آفرین بر فلسطینی ها ...

مجتبی با جلانی : "مسئلهى اخیر فلسطین، مسئلهى مهمى ست. بین غزه و بین حکومت صهیونیست که مدعى است قوىترین ارتش را در منطقه دارد، هشت روز جنگ اتفاق مىافتد؛ آنگاه وقتى میخواهند آتشبس ایجاد کنند، آن طرفى که براى آتشبس شرط میگذارد، فلسطینىهایند! این باورکردنى است؟ ده سال پیش اگر به شما این حرف را میزدند، چه کسى باور میکرد که یک روزى بین فلسطینىها - نه همه فلسطینىها؛ یک گوشهاى از فلسطینىها، غزه - و بین رژیم صهیونیستى جنگى اتفاق بیفتد، براى آتشبس آن جنگ، فلسطینىها شرط بگذارند؟ آفرین بر فلسطینىها! آفرین! آفرین بر حماس و جهاد و گردانهاى مبارزى که در فلسطین، در غزه جنگیدند و شجاعت نشان دادند! شجاعت این است. من به سهم خودم از همهى مبارزین فلسطین تشکر میکنم؛ به خاطر فداکارىاى که کردند، به خاطر تلاشى که کردند، به خاطر صبرى که کردند، و دیدند که «انّ مع العسر یسرى»."
اینها بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در پی پیروزی مقاومت اسلامی فلسطین در جنگ 8 روزه در برابر رژیم صهیونیستی بود که در 21 آذر سال گذشته در جمع شرکت کنندگان در اجلاس جهانی اساتید دانشگاهها و بیداری اسلامی ایراد فرمودند .
رژیم صهیونیستی در 24 آبان 91(14 نوامبر 2012)، همچون گذشته با استفاده از استراتژی جنگ پیشدستانه و با پشتگرمی به سیستم پیشرفته ضدموشکی گنبد آهنین، با ترور احمد الجعبری فرمانده گردانهای شهید عزالدین قسام منطقهی تحت محاصره غزه را آماج حملات بسیار سنگین خود قرار داد تا بار دیگر شانس خود را برای به دستیابی به اهداف استراتژیکی که در جنگ 22 روزهی غزه به دست نیاورده بود، امتحان کند. اما در این میان، حماس وجهاد اسلامی نیز بیکار ننشسته و با رو کردن موشکهای دوربُرد خود توانستند معادلات رژیم صهیونیستی را به هم بریزد.
جنگ 8 روزهای که رژیم صهیونیستی آن را با اهداف مختلف انتخاباتی، انحراف افکار عمومی، تست پروژهی مقاومت، تست گنبد آهنین و از همه مهمتر حذف رهبران سازشناپذیر حماس شروع کرده بود، سرانجام در روز چهارشنبه، یکم آذر 91، صهیونیستها با رایزنیهایی که با کشورهای منطقهای و فرامنطقهای که انجام دادند، مجبور به پذیرش شرایط حماس برای آتشبس شدند و متعهد شدند که گذرگاهها را برای ورود کالاها به غزه باز کنند و در حرکت افراد و کالاها محدودیتی اعمال نکنند.
این جنگ با پیروزی مقاومت اسلامی در دو بعد کلی سیاسی و نظامی پایان یافت اما در تحلیل و تبیین زوایا وپیامدهای آن باید پایههای اصلی این جنگ ، یک پایه خط مقاومت و پایه دیگر دشمنان خط مقاومت را با نگاهی عمیق تر بنگریم . در یک طرف جنگ، مقاومت اسلامی فلسطین در فضایی محدود به مساحت 360 کیلومتر مربع در غزه قرار دارد که سالهاست در محاصره شدید هستند و حامیان این مقاومت شامل ایران، سوریه و حزبالله لبنان که در این میان ایران مهمترین و بزرگترین حامی مقاومت اسلامی است چه از بعد مادی و چه از بعد معنوی و در طرف دیگر رژیم صهیونیستی دارنده بزرگترین زرادخانه سلاحهای اتمی در خاورمیانه، آمریکا به عنوان مهمترین قدرت نظامی جهان، تمامی کشورهای غربی، بیشتر کشورهای مرتجع عرب همچون عربستان و قطر و در کنار این جبهه باید طیف سازشکار فلسطین را هم اضافه کرد.
اما پیامدها و دستاوردهای این هشت روز جنگ چه بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی به دست برتر ایران در این تحولات اشاره داشتند .این پیامدها در دو بعد سیاسی و نظامی قابل بررسی است.
بعد سیاسی:
- به حاشیه رفتن خط سازش و پررنگ شدن نقش مقاومت در منطقه.
-برملا شدن سیاست خائنانه حکام مرتجع عرب از جمله عربستان و قطر و ثابت شدن این موضوع که حکام عرب منطقه هیچگاه دلسوز مردم فلسطین نبوده و نیستند، امری که پیشتر در جنگهای بیست و دو روزه غزه و سی و سه روزه لبنان هم ثابت شده بود.
- آشفتگی و شکاف در هیات حاکمه رژیم صهیونیستی: استعفای ایهود باراک وزیر جنگ رژیم اسرائیل و کاهش شدید اعتماد صهیونیستهای ساکن سرزمینهای اشغالی به نتایناهو، نخستوزیر این رژیم در همین چارچوب قابل بررسی است.
- نشان دادن قدرت برتر نظامی ایران با مشخص شدن این که موشکهای شلیک شده به سرزمینهای صهیونیستنشین ساخت ایران بوده است. البته موشکهای پرتاب شده به سرزمینهای صهیونیستنشین تنها بخش کوچکی از توانمندیهای نظامی ایران بود آن هم محدود به موشک فجر 5 وگرنه اگر تعداد موشکها و تنوع موشکهای ساخت ایران در این جنگ بیشتر میشد یقینا جنگ هشتروزه غزه به دو یا سه روز هم نمیرسید.
- تاکید بر این نکته که ایران فقط حامی جنبشهای شیعه نیست بلکه همچنان از ملل مظلوم دنیا با هر مذهبی حمایت و پشتیبانی میکند، میتواند این حمایت از جنبش حزبالله باشد، یا حمایت از سنیهای مقاومت اسلامی فلسطین.
ـ تحمیل پیششرطهای مقاومت به اسرائیل و پذیرش این پیششرطها از سوی صهیونیستها.
ـ ضربه حیثیتی به دولت آمریکا: دولت آمریکا همچون همیشه بزرگترین حامی جنایتهای رژیم صهیونیستی بود. اوباما با فرستادن وزیر خارجهاش به منطقه به صراحت از جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه حمایت کرد اما با شکست تلآویو در جنگ هشت روزه، بزرگترین حامیاش یعنی آمریکا نیز شکست سیاسی تازهای را در کارنامه خود ثبت کرد.
ـ اثبات بیخاصیتی مجامع بینالمللی همچون سازمان ملل و شورای امنیت: واکنش جانبدارانه دبیرکل سازمان ملل از رژیم صهیونیستی در ابتدای جنگ هشت روزه و نشستهای بینتیجه شورای امنیت در همین چارچوب قابل بررسی است.
بعد نظامی:
ـ برملا شدن ضعف اساسی سیستم دفاعی رژیم صهیونیستی: این رژیم تبلیغات گستردهای در خصوص توانمندیهای سیستم به قول خود گنبد آهنین به راه انداخته بود، سامانهای که طبق معمول با حمایتهای مالی آمریکا ساخته شده بود، اما اذعان کارشناسان صهیونیست به این که این سامانه فقط 30 درصد موشکهای مقاومت اسلامی را هدف قرار داده (آن هم موشکهای ابتدایی گراد) نشان داد که امنیت ساکنان غاصب سرزمینهای اشغالی با چنین سامانههایی تضمین نمیشود.
ـ افزایش برد موشکها و قدرت تخریبی موشکهای شلیک شده مقاومت اسلامی فلسطین در مقایسه با جنگ بیستودو روزه.
ـ افزایش توانمندیهای نیروی مقاومت در ساخت موشک و تسلیحات.
ـ نمایش و تاکید بر توان بازدارندگی ایران: جنگ هشت روزه غزه یکبار دیگر نشان داد برخلاف بلوفهای سران رژیم صهیونیستی، این رژیم توان مقابله با تعداد محدودی مبارزان فلسطینی را هم ندارد، چه رسد به جنگ با ایران.
ـ ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه اسرائیل: بارها در تصاویر تلویزیونی شاهد فرار و استیصال صهیونیستهای ساکن سرزمینهای اشغالی بودهایم که از ترس موشکهای مقاومت در حال فرار به پناهگاهها بودهاند، چنین فضای رعب و وحشتی برای جامعهای که سران آن با وعده زندگی آرام و بیدغدغه، یهودیان پراکنده در جهان را به فلسطین کشاندهاند، کشنده است، نتیجه چنین فضایی تشدید مهاجرت معکوس و خروج صهیونیستها از سرزمینهای اشغالی است که چند سالی است تشدید شده است.
در نهایت همه تحلیلها در وعده خداوند خلاصه میشود که پیروزی در سایه صبر و مقاومت، سنت تغییرناپذیر خداوند است.