چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir
در تحلیلی مطرح شد؛

قدس و جولان و ضرورت اتحاد جبهه‌های محور مقاومت در برابر محور آمریکایی صهیونیستی

پیروزی بر محور صهیونیستی آمریکایی ، مستلزم رویارویی با یک طرح مقاومت همراه با جبهه های متحد و یکپارچه در امتداد جغرافیای مقاومت به ویژه در مرحله آینده است به طوری که هرگونه تعدی و تجاوز به هر یک از جبهه های مقاومت، باید تجاوز به تمام محور مقاومت و کلیت آن قلمداد شود.

 

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری قدس(قدسنا)، پایگاه خبری فلسطین الیوم در مقاله ای به قلم حسن لافی به ضرورت یکپارچه شدن جبهه های نبرد بر ضد رژیم صهیونیستی اشاره و بر اهمیت یکپارچه شدن جبهه های قدس و جولان اشغالی تاکید کرد.

 

در این مطلب آمده است طی روزهای اخیر، دو حادثه همزمان اما در ظاهر در دو جبهه مختلف رخ داد، در حالی که دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا، فرمان به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر بلندی های جولان اشغالی سوریه را امضا می کرد، شمال تل آویو با یک فروند موشک از سمت نوار غزه هدف قرار گرفت.

 

این صحنه ما را وادار به بررسی و مطالعه متفاوت صحنه مقاومت و جبهه های متعدد آن می کند به طوری که از نگاه و برداشت سطحی و جزئی مبتنی بر نقشه های سایکس-پیکو دوری  گزینیم تا به نگاه و بررسی  کلی طرح های فرامرزی نزدیک شویم.

 

آنچه سبب تحریک رفتار سیاسی ترامپ می شود، فقط منافع وی است به طوری که تشکل پیمان عربی صهیونیستی در رویارویی با جمهوری اسلامی ایران با پول های عربی از طریق عادی سازی فراگیر روابط با اسرائیل مهمترین مصلحت و منفعت ترامپ برای حل مشکلات خارجی و داخلی اش به صورت همزمان است، در زمینه خارجی، هزینه های نظامی در مهمترین منطقه رویارویی برای آمریکایی ها کاهش می یابد و بحران اعزام نظامیان آمریکایی به خاورمیانه هم پایان می یابد به طوری که جای آنها را نظامیانی از خود منطقه پر می کنند که در ائتلاف صهیونیستی عربی تحت نظارت و چتر آمریکایی ها حضور دارند، ترامپ همچنین در سطح داخلی می تواند دوستی همپیمانان آنجلیکی را جلب کند، وی پس از به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت صهیونیست ها، حاکمیت آنها بر بلندی های جولان را هم به رسمیت شناخت که هر دو در همین چارچوب(منفعت گرایی ترامپ) قرار دارد.

 

محور مقاومت؛ سخن اینجا درباره کشورها و احزاب و هیئت هایی است که به رهبری ایران، طرح صهیونیستی آمریکایی درمنطقه را نمی پذیرند، محاصره اقتصادی قوی اعمال شده از سوی دولت آمریکا، عامل منفی برای طرح مقاومت در منطقه قلمداد می شود، ولی با وجود این محاصره، طرح و برنامه مقاومت، پیروزی های متعددی را به دست آورده است که مهمترین آنها، حفظ دولت سوریه علاوه بر ابعاد جغرافیایی و جمعیتی اسلامی و عربی نبرد با اسرائیل است، خط رویارویی با اسرائیل  و آنچه جبهه شرقی دولت اشغالگر نامیده می شود، در حال حاضر از افغانستان تا بلندی های جولان علاوه بر یمن در ساحل دریای سرخ امتداد دارد و همچنین باید به تقویت مقاومت فلسطین و توانمندی ها و امکانات نظامی و فنی آن در رویارویی با رژیم اشغالگر اسرائیل به ویژه قدرت موشکی اشاره کرد.

 

ممکن است اسرائیل بر نقش روسیه در ممانعت از رویارویی محور مقاومت با این رژیم در جبهه شمالی دولت اشغالگر حساب باز کند، ولی حتی در صورتی که چنین امری رخ دهد، این مسئله با حالت هجومی مقاومت و برای مدت زمانی موقت مرتبط خواهد بود، ولی آمادگی های محور دفاعی در حالت پایداری مستمر باقی خواهد ماند، علاوه بر آنکه توسعه توانمدی ها وامکاناتمحور مقاومت و موضع آن در امتداد جغرافیای مقاومت، خطر راهبردی برای اشغالگران به شمار می رود که نمی توان آن را با وجود ناتوانی رژیم اسرائیل به جنگ فراگیر نادیده گرفت و اینجاست که نقش روسیه به مهارکننده قدرتمند دولت اشغالگر و مانع قوی در برابر آن تبدیل می شود.

 

اما در سطح جبهه مقاومت جنوبی، درگیری های مکرر با اشغالگران این نکته را ثابت می کند که مقاومت در غزه همچنین قادر به پیروزی های میدانی بر ارتش رژیم اشغالگر و همچنین در حال پیشرفت قابل ملاحظه و چشمگیر است به طوری که مقاومت توانست موازنه بازدارندگی را بهتر از گذشته به نفع مقاومت تغییر دهد.

 

اما خطر  در سخن گفتن از وضعیت اقتصادی و تاثیر منفی آن بر پشتوانه مردمی مقاومت نهفته است، با گذشت یک سال از آغاز راهپیمایی های بازگشت و شکستن محاصره که صحنه درگیری مردمی متفاوت از آنچه دولت اشغالگر در غزه به آن عادت کرده بود، اما همانند هر جنبش مردمی به پویایی و تداوم به منظور رسیدن به مرحله ثمربخشی سیاسی نیاز دارد، ولی هیچ کس نمی تواند درباره گزینه های غزه در صورت شکست آن راهپیمایی ها پیشداوری کند.

این تحلیلگر با اشاره به اینکه غزه و مقاومت آن مهمترین مانع در برابر توطئه موسوم به «معامله قرن» است، آورده است نابودی مقاومت در غزه پیش از آنکه یک خواسته اسرائیلی باشد، یک خواسته آمریکایی منطقه ای(سازشکاران) خواهد بود.

 

وی به ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی در دور کردن جبهه داخلی صهیونیستی از پیامدهای جنگ با توجه به پیشرفت سامانه های موشکی مقاومت غزه اشاره کرد و افزود یهودی سازی و شهرک سازی در کرانه باختری و قدس و پروژه صهیونیستی علیه فلسطینیان هر چند سخت و شدید است، ولی این عوامل، محرک اصلی برای بازیابی و احیای پروژه مقاومت در کرانه باختری و قدس است به طوری که عملیات فردی که با چاقو زدن و زیر گرفتن آغاز شد به پدیده عملیات شهادت طلبانه ارتقا یافت که می تواند عملیات خود را انجام داده و صحیح و سالم بازگردد و تحت پیگرد قرار گیرد، قطعا این پیشرفت، گام مهمی در راه انفجار کرانه باختری در برابر اشغالگران و پروژه شهرک سازی آنهاست، مسئله که دولت راستگرای حاکم در اسرائیل با تمام امکاناتش برای جلوگیری از وقوع آن تلاش می کند چرا که آن را خطر موجودیتی علیه پروژه شهرک سازی می داند علاوه بر خطرات امنیتی که در نتیجه آن به وجود می آید.

 

بدیهی است که قدرت طرح صهیونیستی آمریکایی در رویارویی با طرح مقاومت در یکپارچه شدن جبهه های آن به صورت متکامل نهفته است بر اساس این نگاه که هر گونه تجاوز به اسرائیل، تجاوز به کلیت این طرح صهیونیستی آمریکایی است، بنابراین پیروزی بر این طرح، مستلزم رویارویی با یک طرح مقاومت همراه با جبهه های متحد و یکپارچه در امتداد جغرافیای مقاومت به ویژه در مرحله آینده است به طوری که هرگونه تعدی و تجاوز به هر یک از جبهه های مقاومت، باید تجاوز به تمام محور مقاومت و کلیت آن قلمداد شود.

انتهای پیام/ر.م/




نظرات کاربران

فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.