیز در حالی وارد سال 2007 شد که طعم تلخ شکست در برابر لبنان را چشیده بود و دیگر به ارتش خود اعتماد نداشت ،ارتشی که تمامی تصمیم گیری های سیاسی براساس آن اتخاذ می شود و از سویی دیگر مقیاس سنجش اعتماد به نفس جامعه صهیونیستی است که این مساله نه تنها در ابعاد سیاسی و اقتصادی مهم بشمار می رود بلکه چیدمان اجتماعی جامعه صهیونیستی را نیز در بر می گیرد. بی اعتمادی به ارتش شکست خورده و نیز کاهش قدرت بازدارندگی رژیم صهیونیستی در برابر موشک های دست ساز فلسطینی و نفوذ مقاومت به عمق استراتژیک اسرائیل ، پیامدهای سیاسی و اجتماعی بسیار ناگواری برای مقامهای اسرائیلی در پی داشت که اکنون احزاب حاکم هزینه آنرا پرداخت می کنند.
حقیقت اینست که ساختار اصلی رژیم صهیونیستی بر اصل نظامی گری استوار است. با توجه به کمی جمعیت و سیاستهای توسعه طلبانه، این رژیم اصل گسترش و حمایت از نظامیان را در دستور کار دارد. اهمیت این امر تا بدان حد است که بسیاری از سران این رژیم از میان نظامیان برگزیده میشوند. هرچند که رژیم صهیونیستی در 6 دهه حیات خود، همواره بر تقویت توان نظامی تاکید داشت، اما تحولات سال 2007 سرزمینهای اشغالی فلسطین و منطقه حکایت از تزلزل و فروپاشی این اقتدار دارد بویژه اینکه استعفای دان حالوتس وزیر جنگ این رژیم به دلیل ناکارآمدی سیاست های سران نظام از تزلزل کامل ارتش صهیونیست ها پرده برداشت . نارضایتی جوانان از شرایط خدمت سربازی، بحران روانی شدید در میان نظامیان، عدم تمایل خانوادهها به اعزام فرزندانشان به ارتش، تغییرنگرش نظامیان از توسعه طلبی به سازش برای پایان دادن به عملیاتها علیه فلسطینیان، پاسخهای موشکی و عملیاتهای شهادت طلبانه مقاومت که وحشت شدیدی را در میان صهیونیستها ایجاد کرده و ... چالشهای داخلی بسیاری برای ارتش این رژیم در پی داشته است. نکته مهم در ساختار نظامی نظامی رژیم اشغالگر قدس، پیامدهای شکست آن از حزب ا... در جنگ 33 روزه است. پیروزی ملت لبنان دراین جنگ به منزله فروپاشی اقتدار جهانی ارتشی بود که خود راپنجمین ارتش مقتدرجهان میدانست، درحالی که ناتوانی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی این رژیم در برابر حزب ا... به این ناکامی دامن زد. این شرایط در کنار یکدیگر موجب گردید تا ارتش اشغالگران قدس در تزلزل کامل قرار گیرد که کناره گیری حالوتس ،اولین پیامد آن بود که در مورد عامیر پرتز نیز تکرار شد.آمارها حکایت از این دارد که در سال2007 آمار فرار از خدمت، خودکشی، گرایش به اعتیاد، مشکلات اخلاقی و جنسی به ویژه درمیان نظامیان زن، نافرمانی و اعتراض به تصمیمات فرماندهان، خودداری از شرکت در عملیات ضد فلسطینی، رشد فزایندهای داشته است .
از سویی دیگر در شرایطی که رژیم صهیونیستی در عرصه داخلی با چالش های بسیاری مواجه بود آشکار شدن رسوایی های مالی و اخلاقی مقامهای این رژیم از مهمترین رویدادهای داخلی رژیم صهیونیستی در سال 2007 بشمار می رود. پس از تشکیل دولت جدید رژیم صهیونیستی به نخست وزیری " ایهود اولمرت " ، بحران های داخلی و خارجی این رژیم بیش از پیش آشکار گردید . بر ملاشدن بحران اقتصادی و چالش های مالی ،تشدید کوچ معکوس صهیونیست ها از اراضی اشغالی به دلیل بحران اقتصادی و از همه مهمتر شلیک موشک های مقاومت به مستعمره های یهوی نشین ،ناتوانی دولت در حل مشکلات اجتماعی و گسترش فقر ،شکست در اجرای اهداف توسعه طلبانه در اراضی اشغالی ،افزایش مخالفت های جهانی با اهداف و سیاست های تل آویو و در نهایت شکست این رژیم در جنگ 33 روزه در برابر حزب الله و ملت لبنان و.... سبب تشدید بحران در صحنه سیاسی و اعتراضات گسترده جامعه صهیونیست از دولتمردانشان گردید.
آنچه در ادامه بحران های داخلی رژیم صهیونیستی قابل تامل است موج فزاینده افشای فساد های مالی و اخلاقی دولتمردان این رژیم بود. در این چارچوب برکناری" موشه کاتساو" رئیس جمهور ،وزیر دادگستری ، موشه کارادی رئیس پلیس ،ژاکی ماتزا رئیس اداره مالیا ت ،مشاوران و بسیاری از نزدیکان اولمرت در کنار تعدادی از مقامات ارشد صهیونیست ها از موارد مورد بحث در در محافل سیاسی و خبری می باشد.
هر چند که افشای این مسائل بیانگر واقعیات حاکم بر جامعه صهیونیستی و تاکیدی بر اضمحلال و فروپاشی این رژیم است اما عملکرد صهیونیست ها از بر خی بهره برداری های سیاسی مقامات تل آویو از این رسوایی ها دارد. به عبارتی دیگر می توان گفت که اکنون در حاشیه این بحران ها آنها برآنند تا از شرایط بحرانی برای برخی اهداف داخلی و منطقه بویژه سرپوش نهادن بر بسیاری از شکست ها و اهداف بهره برداری نمایند .
شکست صهیونیست ها در جنگ 33 روزه در برابر حزب الله از مهمترین رسوایی های آنها در سال 2007 بود . تل آویو که با تکیه بر توان نظامی و حمایت های آمریکا پیروزی در کوتاه مدت را سرمی دادند سرانجام با رسوایی شکست مجبور به ترک خاک لبنان گردیدند. این شکست که پیامدها و پس لرزه های بسیاری در پی داشت به برکناری و پایان حیات سیاسی بسیاری از سیاستمداران صهیونیست منجر شد.
ایهود اولمرت که پس از مرگ سیاسی شارون قدرت را در دست گرفته است در عرصه داخلی با چالش ها و انتقادهای بسیاری مواجه شد که برکناری او از قدرت را در اذهان تداعی نموده است . اولمرت که پس از شکست در برابر حزب الله و ناتوانی در تحقق اهدافش در قبال فلسطینی ها در بحرانی ترین شرایط قرار دارد ،سعی دارد تا سایر سیاست مداران و مقامات ارشد را قربانی قدرت خود نماید . در این چارچوب وی با معرفی افرادی نظیر دان حالوتس رئیس ستاد مشترک ارتش ،عامیر پرتز وزیر جنگ ،افسران ارشد ارتش به عنوان عاملان شکست جنگ لبنان تلاش کرد تا شاید بدین وسیله در بلند مدت از حساسیت ها به ناکامی هایش کاسته و قدرت خود را حفظ نماید .
البته فساد مالی اولمرت نیز در این میان به چالشی اساسی برای وی مبدل گردید چنانکه 80 درصد جامعه صهیونیستی خواستار برکناری اولمرت از پست نخست وزیری گردیده اند.
نکته اساسی در تحولات رژیم صهیونیستی گرایش گروهها و احزاب برای تسویه حساب های سیاسی و تخریب سایر گروهها برای منافع سیاسی است. در این راستا احزاب گوناگون و حتی شخصیت ها با تاکید بر ضعف های سیاسی و فساد های مالی و اخلاقی رقبا برای خلع قدرت طرف های مقابل تلاش کردند . در این میان رقابت میان لیکود ،کادیما و کار بیش از سایر گروهها بود.
افشای فساد مالی و اخلاقی سران رژیم صهیونیستی برگرفته از واقعیات حاکم بر جامعه فاسد این رژیم در سال 2007 بود که فروپاشی داخلی آن را برملا می سازد با این وجود سران تل آویو تلاش دارند تا از این بحران برای تحقق برخی اهداف خود بهره برداری نمایند که سرپوش نهادن بر پیامدهای شکست در جنگ لبنان و ناکامی در تحقق اهداف توسعه طلبانه اشان در اراضی اشغالی فلسطین بخش اصلی آن را تشکیل می دهد .
این د رحالی است که در کنار این تحولات ، جامعه صهیونیستی نیز با متغیرات و پیامدهای بسیار ناگواری مواجه شد . جامعه صهیونیستی بر خلاف ادعاها، جامعهای چند پاره مرکب از اقشار گوناگون است که برگرفته از برتریت یهود (از نوع مهاجر) و بربریت سایر اقشار است. ترکیب اجتماعی و جمعیت 7/5 میلیون ساکن اراضی اشغالی بیانگر حضور سه قشر در این منطقه میباشد. اعراب که به طور متوسط 5/1 میلیون نفر را در اراضی اشغالی 1948 شامل میگردد. یهودیانی که اصالتا در فلسطین اشغالی بوده و تاریخی قدیمی را یدک میکشند. یهودیانی که از سایر کشورها به ویژه از اروپا و آمریکا و هم اکنون از شرق آسیا، روسیه و آسیای مرکزی و قفقاز و آفریقا به این رژیم کوچ داده شدهاند. گزارشها نشان میدهد که اعراب به عنوان کارگران غیر بومی و بدون تابعیت در سخت ترین شرایط زندگی قراردارند که به مرور به خارج از اراضی اشغالی کوچانده میشوند. یهودیان بومی نیز در کنار مهاجران آفریقایی و آسیایی (روسیه و آسیای مرکزی بخش اصلی آن است) نیز در مشاغل سخت و کارگری بدون حقوق و مزایای اجتماعی به کار گرفته میشوند. این افراد که بیشتر زنان میباشند مورد سوء استفاده مالی و جنسی قرار میگیرند به گونهای که آمار فساد و فعالیتهای غیر اخلاقی این افراد رشد صد درصدی را نشان میدهد. در نهایت یهودیان اروپایی و آمریکایی هستندکه در راس قدرت و مشاغل کلیدی قرار دارند که در بیت المقدس و تل آویو ساکن میباشند و از امکانات رفاهی برخوردارند. در چنین شرایطی بررسی سیاستهای اجتماعی و امنیتی رژیم صهیونیستی بر چندمحور استوار میباشد. ماهیت رژیم صهیونیستی بر اساس اصل کوچ یهودیان به اراضی اشغالی استوار گردیده است. هرچند که آنها در 6 دهه برای تحقق این امر فعالیتهای بسیاری داشتهاند، اما روندتحولات کوچ معکوس یهودیان را نشان میدهد. افزایش بحرانهای اقتصادی و امنیتی، افشای فسادهای مالی و اخلاقی دولتمردان، ناامنی سیاسی وجانی، سبب نارضایتی عمومی از دولت گردیده که بیش از 90 درصد جمعیت این رژیم را در برمیگیرد که مهم ترین پیامد آن کوچ معکوس صهیونیستها است. در 20 سال گذشته بیش از 300هزار یهودی از اراضی اشغالی خارج شدهاند که این آمار در مقطع کنونی رشد فزایندهای را نشان میدهد که حتی سبب شده تا دولتمردان این رژیم برای جلوگیری از این رویه ضمن اعلام تضمینهای امنیتی خواستار مذاکره با فلسطینیان برای پایان انتفاضه شوند در حالی که احتمال کناره گیری اولمرت و کاتساف برای جلب رضایت مردمی را اعلام کردهاند. در همین حال طرحهای امنیتی بخشی از این سیاستها است که با استقرار سیستمهای راداری و افزایش بودجه نظامی اجرا میگردد که ناتوانی این سیستمها در برابر پاسخهای موشکی حزب ا... و عملیاتهای استشهادی مقاومت ،موجب ادامه وحشت در جامعه صهیونیستی و عدم تمایل آنها برای حضور در اراضی اشغالی شده است.
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس