17 سپتامبر 1970 چه رخ داد؛
فاجعۀ سپتامبر سیاه و کشتار فلسطینیان توسط شاه حسین اردنی

ارتش اردن با پشتیبانی 300تانک و با استفاده از 55هزار نظامی آموزش دیده تصوّر میکرد که ظرف چند ساعت چریکهای فلسطینی را از پای در میآورد ولی این نبرد 10روز به درازا کشید و ارتش اردن با گلوله باران مراکز فلسطین از جمله اردوگاههای آوارگان، بیرحمانه مردم بیدفاع را درهم کوبید.
به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا)، پس از پیروزی فلسطینیان در نبرد کرامه (مارس 1968) و رونق کار مقاومت فلسطین، از پائیز همان سال شهر عمان پایتخت اردن بتدریج شکل فلسطینی به خود گرفت. در این شهر نیم میلیون نفری که اکثریت آن را اردنیهای فلسطینی الاصل تشکیل میدادند متجاوز از 6000چریک فلسطینی سازمان فتح با اسلحه و تجهیزات نظامی در حال رفت و آمد بودند. بتدریج این احساس را به وجود آورد که دولتی در داخل دولت اردن تشکیل شده که حاضر به هماهنگی با آن نیست. از طرفی دیگر روابط دوستانۀ چریکهای فلسطینی با سلیمان نابلسی نخست وزیر پیشین اردن که در رأس یک گروه ترقی خواه خواستار آزادیهای سیاسی بیشتری در کشور بود، پیش از پیش رژیم سلطنتی اردن را نگران کرده بود.
سال 1969، اسرائیل شاهد گسترش بیسابقۀ عملیات چریکی بود که گاهی به شش اقدام درروز که معمولاً از خاک اردن شروع میشد میرسید. و بنابراین عملیات انتقامی رژیم صهیونیستی نیز متوجه اردن بود تا آنجا که سرتاسر مرز غربی اردن در معرض تاخت و تاز نیروهای صهیونیستی قرار داشت و در بعضی از عملیات انتقامی که از زمین و هوا صورت میگرفت صهیونیستها از بمبهای (ناپالم) استفاده میکردند. پس از جنگ 6روزه سال 1967، ملک حسین همانند برخی دیگر از رؤسای کشورهای عرب، از جمله جمال عبد الناصر، رهبر مصر به سوی پذیرش قطعنامه 242 شورای امنیت متمایل شد.
بر اساس قطعنامۀ مذکور، شورا اشغال سرزمینهای عربی را از طریق جنگ نپذیرفت و خواستار برقرار صلحی عادلانه و پایدار در منطقه شد که در آن کلیّه کشورها دارای حق حیات در یک محیط امن باشند. برای تحقق چنین اصلی، شورای امنیت از (اسرائیل) خواست تا نسبت به خروج نیروهایش ازسرزمینهای اشغالی که در جنگ 6روزه به تصرف در آورده بود اقدام نماید و ازطرفین درگیر نیز خواست که به حالت جنگ میان یکدیگر پایان بخشند. اما چریکهای فلسطینی معتقد بودند که راه حل مسالمت آمیز به جائی نخواهد رسید و این تضاد موجود بین دنیای عرب و موجودیت صهیونیستی دیر یا زود به صورت نبرد مسلحانه بروز خواهد کرد.
در این میان شاه حسین در سخنرانی 10آوریل 1969طرح 10مادهّای خود را که در واقع شکل گسترش یافته قطعنامه 242بود ارائه داد این طرح که در زمینۀ کشتیرانی خلیج عقبه و کانال سوئز امتیاز بیشتر از قطعنامه 242 شورای امنیت به اسرائیل داده بود، با عکس العمل شدید فلسطینیها مواجه شد. در اول سپتامبر 1970، خودروی شاه حسین در مسیر فرودگاه عمان گلوله باران شد، ولی وی از معرکه جان سالم بدر برد. در تاریخ 4سپتامبر، توپخانه ارتش اردن مقرّ کمیته مرکزی سازمان آزادی بخش فلسطین را در حالی که جلسۀ رهبران فلسطینی در آن منعقد بود به آتش بست. در تاریخ 6سپتامبر با گروهی از عناصر جبهۀ خلق برای آزادی فلسطین تحت فرماندهی (ودیع حدّاد) به ربودن چهار هواپیمای مسافری اقدام کردند. در روز 9سپتامبر نیز یک هواپیمای دی.سی 10متعلق به شرکت انگلیسی بی.او.ای.سی. که از بحرین برخاسته بود به صحرای زرقاء برده شد.
در روز 14سپتامبر شهرهای شمالی اردن یعنی اربد، لسلط، زرقاء و جرش عملاً توسط چریکهای فلسطینی اداره میشد. و جبهه خلق برای آزادی فلسطین در شهر اربد شوراهایی را به سبک کشورهای سوسیالیستی دائر کرده بود. شاه حسین، سپهبد عمر داود، یکی از ژنزالهای فلسطینی الاصل ارتش اردن را به کاخ خود احضار نمود و تشکیل یک حکومت نظامی موقتی به ریاست مشارالیه را با وی در میان گذاشت، تا هرگونه شک و شبهه نسبت به نیّات رژیم اردن علیه انقلاب فلسطین را از بین ببرد. در ساعت 6بامداد روز16سپتامبر، رادیو عمّان اعلام کرد یک کابینه نظامی تشکیل شده و ژنرال جاسم المجالی نیز به عنوان رئیس ستاد و فرماندار کلّ نظامی کشور تعیین شده است، لذا کمیته مرکزی سازمان در همان روز در منطقه (جبل الحسین) تشکیل جلسه داد و در خلال آن یک شورای جنگی شکل گرفت و همۀ نیروهای مسلح فلسطینی اعم از چریک و میلیشیا در داخل اردن (در حدود30 تا 40هزار نفر) تحت فرماندهی کل یاسر عرفات متّحد شدند.
درساعت 04:55بامداد روز 17سپتامبر ارتش اردن حملۀ گسترده و همه جانبۀ خود را به عمان پایتخت اردن و دیگر شهرهای شمالی کشور (مراکز تجمع چریکهای فلسطینی) آغاز کرد. ارتش اردن با پشتیبانی 300تانک و با استفاده از 55هزار نظامی آموزش دیده تصوّر میکرد که ظرف چند ساعت چریکهای فلسطینی را از پای در میآورد ولی این نبرد 10روز به درازا کشید و ارتش اردن با گلوله باران مراکز فلسطین از جمله اردوگاههای آوارگان، بیرحمانه مردم بیدفاع را درهم کوبید. در روز 19سپتامبر، اخباری به اردنیها رسید مبنی بر اینکه از تیپ حطین وابسته به ارتش آزادی بخش فلسطین که در سوریه مستقر بوده است تعداد 30تا50دستگاه تانک از مرز مشترک سوریه و اردن گذشته و به منظور کمک به چریکهای فلسطینی وارد خاک اردن شده است.
بامداد 20سپتامبر ژنرال جاسم المجالی فرمانده نیروهای اردن اعلام کرد که شب پیش یک تیپ زرهی سوری وارد خاک اردن شده و تیپ 40اردن به مقابله با آن برخاسته و یک نیروی زرهی سوری نیز مرکب از 200دستگاه تانک وارد اردن شده است. در این هنگام شاه حسین مضطرب شده و سفرای کشورهای آمریکا، فرانسه، شوروی، و انگلستان را به کاخ خود احضار و از آنها خواست تا برای حفظ استقلال اردن اقدام کنند. آمریکا با همکاری رژیم صهیونیستی طرحی را تهیه نموده که هدف آن نجات رژیم سلطنتی اردن و جلوگیری از سقوط آن بود. افشای عمدۀ این طرح به قصد ارعاب طرفهای ذی نفع و بویژه سوریه، موجب شد که بدون مداخلۀ مستقیم نیروی هوایی رژیم صهیونیستی یا تحریک عملی آمریکا، موقعیت نظامی به سود شاه اردن تغییر شکل دهد و نیروی هوایی بسیار محدود اردن در غیاب نیروی هوایی، سوریه توانست نیروهای زرهی سوریه را که وارد خاک اردن شده بودند متواری سازند.
این تحول به ارتش اردن فرصت دیگری داد تا بدون نگرانی از تهدیدهای خارجی به سرکوبی چریکهای فلسطینی در داخل شهرهای اردن و تصفیه نهائی با انقلاب فلسطین دراردن بپردازد. بعد از دفع نیروهای زرهی سوریه که بر اساس برخی اخبار، با از دست دادن 103دستگاه تانک و 170خودرو به داخل سوریه عقب نشینی کردند. نیروهای اردنی بر اوضاع عمومی مسلط شدند و برای یکسره کردن کار نبردهای خیابانی عمان که در آتش میسوخت و آب وبرق اغلب محلههای قطع شده بود و بلدوزرها در حال کندن قبرهای دسته جمعی برای انبوه جنازهها بودند، رهسپار شدند. نبردهای سنگین بین ارتش اردن و چریکهای فلسطینی تا 25سپتامبر ادامه داشت تا این که درآن تاریخ هیأت آشتی عرب به ریاست جعفر نمییری رئیس جمهور وقت سودان که بین قاهره و عمان در رفت و آمد بود، توانست موافقت یاسرعرفات و شاه حسین را با برقراری آتشبس بین طرفین به دست آورد.
اما علی رغم آن، سربازان اردنی همچنان به شکستن آتش بس مبادرت میورزیدند. شاه اردن بعد از اطمینان از انجام نقشههای خود در سرکوبی مقاومت فلسطین و در حالی که موضع خود را برای شرکت در اجتماع سران عرب در قاهره به اندازه کافی مستحکم دید دعوت جمال عبدالناصررا برای حضور در قاهره پذیرفت تا اقدامات خود را توجیه کند. موافقت نامهای در قاهره به امضای طرفین و هشت کشور عرب شرکت کننده رسید که به موجب آن هیچ یک از طرفین، پیروز شناخته نشدند، زیرا چریکهای فلسطینی علی رغم انهدام اردوگاههای (وحدت) و (جبل عمان) هم چنان بر شهر عمان مسلط بودند و ژنرالهای ملک حسین برای نابودی کامل چریکها هم چنان نیازمند چند روز دیگر بودند تا کار مقاومت فلسطین را به نبرد تن به تن و با اسلحه سرد پایان بخشند.
از نکات مهمّ موافقت نامه خروج نیروهای مسلح اردنی و چریکهای فلسطینی از عمان، شهر اربد و دیگرشهرهای اردنی، بازگشت به حالت عادی و لغو مقررات حکومت نظامی در اردن بود، متعاقب آن در تاریخ 13اکتبر، 1970، موافقت نامه مفصلتری پیرامون روابط اردن با فلسطینیها به امضای ملک حسین و یاسرعرفات رسید که به موجب آن اردن تحت فشارافکار عمومی جهان و بر اثر انزوای شدیدی که خود را به آنجا کشانده بود موافقت کرد که با تمام امکانات خود از مبارزات مردم فلسطین حمایت کند. و انقلاب فلسطین را به عنوان نمایندۀ ملت فلسطین بداند و چریکهای مسلح فسلطین با قبول اصل تمرکز در پایگاههایی در غرب اردن از آزادی عمل و رفت و آمد در مناطق مزبور برخوردار باشند. بنابراین جنگهای خونین ارتش اردن با چریکهای فلسطینی که در فاصلۀ بین 17سپتامبر تا 16اکتبر 1970منجر به کشته شدن هزاران مسلح و غیر نظامی فلسطینی و اردنی و زخمی شدن دهها هزار نفر شده بود، در ابتدای او نتوانست به حضور مسلحانۀ فلسطینیها در اردن خاتمه دهد. ولی جریان حوادث نشان داد که آنچه را به سرعت و طی چند روز موفق به انجام آن نشدند میتوانند بتدریج و با توجه به تجربههایی که ازنبرد با فلسطینیها کسب کردهاند عملی سازند.
انتهای پیام/م.ت/
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس