کارکرد هیولای «معامله قرن» پس از هیولای «داعش» / استراتژی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای تحمیل اراده خود بر مسلمانان/ اسم رمز شکست توطئه ها در اختیار ملت فلسطین است/ سرنوشت معامله قرن قطعا شکست است

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری قدس(قدسنا)، ولید القططی در تحلیلی در پایگاه خبری فلسطین الیوم با عنوان خرافه هیولا و معامله قرن به بررسی استراتژی و سیاست های آمریکا و رژیم صهیونیستی برای تحمیل شکست های مختلف بر اعراب و مسلمانان و رسیدن به اهداف خطرناکشان علیه امت اسلام پرداخته است.

در این تحلیل آمده است : ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی، استراتژی ایجاد رعب و وحشت را برای تحمیل اراده خود بر اعراب و مسلمانان با هدف تحمیل شکست روانی بر امت اسلام قبل از تحمیل شکست نظامی بر آنها و پس از آن تحمیل اراده سیاسی خود بر آنها در پیش گرفته اند. به همین سبب، ارتش اسرائیل به عنوان اسطوره ای که شکست نمی خورد، تشکیل شد،اسطوره ای به مثابه هیولایی که همواره ارتش های عربی پیش از آنکه در میادین نبرد در برابر آن شکست بخورند، از نظر روانی دربرابر آن شکست بخورند.این همان اسطوره یا خرافه ای است که آمریکا تحت عنوان داعش و به عنوان یک گروه متوحش و هیولای مخوف برای تحقق منافع صهیونیستی آمریکایی در منطقه به وجود آورد. ایجاد دشمن خیالی و توهمی همچون ایران، ساخته و محصول مشترک آمریکا و اسرائیل که به عنوان یک کالا و محصول پست و بی ارزش به اعراب صادر و فروخته شده است تا دشمنی از داخل امت برای آنها ایجاد کنند و این دشمن خیالی را جایگزین دشمن واقعی یعنی اسرائیل کرده تا بتوانند پروژه عادی سازی روابط و ائتلاف با دشمن واقعی و نزاع با دشمن خیالی را به پیش ببرند.

هیولای «معامله قرن»  به عنوان آخرین نمونه از استراتژی صهیونیستی-آمریکایی برای ایجاد رعب و وحشت است،که با هدف باقی نگه داشتن حالت شکست روانی برای اعراب جهت تضمین موجودیت، امنیت و ثبات اسرائیل به کار گرفته خواهد شد. معامله قرن به عنوان یک طرح سیاسی مسخ شده بدون نشانه های واضح و روشن به جز نشانه تثبیت موجودیت برای رژیم اسرائیل و طرح استعماری مشکوک بدون نشانه های مشخص مگر نشانه مشروعیت بخشی به وجود رژیم اسرائیل است، این طرح(معامله قرن)، در حقیقت هیولایی برای ترساندن ملت فلسطین و اعراب است. هدف از این طرح که در انتظار ملت فلسطین است، مختل کردن قدرت ملت فلسطین برای مقاومت و رویارویی و خنثی کردن توان آن برای جلوگیری از ادامه انقلاب و آزادیبخشی است، آخرین نشانه های طرح مشترک استعماریِ غربی- صهیونیستی در «معامله قرن» متبلور شده است.

معامله قرن چیزی بیشتر از امتداد سلسله طولانی از ائتلاف دو پروژه استعماری غربی صهیونیستی نیست که از وعده بالفور در سال 1917 میلادی آغاز و به توافقنامه اسلو در سال 1993 منجر شد و در ادامه به دوره قیمومیت و تصمیم تجزیه و اعلام تشکیل دولت اسرائیل و توافقنامه کمپ دیوید منجر شد و همه این طرح ها، طرح هایی برای حذف مسئله فلسطین بوده و آخرین آنها، طرح موسوم به معامله قرن است که بر دو محور اساسی متمرکز است : اول حذف مسئله فلسطین که این مسئله عملا هنگامی آغاز شد که ترامپ رئیس جمهوری آمریکا، قدس را به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل به رسمیت شناخت و پایان راه حل دو دولت و لغو حق بازگشت و حمایت از باقی ماندن شهرک های صهیونیست نشین در کرانه باختری با این طرح اعلام شد، وی از صلح اقتصادی حرف زد

و محور دوم، مشروعیت بخشی به اسرائیل و وارد کردن و ادغام آن در منطقه از طریق آنچه صلح منطقه ای خوانده می شود که بر طرح های اقتصادی و عادی سازی و ائتلاف میان رژیم های عربی و رژیم اسرائیل متمرکز است که با اصول سیاست آمریکا در منطقه عربی و اسلامی منسجم و هماهنگ است که این سیاست بر حمایت و تضمین وجود و امنیت اسرائیل و غارت ثروت های اعراب و گرفتن منابع قدرت آنها مبتنی است.

معامله قرن، هیولایی نیست که نتوان از آن فرار کرد، بلکه یک طرح سیاسی استعماری است که پیش از آن، طرح هایی خطرناک تر از آن ارائه شده بود، و ملت پایدار و مقاوم فلسطین، اسم رمزی را در اختیار دارد که می تواند معامله قرن را خنثی کند و توهم هیولا و لولو خورخوره را از بین برد، اسم رمز ملت فلسطین ، گفتن کلمه «نه» و مخالفت با معامله قرن است که هرگز نمی تواند کاری در برابر ملت فلسطین از پیش ببرد و این طرح آمریکایی هر اندازه قدرت داشته باشد، همچون جوهری بر روی کاغذ خواهد بود.

این طرح چیزی بیشتر از وجود اسرائیل به عنوان یک واقعیت باطل بر روی زمین و شهرک های صهیونیست نشین به عنوان یک حقیقت دروغین بر روی خاک فلسطین نخواهد بود، معامله قرن یک طرح صهیونیستی آمریکایی هرگز چیزی بیشتر از آن چیزی که با زور از ما گرفت، به رژیم صهیونیستی نخواهد داد.

در پایان این تحلیل آمده است : بازپس گیری آنچه با زور از ما گرفته شد و آنچه برخی حقه بازان و فریبکاران و گروه اندکی از توطئه گران با حیله و نیرنگ به دشمن دادند و آنچه نقشه می کشند تا از طریق هیولای موسوم به معامله قرن از ما(فلسطینیان) بگیرند، تنها با مخالفت مردمی می توان بازپس گرفت و مخالفت اینجا همان انقلاب است و انقلاب، زندگی ملت های آزاد مظلوم و روح ملت های مستضعف سربلند است، انقلاب یعنی چنگ زدن به حقوق ملی کامل در آزادسازی فلسطین و بازگشت به آن و تقویت عناصر قدرت ما، در ایستادگی و مقاومت است و پس از آن خروج از بن بست و باتلاق اسلو و دودستگی و به راه انداختن طرح مقاومت فراگیری است که از طریق آن، دستاوردهای اشغالگران پس از اسلو را از آنها بازپس بگیریم و هزینه های اشغالگری را افزایش داده و بن بست امنیتی و موجودیتی رژیم اسرائیل تعمیق شود تا مژده پیروزی و وعده آخرت را شاهد باشیم.

انتهای پیام/ر.م/ع غ