اندیشمند مصری بررسی کرد
گذشت یک ماه از انتفاضه فلسطینی و 4 نکته مهم/تنها زبانی که ترامپ میفهمد/معامله قرن مقدمه حذف فلسطین و تسلیم کامل اعراب

تصمیم ترامپ درباره انتقال سفارت آمریکا به قدس، تنها آغاز راهی در سلسله طولانی از اقدامات و طرحهاست، آنچه به عنوان «معامله قرن» خوانده شده، به معنای پایان و حذف کامل مسئله فلسطین از یک سو و وادار کردن اراده عربی به تسلیم کامل در برابر آمریکا از سوی دیگر است.
به گزارش خبرگزاری قدس(قدسنا)،«رفعت سید احمد» تحلیلگر و اندیشمند مصری و رئیس مرکز مطالعات یافا در قاهره در تحلیلی تاکید کرده است : اکنون یک ماه از انتفاضه قدس گذشته است، انتفاضهای که در پی تصمیم دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در روز ششم دسامبر سال گذشته میلادی مبنی بر انتقال سفارت کشورش به قدس اشغالی و به رسمیت شناختن آن به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی آغاز شد، تصمیمی که موج خشم در سطح مردمی و رسمی را در جهان به راه انداخت و این خشم با تصمیم مجمع عمومی سازمان ملل در مخالفت با انتقال سفارتخانهها به قدس و تغییر ماهیت یا مرکز یا وضعیت جغرافیایی به اوج رسید، قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل با موافقت 128 دولت تصویب شد، این امر پس از آن صورت گرفت که آمریکا از حق وتو برای مقابله با 14 دولت در شورای امنیت استفاده کرد که با انتقال سفارت و اعلام قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی مخالفت کردند.
و روند امور در طول یک ماه کامل به این ترتیب سپری شد.
اما در حال حاضر و پس از فروکش کردن موج تظاهرات عربی و اسلامی و کاهش میزان اهتمام رسانهای و کنار گذاشته شدن قدس از دایره اهتمام رهبران، احزاب و نهادهای عربی با بیان اینکه صدور یک قطعنامه بین المللی از سوی سازمان ملل کافی است، اکنون وصف حال فلسطینیها همانطوری است که روزگاری یکی از شاعران بزرگ گفته بود: وای که چقدر ما تنها هستیم.
یا همانطوری که روزی به حضرت موسی(ع) پیامبر خدا گفته شد که «فَاذْهَبْ أَنتَ ورَبُّکَ فَقَاتِلا إنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ» (بنی اسرائیل گفتند): ای موسی تا آن مردم در آن سرزمین هستند ما ابدا داخل آن نخواهیم شد ،پس تو خودت با پروردگارت بروید و با آنان جنگ کنید، ماهمینجا نشستهایم.(آیه 24 سوره مائده)
درباره این وضعیت فعلی که به آن رسیدهایم، چند نکته را باید ذکر کرد:
اول : وضعیت رسمی عربی و اسلامی
امروز در قبال تصمیم ترامپ، چیزی را تغییر نداده بلکه عناد و گستاخی وی را افزایش داده است، زیرا تنها زبانی که این فرد میفهمد، زبان زور و تهدید منافع است و تنها از این راه میتوان در برابر وی مقاومت کرد، قطعا این محکومیتها و قطعنامههای بینالمللی نماد ادبی و ارزش معنوی دارد، نه بیشتر، به ویژه در مقابل دولتی همچون آمریکا که ارزشها بر آن حاکم نیست بلکه فقط به منافع خود میاندیشد. این در حالی است که همچنان همانند گذشته برگهای برنده زیادی در دستان حکام عرب و مسلمان است که سادهترین آن، قطع روابط دیپلماتیک و اخراج سفرا تا قطع صادرات نفت و توقف واردات کالاهای آمریکایی و تعلیق توافقات نظامی و بستن پایگاههای نظامیاش در این کشورها است و ابزارهای دیگری که برای این کار وجوددارد، ولی حکام عرب و مسلمان به ویژه حکام کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از این ابزارها استفاده نکردهاند در حالی که بیشترین تاثیر را بر روابط با آمریکا دارند، بنابراین وقتی حکام عرب و مسلمان این گونه رفتار میکنند، چرا این فرد(ترامپ) باید عقب نشینی کند؟ در حالی که جز بیانیهها و قطعنامههای محکومیت و سخنان بی ارزش حکام و نخبگان کشورهایمان چیز دیگری ندیده است.
دوم : در سطح مردمی در کشورهای عربی و اسلامی
سطحی که بر آن حساب باز شده بود تا با قدرت به خاطر اولین قبله وسومین حرمین شریفین(مسجدالاقصی) فشار وارد کند، نهایت آنچه انجام شد، برگزاری تظاهرات در برخی کشورها و برنامههایی در برخی شبکههای ماهوارهای و همچنین تجارت سودمند با مبارزه «عهد التمیمی» کودک فلسطینی . این ملتها و حکومتها را رسوا کرد پیش از آنکه اشغالگران را با خودجوش بودن و مبارزه و ایستادگی خود و خانواده مقاوم فداکارش رسوا کند.
نهایت کاری که نیروهای مردمی و احزاب سیاسی و سندیکاها و اندیشمندان و روزنامهها و نویسندگان ما برداشتند که البته من یکی از آنهایم و خودم را هم محکوم میکنم، برگزاری تظاهرات خشم در خیابانهای زیبا و فریادهای محکم با درهم کشیدن صورت و ابرو و سپس بازگشت به خانه بود تا غذا را در آرامش میل کنیم، آیا این تظاهرات به سطح محاصره سفارتخانههای آمریکا و حتی پرتاب تخم مرغ و گوجه فرنگی به جای سنگ منجر شد، آیا حتی یکی از تظاهرکنندگان برای پایین کشیدن پرچم آمریکا یا اسرائیل در کشورهایی که روابط دیپلماتیک با آنها دارد، اقدام کرد و یا مثلا آن پرچمها را آتش زد، آیا مساجد و حسینیهها به کانونهای عملی در طول شبانهروز برای صدور فتاوای جهادی و اعلام اینکه عادی سازی رابطه(با رژیم صهیونیستی) حرام است و روابط با آمریکا مثلا حاکمان ما را وارد آتش جهنم میکند، تبدیل شد؟ آیا الازهر مصر جرات چنین کاری را داشت؟ حتی کمیتهها و گروههای مقاومت در برابر عادیسازی رابطه(با رژیم صهیونیستی) در سطحی که از آنها انتظار میرود، فعالیت نکردند.
آیا در سایه این وضعیت، یک فلسطینی حق ندارد که پس از گذشت یک ماه از انتفاضه خود فریاد بزند همانطور که در طول هفتاد سال گذشته فریاد زده است : چقدر ما تنهاییم.
سوم : در سطح جنبشهای مقاومت عربی(فلسطینی و غیر فلسطینی)
با وجود تقدیر کامل از تاریخ و جانفشانیهای ارزشمندشان، بیایید صادقانه سئوال کنیم که در ماهی که گذشت جز برگزاری تظاهرات و بیان سخنرانیها و برنامههای ماهوارهای چه کار دیگری انجام دادهاند؟ حتی به دعوت و درخواست صادقانه سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله در تاریخ یازدهم دسامبر 2017 برای ایجاد استراتژی جهادی یکپارچه توجهی نشد و هیچ کس قدر و ارزش آن را ندانست.
چهارم : اگر همه در سطح عربی و اسلامی در اندازههای متفاوتی از ایجاد تاثیر مستقیم بر واشنگتن و آنگاه بر تلآویو شانه خالی کردهاند و فریاد فلسطینیها این شده است که «ما خیلی تنهاییم» و واقعیت مردمی در کرانه باختری و نوار غزه از یک سو و تشکیلات خودگردانی که همچنان به هماهنگی امنیتی با دشمن صهیونیستی ادامه میدهد و جرات اعلام لغو معاهده اسلو را ندارد-که با تصمیم اخیر ترامپ فقط دفن آن باقی مانده است- همه این مسائل تاکید میکند که این ملت فلسطین در این نبرد طولانی برای آزادی فلسطین تنها مانده است. وظیفه اخلاقی و دینی ما را وادار میکند که بگوییم « کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من»(هیچ کس به درد من نمیخورد) با وجودی که آزادسازی فلسطین مسئله تمام امت اسلام است، ولی این امت، در خواب است و تا زمانی که بیدار شود، نبرد اساسی و فعلی، نبرد توست ای فلسطینی.
به گزارش قدسنا به نقل از المیادین در پایان این تحلیل آمده است : در مقابل باید این نکته را به کسانی که ساکت و بی تفاوت هستند، یادآوری کرد که تصمیم ترامپ درباره انتقال سفارت آمریکا به قدس، تنها آغاز راهی در سلسله طولانی از اقدامات و طرحهاست، آنچه به عنوان «معامله قرن» خوانده شده، به معنای پایان و حذف کامل مسئله فلسطین از یک سو و وادار کردن اراده عربی به تسلیم کامل در برابر آمریکا از سوی دیگر است.
انتهای پیام/ر.م/