روزقدس آرمان انقلاب اسلامی

پیام ملت ما درروزقدس امسال به همه جریانها وگروههای مدافع ومخالف جبهه مقاومت این است که حمایت مستدام،مستمروآگاهانه ما از فلسطین فارغ از گروهها ، جناحها و خط و خطوطهایی است که ممکن است در راهبردشان تغییراتی حاصل شود.
"دکتر هادی آجیلی" در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری قدس (قدسنا) با اشاره به اهمیت برگزاری راهپیمایی روزجهانی قدس افزود:حضورملت ما در راهپیمایی روز قدس دستاورد و پیامی سنتی دارد ونشان دهنده حمایت مستدام ، مستمر و آگاهانه ایست که مردم از ابتدای پیروزی انقلاب و بفرمده حضرت امام خمینی (ره) تا کنون داشته اند وآن پیام سنتی به نوعی استمراراین حمایت و آرمانهای انقلاب اسلامی است .
وی در ادامه گفت:از نظر ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی رژیم صهیونیستی صرفا یک موقعیت جغرافیایی که اشغال شده باشد نیست،بلکه رژیم صهیونیستی به عنوان نماد تمام بدیها و پلیدیها،نماد تمام حرکتهای و رفتارهای شیطانی و غیر انسانی شناخته شده است و این نیست که صرفا جرم رژیم صهیونیستی و اسرائیلها اشغال یک سرزمین باشد ، از نظر ملت ایران این کمترین و اولین جرم آنهاست و خوی وحشیگری ، خوی ضد اسلامی و ضد انسانی که در این رژیم وجود دارد این رژیم را به نماد پلیدیها تبدیل کرده است لذا راهپیمایی روز قدس به نوعی "مرگ بر گفتن" و اعلام انزجار نسبت به نماد همه پلیدها در عرصه بین المللی است .
وی در ادامه با اشاره به پیام و دستاورد روز جهانی قدس بویژه در شرایط کنونی منطقه تصریح کرد : آن پیام و دستاوردی که حضور ملت ایران در راهپیمایی روزجهانی قدس در شرایط کنونی منطقه دارد پیامی جدی به جبهه مقاومت ،مخالفان مقاومت واخوان المسلمین،حماس و ملتهای منطقه و فرامنطقه است از این بابت که ما حمایتمان از فلسطین به عنوان قبله اول مسلمین و ملت مظلوم فارغ از گروهها،جناحها وخط و خطوطی است که ممکن است در راهبردشان تغییراتی حاصل شده باشد.ما به سازشکاری یا به مبارزه جویی و اهل مبارزه بودن گروهها کاری نداریم ، ملت ما در حمایت از موضع فلسطین به عنوان یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی نگاه میکند و اگر گروهها در این خط داخل شدند درحمایت ملت ما قرار میگیرند اما اگر از این خط و مسیر مقاومت جدا شدند و کوتاه آمدند حمایت ایران راازدست میدهند و این موضوع هیچ اثری بر روی اصل حمایت ما از موضوع فلسطین و تقابل با رژیم صهیونیستی ندارد .
آجیلی در بخش دیگری از سخنان خود ایجاد تفرقه و شکاف بین جببه مقاومت را تاکتیک جدید جبهه استکبار برای بیرون بردن رژیم صهیونیستی از انزوا دانست و افزود :بعد از ماجرای بیداری اسلامی و خیزشهای انقلابی منطقه چند انگاره به صورت یقینی و متفق القول بین همه کارشناسها وجود داشت و آن هم این بود که رژیم صهیونیستی در انزوای جدی و عمیقتری نسبت به گذشته قرار گرفته است .
وی ادامه داد : نمود این انزوای بیشتر را در ایام مثل یوم النکسه و یوم النکبه در سال اولی که انقلابهای بیداری اسلامی در منطقه اتفاق افتاد مشاهده کردیم، نمود دیگرش در انفجار چند باره خطوط لوله صادراتی گاز مصر به اسرائیل بود ، نمود دیگری در شعارهای ضد صهیونیستی در تظاهرات این کشور مشاهده کردیم، نمود دیگر احساسات ضد صهیونیستی در منطقه که ناشی از بیداری اسلامی بود و بیانگر انزوای بیشتر رژیم صهیونیستی بود در اتفاقاتی مثل حمله به سفارت اسرائیل در مصر قابل مشاهده بود تا اینکه نهایتا جنگ 8 روزه غزه،که اسرائیل به واقع خودش رو درآن تنها دید و جز ایالات متحده امریکا به عنوان متحد استراتژیک سنتی که به صورت کج دار و مریض از این رژیم حمایت میکرد ، حتی پشت گرمی اروپاییها را هم ازدست دادو منزوی شد ، مصر دوره مبارک را از دست داده می دید و به نوعی منطقه به صورت مشخصی بر مقصر بودن اسرائیل در جنگ 8 روزه اجماع داشتند و به نوعی این اتفاق بعد از بیداری اسلامی انزوای بیشتری را برای رژیم صهیونیستی رقم زد .
کارشناس مسائل منطقه در ادامه تصریح کرد : اما رژیم صهیونیستی یک رویه و تاکتیکی دارد که همیشه در شرایطی که تحت فشار بیشتری قرار می گیرد سعی میکند دو گام به جلو حرکت کند و ژست طلبکارانه به خود بگیرد، نگاه تهاجمی داشته باشد تا نهایتا وقتی که در اثر فشارهای منطقه ای و بین المللی مجبور به عقب نشینی شد تازه بنشیند سر جای اول خودش و این استراتژی را هم در این دوره با موضوع جنگ 8 روزه ، تهدیدات نظامی نسبت به سوریه و لبنان ، تفرقه افکنی و به همزدن ثبات لبنان و عراق و در نهایت تهدیداتی که نسبت به جمهوری اسلامی داشت طی کرده است که همه نشانده این است که اسرائیل میخواهد وجهه خود را به عنوان یک رژیم تحت فشار ترمیم کند.
آجیلی ادامه داد:این تا جایی بود که حتی قبل از بیداری اسلامی در زمانی که اوباما برای دور اول ریاست جمهوری بر سر کار آمد در سفر خاورمیانه ای خود نظر خود را در مورد تشکیل دو دولت فلسطینی و اسرائیلی اعلام کرد و این خود پیامی بود به اسرائیل که قرار بر این است که امریکا از دو دولت حمایت کند .
کارشناس مسائل منطقه در ادامه افزود : ماجرای طرح تشکیل دو دولت در سازمان ملل هم باز در همین سالها اتفاق افتاد و اسرائیل خود را در انزوای بیشتری حتی نسبت به متحد سنتی خود می دید و وقتی در دور دوم اوباما پیروز شد آرایش کابینه وی بیانگر این بود که نگاههای صهیونیستی که در دوره بوش و نئومحافظه کارها در کاخ سفید وجود داشت مقداری کاهش پیدا کرده است.
وی در ادامه با اشاره به تغییر استراتژی امریکا در حمایت از رژیم صهیونیستی متاثر از تحولات منطقه تصریح کرد:به هر حال اسرائیل و امریکا دو متحد استراتژیک هستند و هیچ وقت امنیت این یکی بدون امنیت دیگری تعریف نشده و نخواهد شد و قدرت لابی آیپک بویژه در مورد کنگره غیر قابل انکار است اما آرایشی که اوباما در دور دوم ریاست جمهوری خود از وزارت دفاع چاک هگل و وزارت خارجه جان کری و دیگران داشت نشان میدهد که قرار نیست امریکائیها به صورت سنتی امنیت خود را با امنیت اسرائیل در منطقه کاملا بر هم منطبق تعریف کنند، هر چند آن تعهدی که نسبت به امنیت اسرائیل دارند را تداوم بخشیدند، اما تعریف سابق امنیت اسرائیل که مساوی با تعریف امنیت امریکا در منطقه بوده در اثر تحولات منطقه کاملا عوض شده است، بنا بر این رژیم صهیونیستی در حال حاضر به نسبت قبل از ماجرای بیداری اسلامی موازانه قدرت را علیه خود می بیند.
آجیلی ایجاد بحران و آتش افروزی در سوریه را توطئه ای از سوی امریکا و رژیم صهیونیستی برای ایجاد موزانه قدرت با جبهه مقاومت عنوان کرد و افزود : آنچه که اخیرا در سوریه پیش آمد نیز یک درگیری بود که امریکائیها سعی کردند به همراه برخی سران عرب منطقه و همراهی ترکیه و اسرائیل و با بهم زدن سوریه و ایجاد جنگ داخلی موازنه قدرت در خارومیانه که علیه اسرائیل و امریکا صورت گرفت بود را با سوریه به حالت اول برگرداند و مجددا موازنه قدرت را ایجاد کنند ، اگر می توانستند که سوریه را از خط مقاومت خارج کنند قطعا این موازنه قدرت برقرار می شد چرا که رژیمهای از دست رفته امریکائی و سازشکار با رژیم صهیونیستی مثل مبارک، بن علی، عبدالله صالح سقوط کرده بودند اما سوریه هم از خط مقاومت خارج شده بود و این موازنه را میتوانست بر قرار کند اما چنین نشد و تمام برنامه ریزیهای امریکائیها و اسرائیلها برای خارج ساختن سوریه از خط مقاومت بی نتیجه ماند. لذا همچنان موازنه به سود محور مقاومت در منطقه است.
کارشناس مسائل خاورمیانه در ادامه به اشتباه راهبردی حماس در باره مسئله سوریه اشاره کرد و گفت : هزینه ای که این استراتژی امریکائیها در سوریه برای محور مقاومت داشت به نوعی جریان حماس بود چرا که جریان حماس که ماهیت خود را در مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی آن هم در تاکتیک مبارزه مسلحانه می دید و به عنوان یک حرکت مقاومت اسلامی و نه عربی و کمونیستی بود در ماجرای سوریه یک اشتباه راهبردی کردو به نوعی در محور معارضه در مقابل نظام بشار اسد قرار گرفت و دیدیم که با سقوط اخوان المسلمین در مصر این اشتباه در انتخاب دوست و دشمن بیش از پیش مشخص شد.
وی افزود : بنابر این به نظر میرسد که اسرائیلیها بیشتر از آنکه بر قدرت خود حساب کرده باشند روی اشتباهات راهبردی و تفرقه بین جبهه مقابل شامل حماس، اخون المسلمین، سوریه، لبنان و ایران حساب کرده اند که هر چقدر تفرقه بین جبهه مقاومت باشد قطعا به سود رژیم صهیونیستی خوهد بود .
آجیلی تاکید کرد : در وضعیت کنونی به نظر می رسد که رژیم صهیونیستی از این تفرقه و اشتباهات راهبردی جبهه مقابل دارد سود می برد اما بنده فکر می کنم که این احساس آرامش به توجه به مسیری که انقلابهای منطقه در پیش دارند و غیر قابل بازگشت است اگر یک دستاورد بیشتر نداشته باشد آن هم فشار بیشتر و انزوای بیشتر رژیم صهیونیستی است .