تاثیر توافق ایران با شش قدرت جهانی بر شش کشور منطقه

به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا) "ناصر اللحام" در تحلیل خود از شرایط پس از توافق می نویسد: به طور قطع این توافق موفقیتی برای ایران محسوب می شود چون این کشور را از تحریمهاو فشارها رهایی می بخشد.
البته این بدان معنا نیست که این توافق برای آمریکا و دیگر قدرتهای عضو گروه 1+5 به منزله یک موفقیت نباشد، بلکه با خواندن متن بیش از صد صفحه ای توافق می توانید به دیدگاه کاملی از تحقق اهداف راهبردی غرب برسید.
پنج به علاوه یک اصطلاحی سیاسی است که شامل کشورهای آمریکا، فرانسه، انگلیس، چین و روسیه می شود که پنج کشور عضو دائم شورای امنیت هستند، اما آلمان هم کشور ششم است که همچنان مجازاتش به علت اقدامات هیتلر ادامه دارد و عضو دائم شورای امنیت محسوب نمیشود.
اما این مسئله بسیار عجیب است که این توافق برای شش کشور کوچک جهان در مقایسه با شش قدرت بزرگ جهان از اهمیت بیشتری برخوردار است. براین اساس در شرایطی که شش کشور بزرگ در حال توافق با ایران و تدوین نهایی بیانیه جمع بندی بودند، شش کشور کوچک از فرط خوشحالی و سرور سر به آسمان می ساییدند.
اما این شش کشور کدام هستند؟ من معتقدم شش کشور کوچک خوشحال از این توافق در واقع عراق، سوریه، لبنان، یمن، سودان و غزه (فلسطین) هستند که امید دارند پس از توافق هسته ای ایران با غرب، مشکلات آنها نیز حل شود و از انزوا و بی توجهی جامعه بین المللی خارج شوند. دلیل آنها نیز برای وقوع این تحول به همپیمانی آنها با ایران باز می گردد و آنها به خود حق می دهند که از این توافق بسیار خوشحال باشند.
در این میان اوضاع دیگر کشورهای منطقه و به ویژه همسایه ایران شرایط مبهم و پیچیده ای دارد. ترکیه در دوران اردوغان میان شرق و غرب وامانده است، در این سیاست نامفهوم آنها پروندهای را به صورت ناگهانی رها کرده به پروندهای دیگر می پردازند، اردوغان نه رویای امپراطوری را تحقق بخشیده و نه توانسته به کشورهای منطقه نزدیک شود، نه با شرق هم پیمانی جدی دارد و نه با غربیها، نه کشورهای حاشیه خلیج فارس به سیاستهای وی اطمینان دارند و نه غربیها، نه با سوریه ارتباطی دارد و نه عراق، حتی آنها در دوران حاکمیت حزب عدالت و توسعه از رویای پیوستن به اتحادیه اروپا بازمانده اند!
اسرائیل در این توافق مانند دختری است که پدرش او را مجبور به ازدواج با مردی که دوست ندارد کرده است، در این شرایط است که مدام و پشت سرهم ناله سر میدهد و عاجزانه مخالفت میکند اما میداند که هرگز نباید به فکر خودکشی باشد، چون به هر حال این ازدواج به طور رسمی در دفاتر قضایی ثبت میشود و در نهایت باید به آن تن دهد.
کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز احساس سرشکستگی دارند، آنها که توسط آمریکا فریب خورده و وارد جنگ یمن شدند به این درک رسیده اند که اقدامی اشتباه را مرتکب شده و آمریکا شریک واقعی و راستگوی آنها نبوده است. جنگ آنها علیه یمن نیز بر خلاف اسم عملیات نه قاطع بوده و نه تعیین کننده و این اصطلاحات را فقط می توان در رسانه های نزدیک به خودشان یافت. در این میان شرکتهای بین المللی تسلیحاتی و به ویژه شرکتهای آمریکایی به پیشنهادات خود از سوی کشورهای عربی می بالند، این کشورها نیز می دانند که در صورت عقب نشینی از حمله به یمن قافیه را باخته اند و مجبورند ذلیلانه میدان را ترک گویند.
اما در رام الله همه میگویند ما منتظر می مانیم و تصمیم می گیریم، ما باید از تجربه مذاکرات ایران با «شیطان بزرگ» استفاده کنیم و خود را برای مذاکره با «شیطان کوچکتر» آماده کنیم!