qodsna.ir qodsna.ir

آیا تاریخ مصرف اسرائیل

برای نخستین بار در تاریخ ، رژیم صهیونیستی دیگر به دیوار فولادی شکست ناپذیر و نفوذ ناپذیرش فخر نمی کند و دیگر یهودیان ساکن فلسطین اشغالی از مقامات سیاسی و نظامی خود از جهت سیاسی و امنیتی اطمینان ندارند. تحولات جهانی به گونه ای رقم خورده است که دیگر اسرائیل پناهکاه امن و مصونی برای یهودیان جهان نیست.
این ها واقعیت هایی است که گزارش های منتشر شده از سوی دستگاه اطلاعات مرکزی آمریکا ( سیا ) نیز بدان تاکیدکرده واعلام کرده اند بیش از دو میلیون اسرائیلی و یهودی که دارای کارت سبز ( گرین کارت )هستنددر آینده نزدیک به آمریکا مهاجرت می کنند و بیش از یک میلیون و ششصد هزار نفر نیز آماده بازگشت به وطن خود در روسیه ، اروپای شرقی و غرب هستند. وبه این ترتیب باید گفت:رژیم صهیونیستی و استعمار غرب و شرق در انکار وجود مادی و تاریخی ملت فلسطین شکست خوردند. بافت جمعیتی و دموگرافی فلسطین اشغالی در چارچوب مرزهای سال 1948 نیز به سود فلسطینیان در حال تغییر و تحول است چیزی که عمیقا دولت یهود را تهدید و نگران می کند.
دیگر بر کسی پوشیده نیست که دورنمای روند سازش به علت ادامه شهرک سازی ها در مناطق اشغالی فلسطین به بن بست رسیده است. صهیونیست ها حتی حاضر نیستند به اندازه یک درصد از مواضع و سیاست های هدفمند خود درباره شهرک سازی ها چشم پوشی کنند و همچنان بریهودی سازی قدس تلاش می کنند. رژیم صهیونیستی امروز برای هم پیمانانش از یک برگه راهبردی مفید به یک بار اضافی تاریخی برای آنان تبدیل شده است.قدرت هایی که رژیم جعلی اسرائیل را تاسیس کردند از زمانی که صهیونیسم در قالب یک اندیشه و تفکر بود از آن حمایت کردند و از هیچ تلاشی در این خصوص دریغ نورزیدند. اسرائیل کشوری نیست که به طور طبیعی ایجاد شده باشد بلکه یک طرح استعماری و نژادپرستانه تحمیلی بر منطقه است.
امپریالسم و سرمایه داری جهانی نخستین و مهم ترین نقش را برای تشکیل رژیم جعلی اسرائیل ایفا کردند تا ابزار راهبردی برای تجزیه ، عقب ماندگی و وابستگی کشورها منطقه باشد. در قرن نوزده میلادی تصمیم گیرندگان اصلی اروپایی به خصوص انگلیس همت زیادی را برای تشکیل اسرائیل گماشتند. ولی امروز آن را بار اضافی سنگینی برای خود می دانند. ما در این نوشته بر آنیم تا چالش هایی را که رژیم صهیونیستی برای ادامه موجودیت و حفظ بقای خود با آن مواجه است بررسی کنیم هرچند که سخن گفتن جامع درباره آنها در شرایط کنونی ممکن نیست بنابراین در این مطلب تنها چالش هایی که مقامات این رژیم به آن اقرار کرده اند اشاره و مورد ارزب قرار داده ایم. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر افراطی رژیم صهیونیستی در سخنانی که در اواسط سال گذشته ایراد کرد خطرات و چالش هایی را که اسرائیل با آن ها مواجه و موجودیت این رژیم را تهدید می کند به چهار دسته تقسیم کرده است.
1- پرونده هسته ای ایران
2- اوضاع امنیتی در سینا
3- افزایش توانمندی پدافندی و موشکی مقاومت در فلسطین و لبنان
4- دستیابی گروه های افراطی به تسلیحات کشتار جمعی از جمله سلاح های شیمیایی
حال این سوال مطرح است که آیا برنامه هسته ای ایران واقعا رژیم صهیونیستی را نگران کرده است یا این که در پس این هشدار و تهدید اهداف دیگری را دنبال می کند. بدون تردید رژیم صهیونیستی با برجسته کردن برنامه هسته ای ایران و تهدید آمیز دانستن آن ، اهداف نهان و آشکاری را دنبال می کند. مقامات این رژیم تاکنون از حربه ها و ساز و کارهای زیادی برای منحرف کردن افکار عمومی جهان از زرادخانه های هسته ای خود استفاده کرده اند که یکی از آن ها همین موضوع هسته ای ایران است. تاریخ انقلاب اسلامی ایران طی بیش از سه دهه گذشته نشان داده است که بر خلاف ادعای غربی ها، این رژیم صهیونیستی است که خوی نظامی گری و خشونت طلبی را در خود نهادینه کرده است و ادامه موجودیت خود را در ادامه تنش و خونریزی در منطقه می داند.
اسرائیل تاکنون بارها و بدون مجوز بین المللی به کشورهای همسایه خود حمله کرده و در اقداماتی خودسرانه و مستبدانه بسیاری از کودکان ، زنان و انسان های بی گناه را قتل عام کرده است. ایا جامعه جهانی جنایات هولناک صهیونیست ها در صبرا و شتیلا را فراموش کرده است. ایا نسل کشی صهیونیست ها در تجاوزات غیرقانونی به مناطق مختلف جهان از جمله غزه ، لبنان ، سوریه ، عراق و سودان فراموش شدنی است. اسرائیل در واقع از ایران هسته ای نمی ترسد بلکه از صدور انقلاب اسلامی ایران و ایده و تفکر ایران اسلامی به دنیا می هراسد. اسرائیل از آن بیم دارد که مردم منطقه و جهان اسلام با تاسی از انقلاب ایران مقدمات فنا و نابودی این رژیم را فراهم کنند چیزی که جرقه های آن در بسیاری از کشورهای عربی زده شده است و باعث سرنگونی مفتضحانه هم پیمانان اسرائیل شده است.
ایران اسلامی افسانه شکست ناپذیری اسرائیل درهم شکسته است. گروه های مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین تحت حمایت واقعی ایران به جهانیان پوشالی بودن رژیم جعلی اسرائیل را ثابت کردند تا جایی که سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان این سخن خود را با سوگند و برای تاکید آغاز می کند که به خدا قسم اسرائیل از خانه عنکبوت سست تر و ضعیف تر است. شرایط اکنون به گونه ای است که موشک های مقاومت آسمان تل الربیع را می خراشد و پایتخت رژیم صهیونیستی را به لرزه در می آورد. پهبادهای ساده جنبش حزب الله لبنان به راحتی از سامانه گنبد آهنین اسرائیل عبور می کند و مدتی بدون هیچ مزاحمی در آسمان فلسطین اشغالی جولان می دهد ، حتی بر فراز حساس ترین و حیاتی ترین نقطه راهبردی اسرائیل ( مرکز هسته ای دیمونا ) مانور می دهد عکسبرداری می کند و بالاخره هر کاری دلش بخواهد می کند. چه کسی فناوری این صنعت را در اختیار حزب الله قرار داده است.؟ طبعا ایران.
ناتوانی رژیم صهیونیستی به حدی رسیده است که اگر آغاز گر جنگی علیه مقاومت باشد دیگر مانند گذشته پایان دهند آن نیست و این مقاومت است که برای آتش بس شرط و شروط می گذارد. و هزاران سخن ناگفته دیگر درباره ضعف و ناتوانی مفرط اسرائیل. حال اگر علت یابی کنیم به وضوح در می یابیم که تمام این دستاوردها و موفقیت های مقاومت به خاطر وجود کشور مقتدر ، قوی و با اراده ای به نام ایران به رهبری امام خامنه ای ( حفظه الله ) است. رژیم صهیونیستی که خود معاهده منع گسترش و تکثیر تسلیحات هسته ای ( ان پی تی ) را امضا نکرده است یکی از بزرگترین زرادخانه های هسته ای جهان را در اختیار دارد و بارها در اقدامی ناقض قوانین بین المللی به کشورهای مختلف حمله کرده است چگونه می تواند دغدغه هسته ای شدن ایران را داشته باشد و غمخوار بشریت باشد.
مقامات اسرائیل باید بدانند که دیگر فریب افکار عمومی جهانی قدیمی شده است و ما در انتخابات اخیر اسرائیل دیدیم که نتایناهو برای کسب آرای یهودیان به گزینه های امنیتی و تهدید آمیز مانند برنامه هسته ای ایران متوسل شد و مطمئن بود که از این طریق می تواند اکثریت آراء و کرسی های پارلمان را کسب کند ولی نتیجه انتخابات چیز دیگری بود و جامعه اسرائیل این بار به نتانیاهو فهماند که مشکل اسرائیل چیزی به نام هسته ای شدن ایران نیست بلکه مشکل اصلی در بحران اقتصادی ، اجتماعی ، نژادپرستی موجود در اسرائیل است.
کاهش نقش افرینی آمریکا در منطقه
بدون تردید یکی دیگر از عوامل ضعف رژیم صهیونیستی کاهش جایگاه و نقش افرینی آمریکا در منطقه است. تمام کارشناسان و تحلیلگران بر این واقعیت اجماع دارند که جایگاه آمریکا در منطقه تا حد بسیار زیادی کاهش یافته است. منطقه خاورمیانه طی بیش از دو سال گذشته شاهد تحولات عظیمی بوده است تحولاتی که بر اثر آن آمریکا بسیاری از همپیمانان و مردوران وفادار به خود را از دست داد.
شرایط به گونه ای شده است که ایهود باراک وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی تجدید نظر در ساختار امنیت راهبردی اسرائیل و لحاط کردن تحولات منطقه را خواستار شد. افت تاثیرگذاری و نقش افرینی آمریکا در منطقه تا حدی است که کاخ سفید نتوانست رژیم های عربی مزدور وابسته به خود را به خصوص رژیم حسنی مبارک در مصر حفظ کند.
نگرانی صهیونیست ها زمانی افزایش یافت که مقامات آمریکا مجبور شدند با گروه های اسلام خواه در کشورهای مختلف منطقه وارد مذاکره شوند و به رخ نمایی آنان در قدرت تن دردهند. صهیونیست ها از این مذاکرات استقبال نکردند و اعلام کردند این اقدام آمریکا به اسلام خواهان در منطقه نوعی مشروعیت می دهد و این گروه (اسلام خواهان ) در فضای راهبردی اسرائیل خطری جدی محسوب می شود.
از سوی دیگر کارشناسان بر این باورند که موفقیت حزب الله لبنان در تشکیل دولت درلبنان و توافق دو جنبش فتح و حماس درباره پایان اختلافات به رغم مخالفت های آمریکا نشانه ای دیگر دال بر کاهش نقشه واشنگتن در معادلات منطقه است. هیچ شکی وجود ندارد که رابطه قوی آمریکا با اسرائیل باعث شده بود بسیاری از کشورهای مرتجع منطقه با هدف کسب اعتماد و توجه مقامات کاخ سفید برای داشتن رابطه بهتر با تل الربیع با یکدیگر رقابت می کردند ولی به محض این که این کشورها از ضعف جایگاه آمریکا در منطقه مطلع شدند به همان میزان روابط ان ها با اسرائیل نیز سست تر و کمرنگ تر شد.
و این در نوع خود بحران جدی برای اسرائیل است. رزیم صهیونیستی که همواره در اندیشه نیل تا فرات بود امروز در یک انزوای واقعی قرار گرفته است و با پدیدهای به نام دیوارهای حایل خود را محاصره و محدود کرده است. البته نباید از نظر دور داشت که دیگر تاریخ مصرف اسرائیل برای آمریکا و کشورهای غربی پایان یافته است و یا حداقل در حال پایان است.نفوذ روز افزون چین در منطقه شرق اسیا آمریکا را نگران کرده است.
اوباما به این باور رسیده است که این اژدهای اقتصادی جهانی تهدیدی برای منافع کاخ سفید در منطقه جنوب شرق آسیاست. به همین دلیل توجه خود از منطقه خاورمیانه را تا حد زیادی به جنوب شرق آسیا معطوف کرده است. خلاصه این که یهودیان جهان یک روزی آرزوی اقامت در اسرائیل را داشتند ولی امروز به علت تغییر معادلات ارزوی حقیقی آنان خروج از فلسطین اشغالی به هر وسیله ممکن است.
گردآوری:سید محمد مسعودی علوی


| شناسه مطلب: 186257