بازنگری تل‎آویو در برخورد با بحران سوریه

به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا) به نقل از النشره، کمکهای اسرائیل به تروریستها و گروههای مسلح مخالف دولت سوریه طی سالهای اخیر همه بخشها را شامل می‌شد. تل آویو علاوه بر ارائه اطلاعات جاسوسی به گروه تروریستی موسوم به ارتش آزاد، در نقاط مرزی از تروریستها پشتیبانی لجستیک می کرد و برای آنها سیستمهای ارتباطی پیشرفته برقرار کرده بود.

علاوه بر این کمکها، رژیم صهیونیستی همواره طی این چهار سال تروریستهای مجروح را با انتقال به فلسطین اشغالی در بهترین بیمارستان‌های خود درمان کرده است.  

اما علت اساسی کمکهای همه جانبه تل آویو به مخالفان دولت سوریه، هرگز به تمایلات آنها در دفاع از موضوعاتی نظیر دموکراسی و یا آزادی ارتباط نداشت. مقامات صهیونیست بارها اذعان کردند که نظام سوریه طی چهار دهه اخیر به تهدیدی راهبردی برای منافع اسرائیل تبدیل شده بود. آنها همواره در خاطرات بد خود از قدرت نظام سوریه در تهدید موجودیت اسرائیل از جنگ سال 1973، نبردهای طبریا و حملات ناگهانی و پیش بینی نشده ارتش سوریه در آن سالها که اسرائیل را شوکه کرده بود، سخن می‎گفتند. برای حل این مسئله تل آویو نتیجه گرفت با توجه به نقش آفرینی فعال سوریه به عنوان یکی از اضلاع اساسی محور مقاومت، سرنگونی نظام بشار اسد می‎تواند کمکهای ایران به مقاومت لبنان را قطع کرده و در نهایت به توان تسلیحاتی حزب الله آسیب جدی وارد کند. بر همین اساس بود که اسرائیل به طور جدی وارد فاز حمایت از مخالفان سوری شد.

اما طی هفته‌های اخیر گفتمان غالب در رسانه‎های عبری از جمله هاآرتص، یدیعوت آحارونوت و اسرائیل هایوم تغییر کرده و آنها به طور همزمان در مقالاتی درباره خطر وجود گروههای تروریستی در جنوب سوریه هشدار داده اند. عیزر تسفریر تحلیلگر روزنامه هاآرتص در مقاله‎ای با عنوان «لزوم تغییر سیاستهای اسرائیل»، تاکید کرد: در صورت سرنگونی دولت بشار اسد جایگاه سوریه به عنوان یک کشور دارای حاکمیت در منطقه از بین می‎رود و سوریه به مرکز تجمع جریانهای افراطی در مرزهای مشترک با اسرائیل تبدیل می‎شود، جایی که در آن عناصر افراطی از افغانستان تا چچن در کنار هم قرار می‎گیرند و برای توسعه قلمرو تحت نفوذ خود به سوی اسرائیل حرکت می کنند.

وی تاکید می‎کند: پیروزی گروههای افراطی در سوریه، نظام هاشمی حامی غرب در اردن را در معرض خطر قرار می‎دهد، بر وضعیت قومیتی حاکم در لبنان تاثیر می‌گذارد و در نهایت باعث تغییرات ریشه‎ای در خاورمیانه می‎شود. بر این اساس باید سیاست اتخاذ شده اسرائیل در قبال سوریه تغییر کند و حمایت از گروههای مسلح متوقف شده و حتی راهکارهای برای آغاز روند کمک به نظام سوریه بدون در نظر گرفتن روابط دمشق – تهران در نظر گرفته شود!

وی به مقامات ارشد تل آویو توصیه کرده است از تلاش برای تثبیت وضعیت فعلی در سوریه دست بردارند، چون خطرات ناشی از عدم توانایی دولت سوریه در برخورد و سرکوب تروریستها و نبرد دائمی میان دو طرف بحران در این کشور، در نهایت به نفع اسرائیل تمام نمی‌شود.

در همین راستا ایال زیسر تحلیلگر اسرائیلی در مقاله‎ای با عنوان «خطر داعش از جنوب تا شمال» با اشاره به درگیریها و انفجارهای تروریستی که اخیرا در منطقه سینا (جنوب فلسطین اشغالی) و استان درعا سوریه (شمال فلسطین اشغالی) رخ داده، می‌نویسد: خطر قدرت گرفتن داعش و تلاش آنها برای توسعه قلمرو تحت حاکمیت‌شان جدی است و در این راستا باید ضمن تغییر رویکرد در برخورد با بحران سوریه، همکاری و هماهنگی با اردن و مصر را افزایش دهیم.

رسانه‎های اسرائیلی با اشاره به وقایع منطقه سینا که نشان از  افزایش قوای داعش دارد، آن را خطری بالقوه برای امنیت اسرائیل دانستند و خواستار توقف همکاری میان تل آویو و گروههای مسلح در سوریه شده‎اند.

الکس فیشمن تحلیلگر اسرائیلی در مقاله‎ای با عنوان «عبور از خط قرمزها» که در روزنامه یدیعوت آحارونوت منتشر شده، تاکید می‌کند: علاوه بر نگرانی‎هایی که از حضور داعش در مرزهای شمالی اسرائیل وجود دارد، باید این نکته را مدنظر قرار داد که داعش در شرایط فعلی تنها در منطقه سینا مصر حضور ندارد، بلکه با عبور از مرز این کشور  به منطقه نقب (جنوب فلسطین اشغالی) وارد شده است.

البته به طور کلی با مطالعه گزارشهای منتشر شده توسط تحلیلگران اسرائیل طی سالهای اخیر این نتیجه حاصل می‌شد که با وجود ابراز نگرانی آنها از افزایش دامنه اقدامات داعش، تمایلی از سوی آنها در زمینه توقف جنگ در سوریه دیده نمی‎شد، بلکه فراتر از آن تحلیلگران اسرائیلی به طور تلویحی خواهان آغاز درگیریهای مشابه در مصر و خونریزی های بیشتر در این کشور بودند.

تهدیدات ارتش سوریه علیه تل آویو که از زمان جنگ سال 1973 تا آغاز بحران سوریه ادامه داشت، باعث شد  منافع اسرائیل در پیروزی یکی از طرفهای بحران سوریه بر دیگری نباشد بلکه با ادامه و  فرسایشی شدن جنگ در سوریه آنها در تلاش برای تامین منافع خود باشند. از طرفی در این گزارشها ایده‎هایی درباره به راه افتادن جنگی مشابه سوریه در مصر دیده می‎شد.

معادله کاملا واضح بود؛ آرزوی  تل آویو در تضعیف قوای ارتش‎های مصر و سوریه و عراق که همواره از آرزوهای دیرین صهیونیستها بوده در حال تحقق یافتن بود. جنگ در سوریه جریان داشت، ارتش عراق در برابر توسعه طلبی تروریستها تضعیف شده بود و  با آغاز جنگ فرسایشی در مصر بود که این پازل کامل می‎شد.

اما در همین شرایط بود که نگرانی از تروریستهای داعش در محافل صهیونیستی رو به فزونی گذاشت، وقوع برخی تحولات در سوریه نیز نگرانی‎هایی از وجود تروریستها در این کشور برای تل آویو ایجاد کرد، در این شرایط بود که مقامات صهیونیست به فکر تغییر رویکرد خود در قبال بحران سوریه افتاده اند.