رهبر یک حزب مسیحی لبنانی مطرح کرد
حزب الله به نیابت از مسیحیان میجنگد/نفوذ مقاومت در عقل و منطق مسیحیان لبنان/ رفع ترس و نگرانی مسیحیان به لطف وجود حزب الله

رئیس یک حزب مسیحی لبنانی به نام الواعد در تحلیلی به محبوبیت گسترده جنبش مقاوم حزب الله در میان مسیحیان اشاره و تاکید کرد وجود مقاومت حزب الله به ترس و وحشتی که مسیحیان سالیان متمادی گرفتارش بودند، پایان داده است.
به گزارش خبرگزاری قدس(قدسنا)، «فارس فتوحی» رئیس حزب الواعد لبنان در تحلیلی آورده است : آزادسازی ارتفاعات عرسال، نقطه عطف و مرحله سرنوشتسازی در زندگی ملی لبنان به شمار میرود از نظر ما، این آزادسازی محقق شد تا مسائل فراوانی را ثابت کند که در برهه اخیر برداشتها و بحثهای مختلفی درباره آن صورت گرفته بود.
فارس فتوحی آورده است : اهمیت نبرد ارتفاعات عرسال یا آزادسازی دوم در این نهفته است که به بحث و جدل میان گروههای مختلف لبنانی درباره دخالت حزب الله در سوریه از نظر ابعاد زیر پایان داد:
1- با وجود تمام تحلیلهایی که مبتنی بر قدرت افراد مسلح و تروریستها در رخنه به امنیت لبنان متمرکز بود و نتایج شرمآوری داشت، با این حال در مقایسه با کشورهای منطقه به ویژه عراق و سوریه یا حتی ترکیه و برخی کشورهای اروپایی که تروریسم توانسته بود به ثبات این کشورها ضربه زند، حضور حزب الله در داخل سوریه نه تنها منجر به برهم زدن امنیت وثبات لبنان نشد بلکه در حمایت و محافظت از لبنان در برابر عملیاتهای تروریستی فراوانی که برای آن برنامهریزی شده بود، سهیم بود.
2- در زمان مناسب، رزمندگان حزب الله اقدام به محاصره جبهه النصره در ارتفاعات عرسال کرد، حضور حزب الله در سوریه به نبرد آزادسازی این مناطق کمک کرد.
3- تجربه حزب الله در جنگ فعلی در سوریه، سبب انعطافپذیری بیشتر آن در برابر ارتش لبنان شد با توجه به اینکه ارتش ملی لبنان از توانمندی و مهارتهای بالایی برخوردار است، اما این مسئله مانعی در برابر حزب الله برای نبرد با تروریسم و پیگرد افراد مسلح در سوریه نشد، این مسئله منجر به تقسیم هوشمندانه نقشها میان حزب الله و ارتش لبنان شد به طوری که ماهیت میدان نبرد اقتضا کرد تا حزب الله دست به این حملات بزند تا ارتش لبنان متحمل خسارتها و تلفات سنگین نشود، البته ناگفته نماند که ارتش هم نقش خود را در این زمینه به بهترین وجه ایفا کرد و ماموریت بی نهایت دشواری به آن واگذار شد و آن جلوگیری از رخنه افراد مسلح به داخل اردوگاههای آوارگان بود که این افراد قصد داشتند از آوارگان به عنوان سپرانسانی استفاده کنند.
4- حزب الله از توانمندی نظامی و پیروزیاش در ارتفاعات عرسال برای بهره داری سیاسی در داخل لبنان سوء استفاده نکرد، بلکه بر عکس اظهارات سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله نشان داد که وی به سمت درگیری لفظی یا دفاع از حزب الله در مقابل تردیدافکنان و معترضان به دخالت این جنبش، کشیده نشد. نصرالله همچنین تاکید کرد این جنبش، اراضی شهروندان را به آنها برمیگرداند و کنترل کامل اراضی آزاد شده را هم به ارتش لبنان واگذار میکند.
5- بر عکس ادعای برخی جریانها مبنی بر عدم هماهنگی این جنبش با دولت یا درنظر نگرفتن نقش دولت و نهادهای رسمی از سوی این جنبش، نقش سرلشگر عباس ابراهیم مدیرکل سازمان امنیت لبنان در گفت وگو با طرفهای متخاصم(گروههای تروریستی) بی اساس بودن ادعای منتقدان و معترضان را اثبات کرد و اینکه حزب الله هماهنگی با نهادهای رسمی را یک مسئله ضروری قلمداد کرده است.
اما درباره این موضوع که سلاح باید منحصرا در اختیار دولت یا آنچه مشروعیت خوانده میشود، باشد، ما بر این باوریم که ارتش لبنان یک ارتش قدرتمند و حتی ازقویترین ارتشهای منطقه در زمینه تمرینی و حرفهای و تجربه است، ولی در مقابل پدیده تروریسم ناشی ازجنگ در سوریه، رخدادها ثابت میکند که مبارزه با چنین نوعی از تروریسم مستلزم همکاری نزدیک و قوی میان طرفهای متعدد است به عنوان مثال باید به عراق اشاره کرد که ارتش عراق به نیروهای حشد شعبی در داخل نیاز داشت تا در جنگ خود با تروریسم پیروز شود.
همچنین در سوریه هم ارتش این کشور به حزب الله و جنگندههای روسی نیاز داشت تا با گروههای تروریستی بجنگد و آنها را سرکوب کند در نتیجه ما معتقدیم اینکه ارتش به تنهایی با چنین نوعی از تروریستها بجنگد از منطق و عقلانیت به دور است به همین سبب هماهنگی یک نیاز ملی و یک نیاز نظامی برای ارتش لبنان بود.
اما در خصوص نظریه «تصمیم جنگ و صلح»(که تکیه کلام سران جریان غربگرای 14 مارس و عنوانی برای هجمه آنها علیه مقاومت و سلاح آن است) ما بر این باوریم که این نظریه بر موضوع اشغال بخشی از اراضی ما از سوی داعش و جبهه النصره منطبق نیست، زیرا آزادسازی سرزمین یک وظیفه ملی است که نیازی به تصمیم گیری ندارد و غیر ممکن است که ما در مقابل احتمال اتخاذ تصمیم صلح به عنوان مثال قرارگیریم چرا که دفاع از سرزمین یک حق مشروع برای شهروندان است همانطور که ما هرگز از مطالبه و درخواست برای اجرای قطعنامه 1701 شورای امنیت درمرزهای شرقی متقاعد نشدیم، زیرا وظیفه چنین قطعنامهای تثبیت مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی در جنوب و استقرار نیروهای حفظ صلح وابسته به سازمان ملل بود در نتیجه اجرای چنین قطعنامهای درمرزهای شرقی منجر به تثبیت مرزهای ماقبل نبرد اخیر یعنی منجر به تثبیت مواضع جبهه النصره و داعش میشود.
در ادامه این تحلیل آمده است : لبنانیها مدتهای طولانی را در ترس و نگرانی از سرنوشت کشورشان به سر برده بودند به ویژه پس از آنکه با چشمان خود شاهد آنچه در عراق و سوریه اعم از تجاوزات و کوچاندن اقلیتها بودند درنتیجه امروز آنها خوشحال و آسوده خاطر هستند و بیش از هر زمانی مطمئن شدهاند که معادله سهگانه(ارتش، ملت و مقاومت) تثبیت و قوی شده و این معادله ضامن صلح و آرامش داخلی است.
و مهمترین مسئله، تحول و دگرگونی ریشهای و بنیادین و قابل ملاحظه در دیدگاهها ومواضع مسیحی به طور کلی است به طوری که مسیحیان خود را در مقابل یک لحظه ملی مهمی میبینند آنها وضعیت جبهه داخلی و جنگ داخلی(جنگ 15 ساله داخلی) در اوایل دهه هفتاد و جنگ با کسانی را که نیروهای اشغالگر میخواندند را به خاطر دارند، آری این حزب الله است که امروز به نیابت از مسیحیان به نبرد میپردازد و مناطق را آزاد میکند و حاکمیت و تمامیت ملی را اعاده میکند.
فارس فتوحی در پایان تحلیل خود به ریشه دواندن فرهنگ مقاومت درجامعه مسیحیان لبنان اذعان و تاکید میکند : افکار عمومی مسیحی هرگز پس از آزادسازی همانند قبل آن نخواهد بود، چرا که مقاومت وارد عقل و وجدان آن(مسیحیان) شده و نشانههای آن به وضوح درهفته گذشته متجلی و نمایان شد و حیات سیاسی شاهد تحولات مهمی در این راستا خواهد بود.
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس