آیااسرائیل مقاومت راشکست میدهد؟

مقامات رژیم صهیونیستی هم ازتکفیریها میترسند وهم از سوریه بشار اسد وازحلقه های مقاومت منطقه وتلاش میکنندازجنگ داخلی سوریه بنوعی برای خود امنیت دست وپا کنند.

سوریه با توجه به ارتباط تنگاتنگش باایران وحزب الله لبنان یکی از دشمنان اصلی رژیم صهیونیستی محسوب میشود و میبایست گفت:دشمنی دمشق با تل الربیع به دهه های قبل بازمیگردد.

دوران جنگهای اعراب ورزیم هیونیستی که تماما به شکست اعراب انجامید و باعث شد تا مصرو اردن رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسند.اما سوریه همیشه ساز مخالف راکوک کرده ونه تنها رژیم جعلی و اشغالگر اسرائیل را به رسمیت نشناخته است بلکهبا ورود به حلقه مقاومت درمنطقه عملا خلاف مسیر رودخانه شنامیکند آنچه که اصلا به مذاق صهیونیستها ودستانش خوش نیامده است.

محور مقاومت به سدی در برابر تجاوزات صهیونیستها در منطقه تبدیل شده است و تنها تدبیری که امریکا و رژیم صهیونیستی برای از حیظ انتفاع انداختن آن نابودی اعضای این محور است. نخستین تلاش برای نابودی محورمقاومت در سال 2006براه انداختن جنگ با حزب الله لبنان بود که با شکست سنگین ارتش رژیم صهیونیستی پایان گرفت.و طی آن ارتش چهارم جهان آبرویش ریخت.

دراواخرسال 2008 واوایل 2009 رژیم اشغالگر با حمله به باریکه غزه سعی کرد دماغ یکی از حلقه های ضعیفتر ازحریف قبلی را بخاک بمالد وبااینکار روحیه نظامیان خود را احیا کند ولی اینبارهم با شکست روبرو شد.درجنگ 22 روزه صهیوینستها این حثیت تلخ را فهمیدند که تجهیزات به تنهایی نمی تواند موجب پیروزی در میدان نبرد شود.

اما رژیم صهیونیستی بیکار ننشست ودر یک دوره ای چند ساله نسبت به احیای ارتش خود همت گمارد و در سال 2012 با تصور اینکه غزه بدلیل محاصره چند ساله تاب ایستادگی در برابر توان رزمی اسرائیل را ندارد به این باریکه یورش برد. ولی ایمان فلسطینیان به مقاومت و توان بالای نظامی مقاومت رویاهای صهیونیستها را نقش بر آب کرد و اسرائیل تنها 8روز توانست موشک های والفجر پنج را تحمل کند و با واسطه کردن دیگر کشورها خواستار آتش بس فوری شد.

در کنار این سه شکست رژیم صهیونیستی میدید که ایران روز به روز قوی تر شده و حاضر نیست هیچ امتیازی را به غرب بدهد.وبرهیچکس پوشیده نبود که محاصرهای مختلف ضد ایران نه تنها تهران را تضعیف نکرده بلکه باعث بالا بردن توان اینکشور شده واین مضیقه ها نه تنها مشکلی برای محور مقاومت ایجاد نکرد بلکه تهران حمایتش راازاعضای محور مقاومت تشدید کرده است.

در همین حال گزینه حمله به ایران توسط رژیم صهیونیستی به امریکا پیشنهاد شد که با بی اعتنایی واشنگتن روبرو شد و نتانیاهو بر روی آن اصرار ورزید تا جاییکه این لجاجت باعث کدر شدن روابط بین واشنگتن وتل الربیع شد. با تمام این احوال توان بالای ایران در منطقه مسئله ای نبود که امریکا بدون در نظر گرفتن آن دست به اقدامی بزند.

پس از شکست این تئوری سطحی موضوع سوریه و حمله به سوریه طرح پیشنهادی از سوی برخی کشورهای عرب منطقه به امریکا بود که نه هزینه ای را به کاخ سفید تحمیل می کرد و نه نظامیان غربی را وارد باتلاقی مانند عراق و افغانستان می کرد.اقدام علیه سوریه طرحی بود که غرب و صهیونیستها فکر می کردند تنها چند روز زمان می برد و با از بین بردن این حلقه یک گام بسوی از بین بردن محور مقاومت برداشته میشد.

اما باگذشت دو سال و نیم نتیجه دخالتها درامور داخلی سوریه و براه انداختن جنگ داخلی همدلی و اتفاق بیشتر بین شهروندان سوری بوده تا جاییکه تروریستها بارها و بارها اعلام کرده اند که چنانچه غرب به ما تجهیزات فوق پیشرفته ندهد ما از بین خواهیم رفت. سوریه آخرین شانس صهیونیستها وغرب برای نابودی محور مقاومت بوده است که این جنگ نیز به وعده الهی طعم خوش پیروزی را به مسلمانان خواهد چشاند.

عماد نجار