چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

نگاه انتفاضه سوم به کاخ سفید نیست

به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا) مهدی خانعلی‌زاده تحلیلگر روابط بین المللی در یاداشتی اختصاصی به تاثیرگذاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بر تحولات سیاسی فلسطین و آینده پیش روی انتفاضه قدس پرداخته است.

در این یادداشت آمده است:

«پیروزی من، خبر خوشحال کننده‌ای برای اسرائیل است.» این جمله، یکی از اصلی‌ترین استراتژی‌هایی است که کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده – فارغ از جمهوری‌خواه یا دموکرات بودن – برگزیده‌اند و تلاش می‌کنند تا نظر لابی قدرتمند و تعیین کننده صهیونیست‌ها در این کشور را با خود همراه کنند؛ زیرا مخالفت «آیپک» با یک کاندیدا براحتی می‌تواند او را از صحنه رقابت‌ها خارج کند و رویای رسیدن به کاخ سفید را برای هر کسی به پایان برساند.

همین مساله سبب شده تا هر چهار نامزد اصلی یعنی هیلاری کلینتون، برنی سندرز، تد کروز و دونالد ترامپ همواره و حتی در مواضعی که سخنانی انتقادی درباره رژیم صهیونیستی بیان می‌کنند، بلافاصله خود را دوست اسرائیل و انتقادها را نیز برای تقویت جایگاه این رژیم در منطقه و جهان توصیف کنند. با این حال، سابقه نزدیکی سیاسی کلینتون با صهیونیست‌ها و همچنین حمایت رسمی جناح حاکم در حزب جمهوری‌خواه – به عنوان حامی سنتی اسرائیل در ایالات متحده – از کروز، به نظر می‌رسد ترامپ و سندرز به دلیل مواضع غیرقابل پیش‌بینی و خارج از ساختار آمریکا، چندان مورد پسند صهیونیست‌ها نباشند؛ هر چند که سندرز یک یهودی رسمی است و ترامپ نیز به نوعی از یهودیت مسیحیزه شده پایبند است و البته دختر او نیز یکی از چهره‌های وفادار به آیین یهودی است و به صراحت خود را یک یهودی ثابت قدم در اجرای آداب و رسوم این آیین می‌نامد.

با این وجود و به دلیل روی کار بودن دولت افراطی بنیامین نتانیاهو در تل آویو، به نظر می‌رسد انتخاب هر کدام از چهار گزینه فعلی موجود روی میز انتخابات ایالات متحده (و حتی در صورت اضافه شدن گزینه‌های دیگر به دلیل شرایط خاص این دوره از انتخابات ریاست جمهوری) نهایتا منجر به فشار بیشتر صهیونیست‌ها به مردم فلسطین و به دنبال آن، شعله‌ورتر شدن شعله‌های انتفاضه سوم خواهد شد.

روی کار آمدن افرادی مانند هیلاری کلینتون و تد کروز به معنای اعلام چراغ سبز کاخ سفید به سیاست‌های افراطی و جنایتکارانه دولت اسرائیل در مناطق اشغالی است؛ یعنی احتمالا شاهد درگیری‌های شدیدتری در این مناطق خواهیم بود، کودکان بیشتری به خاک و خون کشیده می‌شوند و امیدهای سیاستمداران ضعیف و خوش باوری همچون «محمود عباس» برای گفتگو و به مصالحه رسیدن با صهیونیست‌ها، رو به نابودی پیش می‌رود. این مساله سبب می‌شود تا گروه‌های جهادی فلسطینی به طور جدی‌تری وارد کارزار مقاومت در برابر اشغالگران شوند و دامنه انتفاضه سوم فراتر از درگیری‌های محدود شود. سازمان‌های جهانی نظیر سازمان ملل نیز سیاست سکوت حمایت‌انگیزانه خود از اسرائیل را به صدور قطعنامه‌های رسمی و حمایت تمام قد از تل آویو تغییر خواهند داد.

روی دیگر این سکه، انتخاب افرادی مانند دونالد ترامپ و برنی سندرز برای حضور در کاخ سفید است؛ احتمالی که اگرچه کمرنگ به نظر می‌رسد اما در صورت تحقق نیز، باعث تغییرات گسترده در فضای رابطه واشنگتن با دولت نتانیاهو نمی‌شود. علت این مساله، ساختار سیاسی آمریکاست که اساسا نمی‌تواند خارج از حیطه خواسته‌های لابی صهیونیسم فعالیت کند. برخلاف تصور برخی از افراد، رویکرد باراک اوباما در برابر بنیامین نتانیاهو ناشی از مخالفت او با اسرائیل و یا تلاش برای محدود کردن قدرت صهیونیست‌ها در عرصه سیاسی این کشور نبود؛ بلکه نوع نگاه متفاوت او با رئیس کابینه رژیم صهیونیستی سبب شد تا او به دنبال جلب نظر گروه دیگری از صهیونیست‌ها در آمریکا برود و تلاش کند تا اقداماتی نظیر توافق با ایران را در راستای تامین واقعی منافع اسرائیل و رفتار پرخاشگرانه نتانیاهو را عاملی برای تضعیف جایگاه و قدرت رژیم صهیونیستی در منطقه معرفی کند.

همین مساله درباره رویکرد احتمالی سندرز (بیشتر) و ترامپ (کمتر) نیز مطرح است. به نوشته یکی از تحلیگران، موضع سندرز درباره‌ی فلسطین، موضعی شبیه به دموکرات‌های میانه‌ است؛ چیزی مثل دولت اوباما: تروریست دانستنِ حماس، اولویتِ دفاع از امنیت اسرائیل، توقف شهرک‌سازی، به رسمیت شناختنِ تشکیلِ دو دولت و ادامه‌ی گفت‌وگوی صلح؛ کلی‌گو، شعاروار و بی‌برنامه. او یک‌ سال و نیم‌ پیش، قبل از آن‌که نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شود، در یک سخنرانی کنترل‌ خود را از دست داد، به حاضران در سالن توهین کرد و خواهان نابودی تونل‌های نوار غزه شد تا «تروریست‌ها» از آن برای حمله به شهروندان اسرائیل استفاده نکنند. ترامپ هم از اساس یک تاجر و اصطلاحا «بیزینس من» است که بر اساس شعار کمپین انتخاباتی خود به دنبال بازگرداندن قدرت واقعی آمریکا به این کشور است و به همین دلیل و برخلاف تمامی جنجال‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای اخیر، بیشتر از آنکه به دنبال ایجاد تنش در جهان باشد، رویکردی محافظه‌کارانه – روشی که محبوب فعالان اقتصادی است – انتخاب خواهد کرد. البته شخصیت غیرقابل پیش‌بینی او می‌تواند زمینه را برای هرگونه اقدام ناگهانی فراهم کند.

فارغ از همه این تحلیل‌ها، آینده انتفاضه سوم را باید در سرزمین‌های اشغالی جستجو کرد؛ نه در کاخ سفید. بنیامین نتانیاهو نشان داده که نه تنها برای قوانین و مقررات بین‌المللی بلکه برای متحدین و حامیان اصلی خود نیز ارزش چندانی قائل نیست و به طور جدی به دنبال پیاده‌سازی ایده‌های افراطی خود مبنی بر پاکسازی نژادی در سرزمین‌های اشغالی است. همین مساله سبب شده تا انتفاضه سوم که از سال گذشته بالا گرفت و شعله‌های آن نیز در کرانه باختری زبانه می‌کشد، روز به روز بر دامنه گسترش خود بیافزاید؛ آتشی که خاموش نمی‌شود اما شاید بر سر کار آمدن فردی که چراغ سبز برای ریختن خون بیشتر را به دولت اسرائیل نشان بدهد، بتواند مانند بنزینی باشد که روی آن ریخته می‌شود؛ موضوعی که می‌تواند جرقه تحقق پیش‌بینی رهبر انقلاب درباره پایان حیات رژیم صهیونیستی در دو دهه آینده باشد.




 


| شناسه مطلب: 214352







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.