توافق هسته ای، فرصتی برای عقده گشایی از انقلاب
خبرگزاری قدس (قدسنا)
* نویسنده: احمد رضا روح الله زاد دبیر کمیسیون سیاسی و امور بین المللی جمعیت دفاع از ملت فلسطین
تردیدی نیست آنچه که سه شنبه 23 تیر ماه 1394 رخ داد نقطه عطفی در تاریخ تحولات دیپلماسی و جهان بود و ظرفیت دیپلماسی را در حل بحران ها و مشکلات، آشکارساخت. شاید حق آن باشد که بگوئیم؛ سه شنبه، روز پیروزی دیپلماسی به ویژه دیپلماسی ایرانی بود و اگر در تقویم سازمان ملل متحد این روز به عنوان "روز دیپلماسی" ثبت شود، اقدامی شایسته است که می تواند راهکاری مناسب برای حل بحران ها در سطح بین المللی باشد. باز تردیدی نیست که ملت ایران سهمی بزرگ در این روز داشت. زیرا ملت ایران از یک سو با فشار زیادی خواهان روبرو بود که تسلیمش را خواستار بودند و از سوی دیگر اصرار بر احقاق حق خود و حفظ استقلال کشور داشت. استقلالی که در سال 1357 با خون شهیدان جوانه زده بود و با حماسه 8 سال جنگ تحمیلی قوام گرفته بود و شاید با مسامحه بتوان گفت؛ کسب دانش و توان عملی در چرخه غنی سازی اورانیوم، نخستین میوه ی این درخت استقلال باشد.
ملت ایران حفظ این دانش و توان را برای ثمر دهی های دیگر این درخت استقلال ضروری می دانست، پس یکپارچه و هم داستان حفظ آن را به عنوان یک مطالبه ی جدی خط مشی خود در این 12 سال قرارداد. البته نتیجه آن را هم با پرداخت هزینه دیروز دید. هرچند خوشتر آن داشت که این امتیازاتی را که در این فرایند به ناچار از خود دریغ داشته است، امروز هم از آن برخوردار بود. اما همانگونه که "صلح حدیبیه" با همه ی درناکی اش از نگاه یاران رسول(ص) شیرینی فتح بزرگ مکه و تسلیم دشمنان اسلام را در پی داشت، تاریخی که در "نرمش قهرمانانه" سید جوانان بهشت و دردانه خیر البشر یعنی امام حسن(ع) مکرر گشت، تردیدی نیست که کام نه تنها ملت ایران، بلکه کام امت اسلامی از نتایج این ایستادگی و این توافق بزودی شیرین خواهد شد. أَلَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ ؟
پس از اعلام توافق هسته ای میان ایران و 5+1 تقریبا همه شبکه های خبری جهان و خبرگزاری ها اخبار و تحلیل های خود را به این موضوع اختصاص دادند. بعضی خرسند از این اتفاق و بعضی نیز به شدت ناراحت مانند رسانه های اسرائیلی. بعضی هم ظاهرا خوشحال اما با توجه به نحوه بیان اخبار و تحلیل ها می شود به شدت ناخرسندی آنان پی برد که حتی ناخرسند تر از اسرائیل هستند.
فردی که چند سالی است در داشتن غیرت ایرانی و عرق ملی وی تردید بسیار داشتم و مع الاسف در کسوت معلمی در مهمترین دانشگاه کشور هم قراردارد، در مصاحبه با شبکه ماهواره ای "یورونیوز " بد کلامی بود که تردیدم را به یقین تبدیل کرد و افسوس خوردم از این همه نامردمی که تلاش می کرد به عمد، شیرینی این روز را به کام مردم خود ناگوار سازد! در این مجال بر آنم تا آن کلام نازیبا را مورد مداقه قرار دهم و نتیجه را به ایرانی منصف و ایران دوست ونه از سلک وی، واگذارم.
وی این توافق را نقطه عطفی دانست در تاریخ انقلاب، زیرا به زعم وی، در این روز ایران با جهان، با امریکا و با اروپا آشتی کرد!!
ملت ایران در سال 1357 انقلاب کرد و دولتی نو پا تشکیل داد و خواستار استقلال کشور و حاکمیت اراده ملی درتشکیل دولت بر پایه آموزه های استقلال طلبانه واسلام بود که در ساختاری به نام جمهوری اسلامی خود را به نمایش گذاشته است. این انقلاب در واقع خارج ساختن ایران از دست آمریکا و اروپا و اسرائیل بود. لذا امریکا و اروپا با ملت ایران قهر کردند و راه دشمنی با ایران را برگزیدند. در همه ی سال های پس از انقلاب، ملت ایران، شاهد اقدامات کینه ورزانه و دشمنی آشکار آنها بوده است. تحریم، سازماندهی جریان های ضد انقلاب برای ترور رهبران و مردم ایران، مدیریت کودتاعلیه انقلاب، حمله نظامی به ایران که در طبس ناکام ماند، ترغیب صدام و تحمیل جنگی 8 ساله به ایران وبسیاری از این دست که آخرین آن تحریم های بی سابقه مالی و نفتی که به بهانه پرونده هسته ای اعلام و اعمال از سوی امریکا و اروپا علیه ملت ایران طراحی و مدیریت شده است. پس این ایران نبوده که از جهان به زعم وی قهر کرده است. در واقع ملت ایران با این ظلم آشکار و مستمر قهر کرده و نه با دنیا.
تاکید شده که ایران با این توافق از فرهنگی که وی آن رادیکال دانسته که آرزوی مرگ کشور ها و ملت ها را داشته دست کشیده و این دلیل دومی است برای نقطه عطف بودن این روز در تاریخ انقلاب!!
ایران هرگز خواستار مرگ هیچ کشور و یا ملتی نشده است. بلکه ایران خواستار مرگ ظلم و بی عدالتی بوده است. ملت ایران مرگ را برای کسی خواستار بوده و است که ایران را تحریم و در محاصره ی اقتصادی قرارداده است. برای کسی مرگ را خواسته که انقلاب را به رسمیت نشناخته و در مقابل اراده ی ملت ایران قرار گرفته است و بیشترین آسیب ها را به ایران و ملت ایران در سه دهه ی اخیر رسانده است. خواستار مرگ کسی بوده که در همه ی این سال ها در پی تغییر نظام در ایران بوده است و این نظام که محصول اراده ی ملت و انقلاب اسلامی آن است را به رسمیت نشناخته و در دشمنی با آن از هیچ فرصتی چشم پوشی نکرده است. خواستار مرگ برای کسی است که ملل مظلوم جهان را مورد ستم قرارمی دهد و سرزمینشان را اشغال و مردمش را آواره ساخته است و همچنان بر ظلم خویش ابرام دارد. بنابراین آرزوی مرگ برای این جریان در واقع نتیجه و معلول رفتارزیادی خواهانه و سلطه طلبانه ی امریکا و اسرائیل و برخی دولت های اروپایی است.
گفته اند مردم ایران بیش از آن که دغدغه مشکلات اقتصادی و معیشتی داشته باشند، دوست داشتند تا روابط ایران با جهان و امریکا عادی شود که به زعم وی این توافق این خواسته مردم ایران را برآورده ساخت!!
اساسا با دانست که یک رویداد، نتیجه ی کنش و واکنش است. اگر کسی کنش را نبیند و یا به دیگر سخن نخواهد ببیند و واکنش را به عنوان علت اصلی آن رویداد مطرح کند، در واقع انسان هوشمندی نیست و یا دشمنی سالوس است. ملت ایران از همان آغاز به دنیال روابط مبتنی بر حق و عدالت بوده است اما امریکا این روابط را صرفا یکجانبه و بر پایه ظلم فاحش علیه ملت ایران و نادیده گرفتن اراده ملی و مطالبه ی مردم ایران در تعیین سرنوشت خویش خواستار بوده است. بر همین اساس است که امام خمینی(ره ) از آغاز انقلاب اعلام کرده بود که ایران خواهان ارتباط با همه کشور های جهان به استثنای اسرائیل و رژیم آپارتاید در افریقای جنوبی است. این مساله نشان می دهد که ایران خواهان ارتباط سازنده حتی با امریکا بوده است ولی امریکا دنبال رابطه گرگ و میش بود که امام آن را رد کرد.
گفته شده ایران میلیارد ها دلار در موضوع انرژی هسته ای به طور مستقیم وغیر مستقیم زیان کرده است و معلوم نیست این ضرر کی و چگونه جبران شود!!
در جهان امروز دست یابی به چرخه غنی سازی اورانیوم برای یک کشور نوپا که داعیه استقلال دارد و می خواهد رشد و توسعه داشته باشد و در بین کشورهای پیشرفته ی جهان جایگاهی شایسته برای خود دست و پا کند، بسیار مهم است. هرچند در بحث سود و زیان شاید نتوان با ارقام و اعداد آن را نشان داد. اما کم سواد ترین انسان ها که اندک بهره ای از علم سیاست داشته باشند، می دانند که ملت ایران با پایداری در برابر همه ی فشار ها و اصرار بر مطالبه ی حق خود، توانست غرب را وادار سازد تا برنامه ی هسته ای صلح آمیز ایران را به رسمیت بشناسد و تردیدی نیست این دستاورد محصول ایستادگی و صبر زیبای ملت ایران است که ان الله مع الصابرین. اهمیت این موضوع آن جاست که طبق توافق سعدآباد، غرب، حتی حاضر به پذیرش این موضوع نبود که ایران فقط 5 سانتریفیوژ آن هم برای تحقیقات داشته باشد. لذا باید گفت این دستاورد در آینده خود را نشان خواهد داد که تا چه میزان در پیشرفت و آبادانی و توسعه اقتصادی ایران نقش خواهد داشت. آن چه که مهم است چرخه غنی سازی اورانیوم یکی از 8 پایه توسعه ی کشورها در جهان امروز است. اما امروز نمی توان آن ارزشی را که درآینده خواهد داشت و میزان سود آن را مورد بررسی قرارداد. تردیدی نیست که ایران اکنون یکی از مهمترین پایه های توسعه را در اختیار دارد. حال آن که غرب هرگز خواهان آن نبود ولی با این توافق ناچار به آن تن داده است.
گفته است که نظام ایران و سیاست ایران ایدئولوژیک محور است و از این حیث ضررهای زیادی بر منافع ایران وارد شده و می شود!!
آیا غرب و در راس آن امریکا ایدئولوژیک محور نیست؟ و آیا نظام حاکم بر غرب سرمایه داری و لیبرال نیست؟ آیا سرمایه داری و لیبرالیسم درواقع یک نگاه ایدئولوژیک نیست؟ تردیدی نیست که پاسخ هر سه سوال مثبت است و نظام حاکم بر غرب هم بر پایه ایدئولوژی طراحی شده و حرکت می کند.
از سوی دیگر رفتار ایدئولوژیکی در ایران همراه با زنده باد و مرده باد است، یعنی شعار. این زنده باد تا کنون کسی را جاودان نگه نداشته است و آن مرده باد هم کسی را نکشته است. بلکه ایرانی با شعار موضع خود را در موافقت و مخالفت با فرد، کشور و... نشان می دهد. اما در رفتار ایدئولوژیکی غرب، ما شاهد مرده باد همراه با اقدام عملی منجر به مرگ افراد هستیم. تا کنون چه بسیار انسان هایی که به علت کمبود دارو و تحریم از دنیا رفته اند. چقدر انسان هایی که به علت زیان های اقتصادی ناشی از اعمال تحریم غرب خسارات جدی دیده و بیکار شده اند و با مشکلات عدیده ای در گیر هستند. کودکانی که در اثر تحریم و یا اعمال جنگ از سوی قدرت های غربی دچار سوء تغذیه شده و یا مرده اند، کم نیستند. بنابراین همه ی اقدامات غرب، مرگ آفرین بوده و نه شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر انگلیس و مرگ بر اسرائیل و... ملت ایران. ولی متاسفانه بعضی به دلیل شیفتگی به دشمن و سرسپردگی به آن، این زیان های وارده از سوی دشمن را ندیده و خویشتن را محکوم می کنند. انصاف ایجاب می کند که انسان واقع گرا باشد و بر پایه حقیقت رفتار خود را تنظیم کند و نه بر اساس پیشداوری .
در پایان ذکر عبارتی از درد آشنایی فرهیخته را می آورم که با خواندن این عبارات دور از انصاف و بد کلام، گفت: خاک بر سر کسی که علمش را به جای آن که در خدمت انسانیت و مردم خویش قراردهد، در خدمت دشمنان انسانیت و دشمنان مردم خود و علیه مردم خود قرار می دهد. حال آن که خدمت به مردم و دفاع از مردم ، خود یک افتخار است که تنها نصیب انسان های منصف و حق مدار می گردد.
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس