زوایای پنهان تحولات روزهای اخیر/ ردپای صهیونیسم، وهابیت و نفاق

خبرگزاری قدس (قدسنا):  «احمدرضا روح الله زاد»*: در روز های اخیر شاهد رفتاری خاص در سطح کشور بودیم. رفتاری که  کلید آن در مشهد از روز پنجشنبه زده شد و در روز جمعه در چند شهر ادامه یافت و در بعد از ظهر روز شنبه هم در تهران تکرار شد.

مردمی که در مشهد در قامت یک معترض پا به میدان گذاشتند، مردمی گرفتار بودند که زیر فشار بیکاری، گرانی و ربا خواری موسسات مالی که اموالشان را به یغما برده بودند، استخوان هایشان شکسته بود. هر چند تجمعشان قانونی نبود اما باید به آنان حق داد که وقتی دستگاه های مسئول علی رغم اشراف به همه ابعاد این مشکلات، سکوت کرده و یا به نوعی رفتار می کنند که شائبه فریب مردم و رفاقت با دزد را ایجاد می کند، چاره ای جز بلند کردن فریاد نداشته باشند و این حقی است که فرمان دین است و غیر از این، شاید خود نخستین و بزرگترین ستمکار در حق خویش باشند. تجمعی که با فراخوانی شبکه های اجتماعی شکل گرفته بود و این امری محتمل بود که جریان هایی که جنس دغدغه و مطالبه شان با جنس دغدغه و مطالبات گرفتار شدگان در بند فقر و فریبکاری ربا خواران نیست، اهداف دیگری را با حضور خود در میان این تجمع دنبال کنند که همین هم اتفاق افتاد و به یکباره افرادی با پیش کشیدن شعارهایی که نشان از مغایرت آنها با مطالبات به حق مردم در حوزه اقتصادی و معیشتی بود، تلاش کردند تا ماهی خویش از متلاطم سازی تجمع صید کنند و معترضین واقعی را پلی برای نیل به اهداف خود قرار دهند و تجمعشان را بی نتیجه سازند.

پس ازداستان مشهد فورا در شبکه های اجتماعی فراخوان اقدام مشابه در برخی از شهرهای کشور برای روز جمعه بعد از ظهر دیده شد و در شهرهایی مانند ساری و رشت و قم و غیره تجمعاتی با هدف اعلامی از جنس دغدغه مردمی شکل گرفت اما داستان مشهد باز هم تکرار شد و دغدغه ها در حوزه اعمال، دیگر شد! هر چند مردم هم در مشهد و هم در شهرهای دیگر خیلی زود متوجه فریبکاری شبکه های اجتماعی شدند و سعی کردند که صف خود را از صف فریبکاران مجزا سازند. حضور گسترده مردم در یوم الله نهم دی نشان داد که مردم برای حفظ دستآوردهای چهل سال انقلاب خود، در آمادگی کامل بسر می برند. هرچند از وضع موجود در ابعاد اقتصادی و شرایط اسفناک معیشتی مردم و رقابت منزجر کننده جناح های سیاسی که به تقابل زشت تبدیل شده است، به شدت ناراضی و رنجور هستند.

داستان اما در حوزه رسانه های خارجی نه تنها پایان نیافته بود بلکه تازه شروع شده بود. این رسانه ها با تحریف حقایق و بزرگنمایی اعتراضات، سودای تکرار داستان سال 1388 در سر داشتند. بر این اساس برای تجمع در بعد از ظهر شنبه نهم دی ماه در تهران و چند شهر بزرگ، فراخوان دادند تا هم حرکت اعتراضی را مستمر نشان دهند و هم حضور گسترده مردمی را در سالگرد نهم دی به چالش بکشند. بر پایه همین فراخوان عده قلیلی که اکثر قریب به اتفاقشان جوان بودند و بسیاری نیز چهره های خود را با ماسک پوشانده بودند( آنگونه که از فیلم های منتشره دریافت می شود) در میدان انقلاب حضور یافتند و تلاش کردند از میان مردم یار گیری کنند اما مساعی آنها با توفیق چندانی همراه نبود. در نهایت همین قلیل ضمن سر دادن شعار های ساختار شکنانه مانند؛ " نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران! " – نه اسلام، نه قران، هر دو فدای ایران – مرگ بر روسیه و ... "  با استفاده از تاریکی شب اقدام به تخریب اموال عمومی کردند و اهداف اصلی خود را نشان دادند. هر چند نیروهای امنیتی با کمک مردمی که احساس مسئولیت در قبال این جریان ها دارند، صبورانه و با کمترین هزینه اعتراضات را کنترل کردند اما لازم است در باره این رفتار که برخی تلاش دارند آن را به صورت موجی بی مهار علیه امنیت ملی ایران درآورند؛ نکاتی مطرح شود:

-    اعتراضات به مشکلات و ناکارآمدی ساختار و یا سازمان های دولتی در قانون اساسی پیش بینی شده است که مهمترین آنها انتخابات است. مردم در انتخابات کسانی را انتخاب می کنند که شعارها و یا برنامه هایی(اگر برنامه ای داشته باشند) در راستای مطالبات آنها داشته باشند. اگر افراد منتخب نتوانند پاسخ مناسب به مطالبات مردم بدهند، مردم یا در انتخابات دیگر این افراد را از صحنه خارج می کنند و یا اینکه از طریق رسانه ها و یا تجمعاتی که در قانون دیده شده است، نسبت به عملکرد منتخبین اعتراض خواهند کرد. در مواردی هم  که مسئولین اجازه تجمع و اعتصاب و غیره را به صورت قانونی ندهند، با توجه به اینکه اعتراض حقی الهی است و در چارچوب آزادی های فردی و اجتماعی تعریف شده است، مردم می توانند با رعایت موارد امنیتی صدای اعتراض خود را بلند کنند و دستگاه های امنیتی هم مکلف اند که از این معترضین حمایت کنند و اجازه ندهند از اعتراضاتش کسانی سوء استفاده کنند.

-    اعتراضات اخیر با وقایع سال 1388 تفاوت بسیار دارد. در سال 88 بخشی از یک جناح سیاسی مدیریت بخشی از اعتراضات بر عهده داشت و جریان های بیرونی تلاش کردند فضای کشور را بحرانی کنند. اما در این اعتراضات اخیر طیف سیاسی داخلی برای مدیریت صحنه وجود ندارد، بلکه جریان های سلطنت طلب و منافقین تلاش دارند تا اعتراضات را مدیریت کنند. به همین دلیل هم این اعتراضات به جهت کمّی، گسترده نیست. زیرا جریان های سلطنت طلب و منافقین مطالبات غیر اقتصادی و براندازنه را دنبال می کنند، حال آنکه قاطبه معترضین مطالبات اقتصادی دارند.

-    اکثر کسانی که با مطالبات غیر اقتصادی در اعتراضات شرکت می کنند، کسانی هستند که در انتخابات شرکت نمی کنند. زیرا دولت فعلی که منتخب مردم است با یک انتخابات 40 میلیونی یعنی مشارکت 80 درصدی به قدرت رسیده است و از پشتوانه بسیار قوی مردمی برخوردار است و طرح مطالبات غیر اقتصادی از دولت مستقر که خود اساسا با شعارها و طرح مطالبات سیاسی بر سر کار آمده است، جایگاهی ندارد.

-    اساسا اعتراضات مدنی، مشخصه اصلی جوامعی است که بر پایه دموکراسی شکل گرفته است. بر این اساس نباید از اعتراضات مردمی نسبت به مشکلات سیاسی و اقتصادی نگران شد. نگرانی تنها زمانی است که جریان هایی بخواهند از این اعتراضات در جهت اهداف ضد امنیتی کشور استفاده کنند. در واقع اعتراضات به انسجام و ثبات بیشتر نظام خواهد انجامید و گسترش خدمت رسانی دولت ها را موجب خواهد شد. همانگونه که در جوامع دیگر نیز شاهد اینگونه اعتراضات نیز هستیم.

-    اعتراضات خارج از چارچوب و هدایت شده از بیرون ، محدود بوده و به زودی مدیریت خواهد شد و جریان هایی که از آنها حمایت می کنند صرفا هزینه هایی را متحمل خواهند شد و اهداف آنها برای مردم بیشتر روشن خواهد شد.

-    ایران با نگاه وحدت گرایانه و امتی اش و با تاکید بر حمایت از آرمان آزادی فلسطین، ضمن تقویت امنیت خود، چالش های امنیتی شدیدی برای دشمنان اصلی خود در سطح منطقه و بین المللی ایجاد کند. طرح شعار هایی مانند " نه غزه ، نه لبنان، جانم فدای ایران" و یا " شعار نه اسلام، نه قرآن، هر دو فدای ایران" نشان از عقبه این جریان ها دارد.  کارشناسان تاکید دارند وجود گروه های مقاومت در لبنان و فلسطین به عنوان حوزه نفوذ ایران موجب تقویت امنیت کشور شده است و بسیاری از طرح های سخت ضد ایرانی را تعطیل کرده است.

-    دیدارهای چند باره مسئولین صهیونیستی و سعودی از جمله ترکی الفیصل که یک مقام امنیتی سعودی است با مریم رجوی رئیس گروهک منافقین و اعلام مواضع مشترک ضد ایران، نیز سخنان بن سلمان و عادل الجبیر؛ ولیعهد و وزیر امور خارجه سعودی در انتقال نآرامی ها و جنگ به داخل ایران و حمایت یکپارچه آنها از اغتشاشات اخیر ، حکایت از آن دارد که این اغشاشات کاملا برنامه ریزی شده است.

-    کشور روسیه در جریان بحران سوریه و جنگ علیه تروریست ها در کنار ایران قرار گرفت. این همکاری موجب شده که تروریست های تکفیری شکست های سنگینی را متحمل شوند و به پایان حیات خود در سه کشور سوریه، عراق و لبنان رسیده اند. تروریست هایی که مورد حمایت آشکار امریکا، اسرائیل و رژیم های عربی خصوصا عربستان قرار دارند. شکست تروریست ها در واقع شکست این ائتلاف عربی، امریکایی و صهیونیستی است. طرح شعار "مرگ بر روسیه" در اغشاشات اخیر نشان می دهد که این ائتلاف نامیمون از همکاری روسیه با ایران به شدت دلخور هستند و به نوعی کینه خشم خود از همکاری رو به جلوی ایران و روسیه را به نمایش گذاشته اند.

-     با توجه به بازی فریب اروپا در مسئله تحریم علیه ایران و خصوصا طرح مباحث موشکی و اتهامات حقوق بشری و همراهی آن با امریکا کارشناسان، نسبت به طرح هایی علیه امنیت ملی ایران هشدارهایی را داده بودند. به نظر می رسد بزودی همصدایی اروپا با امریکا و اسرائیل و سعودی ها را شاهد خواهیم بود. همصدایی که در راستای پروژه تغییر نظام در ایران همواره وجود داشته است.

-    با توجه به شکست پروژه تکفیری ها که موجب بازگشت اولویت جهان اسلامی فلسطین شده است و این امر به معنی افزایش حوزه نفوذ ایران و تعریف چالش های بسیار جدی برای صهیونیست ها و پیمانکاران عربش است، ایجاد بحران های جدید در منطقه برای خارج سازی مجدد فلسطین از اولویت جهان اسلامی یک ضرورت تشخیص داده شده است که پروژه هایی مانند همه پرسی اقلیم کردستان عراق، استعفای سعد حریری، شکاف در انقلابیون یمن به وسیله علی عبدالله صالح در همین راستا ارزیابی می شد. به نظر می رسد که ائتلاف غربی، عربی و عبری به این نتیجه رسیده است، ایجاد فتنه در ایران می تواند تمام تحولات منطقه ای را به گونه ای متاثر سازد و فرصتی بزرگ برای یکسره سازی بحران فلسطین به نفع اسرائیل ایجاد کند.

-    کشور ایران از هنگام پیروزی انقلاب اسلامی از سوی جریان سلطه به رهبری امریکا مورد هجمه بوده است و تحریم هایی که از سوی امریکا علیه ایران مطرح شده و همواره در حال گسترش است، نشان از این دشمنی های پیوسته دارد. حرکت های اعتراضی علیه ساختار نظام با دعوت از سوی امریکا و یا جریان های همسو با آمریکا و طرح شعارهای ساختار شکنانه و آتش زدن پرچم ملی کشور و بعضا دعوت از رئیس جمهور امریکا برای حمله به ایران! جای هیچ تردیدی در وابستگی این معترضین به دشمن باقی نمی گذارد و این مسئله تکلیف نیروهای امنیتی را در برخورد قاطع با این افراد کاملا روشن می سازد. کما اینکه تاکیدات چند باره رئیس جمهور امریکا و نمایندگان کنگره و سنا این کشور از اغتشاشگران اخیر، این تکلیف را موکد می سازد.

-    دولت مستقر و نمایندگان مجلس می بایست صدای مردمی را که فقر گریبان آنها را سخت گرفته است با گوشی شنوا پذیرا باشد و به جای صرف وقت و هزینه و منابع کشور در رقابت های جناحی، خدمت به مردم را در راس برنامه های خود قرار دهند و بر این نکته وقوف کامل داشته باشند که خدمت صادقانه هرگز فراموش نخواهد شد و مردم همواره خادمان صادق خود را در همه عرصه ها پیشتیبانی خواهند کرد.

*تحلیلگر مسائل سیاسی

انتهای پیام/22/