تحلیلگر مطرح عرب:
همکاری سعودی صهیونیستی برای تجزیه عراق/ تل آویو-ریاض هرگز نمیتوانند بر شکستهای خود سرپوش بگذارند

«ناصر قندیل» تاکید کرد تل آویو-ریاض باید به خوبی این هشدار را در نظر گرفته و آگاه باشند که آنها هرگز نخواهند توانست شکست های خود را با جنگی جایگزین جبران کنند و بر آن سرپوش بگذارند، وحدت و یکپارچگی سوریه و عراق قابل مذاکره نیست.
به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا)، تحلیلگر مطرح عرب در تحلیلی نوشت: «یارون فریدمان» پروفسور اسرائیلی مقالهای در روزنامه یدیعوت آحرونوت نوشته است که از تحلیل فلسفی و دینی که معمولا مینویسد، دور است و مملو از اطلاعات مهمی است که این روزنامه اسرائیلی نمیتواند چنین مطلبی را بدون اینکه صحت داشته باشد و کارکرد دلخواه و هدفمندی داشته باشد، منتشر کند، چرا که به خاطر ارتباط با امنیت اسرائیل (پاشنه آشیل رژیم) خطرناک است.
«ناصر قندیل» تحلیلگر برجسته لبنانی در این تحلیل که در روزنامه البناء منتشر شده است، آورده است : این مقاله به طرح ایجاد رژیم و موجودیت کُردی یکپارچه برای کردهای عراق، سوریه، ایران و ترکیه از جهت همزمانی دو حادثه، یکی پایان قریب الوقوع جنگ با داعش در عراق و سوریه و برخورداری کردها در این دو کشور از جایگاه و ویژگی که بر اساس نظر این شخصیت اسرائیلی، فرصت تاریخی ایجاد میکند که هرگز باردیگر برای تشکیل کردها تکرار نخواهد شد.
فریدمان از مسعود بارزانی رئیس منطقه کردستان عراق خواسته است همان کاری را انجام دهد که بن گوریون در سال 1948 میلادی انجام داد، و پنجره فرصتهایی را که به رویش باز شده، استفاده کند و همچنین این نکته را درک کند که ایالات متحده آمریکا با وجود مخالفت رسمیاش، در نهایت دولت کردی را به رسمیت خواهد شناخت به امید اینکه همپیمان دیگری در خاورمیانه برایش به وجود آید. وی همچنین از بارزانی خواست این نکته را درک کند که با وجود خطرات سیاسی، شرایط نظامی و اقتصادی برای گرفتن تصمیم سرنوشتساز فراهم است.
فریدمان در تشریح شرایط مناسب و پیوند و ارتباط استراتژیک میان اسرائیل و خواستههای بارزانی برای جدایی و ارائه عناصر دلگرم کننده میگوید: اسرائیل تنها طرفی است که تا کنون علنا حمایت خود را از استقلال (جدایی طلبی کردها) کردها اعلام کرده است، ولی بر اساس دادههای موجود، عربستان سعودی، امارات و اردن هم حمایت خود از استقلال منطقه کردستان عراق را اعلام کردهاند به شرطی که پایگاههای نظامی در این منطقه برای مقابله با نفوذ ایران در آینده احداث شود.
در ارتباط با اسرائیل، از سرگیری روابط با کردها که در دهه هفتاد برقراربود، به نفع اسرائیل است، اسرائیل به واردات نفت از دولت کردی تمایل دارد. حمایت اسرائیل از تشکیل دولت کردی، وزن و اثر مهمی در رویارویی با حمایت ترکیه از جنبش حماس دارد.
فریدمان میگوید با وجودی که آرزوهای «مردم کُرد» که جمعیت 30 تا 40 میلیونی آنها در چهار کشور ایران، سوریه، عراق و ترکیه با استقلال آن مخالف هستند، پراکنده شدهاند، برای ایجاد دولت مستقل کردی ضعیف است که دلایل فراوانی دارد، از جمله اینکه ایالات متحده آمریکا در قبال تایید این ایده جانب احتیاط را در پیش گرفته، چرا که به منافع همپیمانانش، عراق و ترکیه ضربه میزند و این مسئله درباره روسیه هم صادق است که خواهان حفظ منافع همپیمانانش، ایران و سوریه است.
ولی فریدمان اضافه میکند که عامل زمان بر کردها فشار وارد میکند به اینکه افقهایی برای تغییر معادلات برای آنها گشوده میشود. فریدمان میگوید که کردها باید از پیروزیهای نظامی خود در سوریه به ویژه اشغال الرقه به منظور کسب دستاورد سیاسی استفاده کنند و گامهای سیاسی خود به سمت استقلال را تسریع ببخشند و از مشغول بودن ارتش سوریه در جنگ در چندین جبهه هم سوء استفاده کنند، زیرا موفقیت ارتش در یکسره کردن نبرد با معارضان و داعش، به آن امکان پرداختن به جنگ با کردها در شمال سوریه را خواهد داد، همچنانکه کردها در عراق و سوریه باید از پیروزیهای مهم خود بر ضد داعش به منظور کسب منافع و سود سیاسی سوء استفاده کنند.
خلاصه آنچه باب آن را سخنان فریدمان باز میکند، شرط بندی و تکیه راهبردی است که اسرائیل و عربستان سعودی درباره حمایت از آن(جدایی طلبی کردها) با یکدیگر هماهنگ و همسو هستند. نکته دیگری که مقاله فریدمان همچنین فاش میکند عدم اهتمام به وحدت و یکپارچگی ترکیه به عنوان همپیمان اسرائیل است که یکی از اولویتهای تحرکات اسرائیل در منطقه است و در مقابل وی از تفاهم اسرائیلی و سعودی برای سازگاری با تفاهمات روسیه و آمریکا به صورت موقت پرده برمیدارد به عنوان زمینهسازی برای غافلگیری استراتژیکی است که اصرار کردهای عراق بر رفراندوم و پیامدهای بزرگی که به جا میگذارد.
در محور مقاومت، ایران، سوریه و حزب الله و همپیمانان عراقی آنها، این سئوال مطرح است که دلیل پافشاری و اصرار رهبران کردی در عراق بر انجام رفراندوم (برای جدایی) و نیز علت باقی ماندن کردهای سوریه در خارج از مسیرهای آستانه و ژنو(دلیل شرکت نکردن در مذاکرات ژنو وآستانه درباره سوریه) چیست؟ اسرائیل و عربستان سعودی بر این گزینه کردها به طور جدی حساب باز کردهاند و حرکت ترکیه به سوی ایران برای تفاهم درباره همکاری در زمینه رویارویی با خطر تجزیه طلبی بیانگر درک خطرات است و تعامل پس از رفراندوم در کردستان عراق در سطح قطع خطوط ارتباط تجاری و اقتصادی با کردستان به عنوان منطقهای باشد که دولت عراق آن را منطقه طغیانگر و سرکش میداند و بسته مرزهای ایران و ترکیه به روی نفت و دیگر اشکال مبادلات تجاری بعید نیست. زیرا آنچه فریدمان فراموش کرده است به کردها بگوید، این نکته است که هیچ مرز زمینی و دریایی برای کردستان وجود ندارد مگر با کسانی که هدف از جداییطلبی، آزار دادن و زیان رساندن به آنهاست و اینکه دوران و زمانه حاضر غیر از دوران گذشته از نظر قدرتها و موازنهها و حجم اراده و عزم برای پیروزی قاطع است، شاید این مسئله درس و عبرتی برای رهبران کردها در سوریه باشد که در «عفرین» تجربه سادهای را آموختند و آن تغییر و جایگزین کردن شماره و پلاک خودروها بود که این کار 24 ساعت بیشتر دوام نیاورد.
ناصر قندیل در پایان تحلیل خود تاکید میکند: هیچ تسامح و مماشاتی در خصوص جداییطلبی وجود ندارد حتی اگر منجر به جنگ شود، این تصمیمی است که در سوریه و نیز در عراق گرفته شده است، همچنانکه در اقلیم کردستان وجود دارد، همانطور که در محاسبات روسیه اینگونه است، بنابراین اسرائیلیها و سعودیها باید به خوبی این هشدار را در نظر بگیرند و آگاه باشند که آنها هرگز نخواهند توانست شکست خود را با جنگ جایگزینی جبران کنند و بر آن سرپوش بگذارند، و اینکه وحدت و یکپارچگی سوریه و عراق قابل مذاکره نیست.
انتهای پیام/ر.م/30