انزوای اسرائیل و گسترش نفوذ
و اقتدار ایران و محور مقاومت

ناصر قندیل
به گزارش خبرگزاری قدس(قدسنا)، «ناصر قندیل» تحلیلگر مطرح لبنانی در تحلیلی به دلایل منزوی شدن رژیم صهیونیستی در منطقه و همچنین صعود چشمگیر جایگاه و موقعیت محور مقاومت درمنطقه پرداخت و نوشت : تحلیلگران، نویسندگان و کارشناسان عرب عادت کردهاند با یک اصل ثابتی که آن را از نظر خود درست میدانند و به درستی آن اطمینان و اعتماد دارند، تعامل کنند و آن اصل از نظر این طیف از تحلیلگران این است که : اسرائیل هنگامی که چیزی را از واشنگتن یا مسکو درخواست کند، قطعا به آن دست خواهد یافت و این معادله ناشی از قدرت اسرائیل است که همچنان برخی آن را با وجود تحولات و تغییرات فعلی در منطقه آن را درست میدانند.
بسیاری از این تحلیلگران، سیاست آمریکا را با این فرضیه مرتبط میدانند که اولویت آمریکا، باقی نگه داشتن برتری اسرائیل و جایگاه آن به عنوان طرفی است که دست برتر را داشته باشد و اینکه امنیت اسرائیل، تعیین کننده جهت قطب نمای سیاستهای آمریکاست، این طیف ازتحلیلگران، گزینههای محدودی که در برابر واشنگتن قرار دارد را نادیده میگیرند.
قندیل خاطر نشان کرد : این تحلیلگران همچنین فرق میان تمایلات و توانمندیها را نادیده میگیرند با وجودی که با چشمان خود دیدند که آمریکا با وجود سرو صدا و هیاهویی که اسرائیل به راه انداخته بود، توافقنامه مربوط به برنامه هستهای ایران را امضا کرد. اسرائیلیها کار را به جایی رساندند که به نمایندگان کنگره آمریکا گفتند : شما برای جلوگیری از یک تهدید امنیتی تلاش میکنید در حالی که ما با تهدیدی که موجودیت ما را تهدید میکند، روبرو هستیم، با این حال تلاشهای اسرائیل برای تغییر موضع آمریکا ثمربخش و موفقیتآمیز نبود، هر چند آمریکا دست از حمایتهای خود از اسرائیل برنداشته است، چرا که گزینههایش محدود است و باید از میان دو گزینه توافق یا رفتن به سمت جنگ فراگیر، یکی را انتخاب کند.
قندیل در ادامه تحلیل خود که در روزنامه «البناء» منتشر شده است، به تحولات منطقهای به ویژه در سوریه اشاره کرد و افزود : در ارتباط با روسیه هم، تحلیلگران عرب به ارائه تحلیلهایی پرداختند که هماهنگ با سخنانی است که درباره هماهنگی روسی اسرائیلی در فضای سوریه بیان میشود و گاهی دچار این توهم میشوند که حملات اسرائیل به خاک سوریه با موافقت روسیه انجام شده است، همانطور که اسرائیلیها میگویند حزب الله و ارتش سوریه هدف این حملات قرارگرفتهاند. این تحلیلگران فراموش کردهاند که این سئوال را مطرح کنند که آیا معنای حرفشان این است که واکنش و پاسخ حزب الله به این حملات از طریق عملیات شبعا با رضایت روسیه یا اعتراض آنها همراه شده است، یا واکنش سوریه به حملات اسرائیل چه از طریق شلیک موشکهای منحصر به فرد به سمت جنگندههای متجاوز اسرائیلی یا گلولهباران مواضع اسرائیلی در جولان اشغالی، آیا این واکنش با رضایت روسیه بوده یا اعتراض این کشور؟
ادعای این تحلیلگران مبنی بر اینکه اسرائیل جایگاهی نزد روسیه دارد، با توجه به واقعیات میدانی رنگ باخته است. حتی اگر به زعم این تحلیلگران، واکنش حزب الله و سوریه به تجاوزات اسرائیل با اعتراض روسیه روبرو شده باشد، حزب الله و سوریه اهمیتی به این اعتراض ها ندادهاند ودر عین حال چنین موضوعی بر تصمیم مسکو مبنی بر همکاری استراتژیک با سوریه و حزب الله در نبردهای تعیینکنندهای همچون نبرد آزادسازی حلب تاثیر نگذاشته است، به این معنا که که چنین اعتراضی، ظاهری بوده یا ناشی از درک محدود بودن قدرت تاثیرگذاری از یک سو و اولویت داشتن همکاری با سوریه و حزب الله به عنوان یک مصلحت عالی روسیه بوده است.
درهر دو حال ، اسرائیل هرگز به آنچه از روسیه درباره سوریه میخواهد یعنی کسب تضمین های لازم درباره اقدامات نظام سوریه و یا در خصوص آینده نقش حزب الله دست نخواهد یافت. زیرا روسیه در آنچه سوریها و حزب الله می خواهند و انجام می دهند با وجود اعتراضات احتمالی کاری از دستش برنمی آید. همچنین مسکو ائتلافش با سوریه، ایران وحزب الله را در معرض خطراتی قرار نمیدهد که به منافع عالیاش لطمه وارد کند. از نظر روسیه این منافع بر محاسبات اسرائیل برتری و ارجحیت دارد (به همین سبب کاری که به ائتلافش با حزب الله، ایران و سوریه خدشه وارد کند، انجام نمیدهد).
رسانههای اسرائیلی و تحلیلهای آنها درباره خطوط قرمز اسرائیل و سفر مقامات این رژیم به واشنگتن و مسکو، مملو از مواضعی است که شکست اسرائیل را نشان می دهد که البته مسئولان این رژیم تمایلی به شنیدن این مسائل ندارند.
گذشت آن زمانی که قدرت اسرائیل را برخی در نظر میگرفتند و به آن اهمیت میدادند و برای جلب رضایت آن تلاش میکردند. واقعیت های جدید منطقه در نصیحت و توصیه رئیس جمهور روسیه به نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس خلاصه می شود که در آن منطقه برای صحنه و آرایشی جدید آماده می شود که در آن حزب الله به عنوان جزء طبیعی و پذیرفته شده در این صحنه خود را نشان داده و دشمنان محور مقاومت نیز باید با این حقیقت کنار بیایند.
در ادامه این تحلیل آمده است : در برابر انزوای اسرائیل، نفوذ ایران در حال گسترش است، این کشور بدون شک شاهد رشد و تقویت جایگاه همپیمانانش در سوریه، عراق و لبنان است و روابطش با ترکیه ریشهدارتر شده و تقویت میشود و بر مبنای مفاهیم مشترک پس از شکست شرط بندی ترکیه بر سقوط سوریه و ظاهر شدن خطرات ویروس جدایی طلبی کردها بنا میشود، عربستان سعودی که ایران را دشمن وهدفی برای تشدید تنش و لشکرکشی قرار داده بود،پس از عید قربان به تبادل هیئتهای دیپلماتیک با ایران برای بازدید از سفارتخانهها وکنسولگریها ونیازهای آن میپردازد که این اقدامات در راستای آماده سازی برای ازسرگیری افتتاح این مراکز صورت خواهد گرفت که این مسئله، موضوعی ساده ، گذرا و روتین نیست.
قندیل در پایان تحلیل خود آورده است : منطقه دریاهای پنجگانه که در چارچوب طرح بشار اسد رئیس جمهوری سوریه مطرح شده و هدف ازآن ایجاد یک مجموعه منطقهای بدون اسرائیل شامل کشورهای مشرف بر دریای مدیترانه، دریای سیاه، دریای سرخ، دریای عرب و دریای خزر ، این مجموعه در حال شکلگیری و در آستانه پیروزی است و در مقابل، اسرائیل در محاصره قرار گرفته است، آیا برخی ازکسانی که همچنان به خرافه اقتدار اسرائیل باور دارند، آیا امکان رخ دادن چنین رخدادی را تصدیق و باور خواهند کرد؟
انتهای پیام/ر.م/22
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس