qodsna.ir qodsna.ir

موفقیت طوفان الاقصی و شکست در
غزه دو شکستِ فراتر از پیش بینی ها

«شاهر الشاهر»

 

به گزارش خبرگزاری بین المللی قدس (قدسنا)، شاهر الشاهر استاد مطالعات بین الملل در دانشگاه سون یات سن چین در مقاله ای با عنوان «جنگ اسرائیل علیه نوار غزه .. شکستی که فراتر از پیش بینی هاست» نوشت:

 

تنها موفقیت عملیات طوفان الاقصی نبود که فراتر از پیش بینی ها بود، بلکه شکست «اسرائیل» در نوار غزه نیز فراتر از پیش بینی ها بود. هنگام آغاز عملیات طوفان الاقصی کسی فکرش را نمی کرد نتایجی را که الان بر روی زمین تحقق یافته است یعنی شکست رژیم صهیونیستی و رسوا شدنش در برابر همه جهانیان، امکان پذیر باشد.

 

عملیات طوفان الاقصی همان روزی که آغاز شد پایان یافت و یک پیروزی قطعی برای جنبش حماس در برابر رژیم  اشغالگر صهیونیستی ثبت کرد.

 

روز هفتم اکتبر گذشته برای رژیم اشغالگر صهیونیستی به منزله روز شکست  بود؛ شکستی که آغازی بر پایان این رژیم و درهم شکسته شدن اسطوره شکست ناپذیری پذیری ارتش «اسرائیل» بود. عملیات نظامی صهیونیستها علیه غیر نظامیان در نوار غزه در تکمیل تاریخ مملو از جنایات و تجاوزات در حق ملت بی دفاع فلسطین صورت گرفت.

 

این عملیات از روز اول، ضعف ارتش صهیونیستی را که هیچ هدف حقیقی نداشت تا جام کینه و خشم خودش را برای گرفتن انتقام بریزد ثابت کرد؛ شکستی که نگاه جهان را به «اسرائیل» و نقش ادعایی آن به عنوان ابزار پیشرفته حمایت از منافع غرب در منطقه تغییر داد.

 

حالت ضعف اسرائیل، آمریکا را مجبور کرد دوباره ناوهایش را به منطقه بفرستد تا از یک طرف روحیه این رژیم را افزایش دهد و از طرف دیگر مانع گسترش جنگ شود چون بیم آن را دارد که جنگ بزرگ آزادیبخش رخ بدهد که دیگر صحبت از آن خیالبافی نیست.

 

انتقال جنگ از مرحله ای به مرحله دیگر:

 

پس از گذشت حدود سه ماه از آغاز تجاوز صهیونیستها به نوار غزه، شکست از برجسته ترین مشخصه های این جنگ بود و همین موجب شد ادامه آن به علل داخلی اسرائیلی و ناتوانی آمریکا از تداوم تأمین نیازهای «اسرائیل» منتفی شود.

 

اختلافات داخلی در «اسرائیل» و وخیم شدن اوضاع اقتصادی موجب شده است درباره لزوم توقف این جنگ تمام عیار فکر شود و همین موجب شد سخنگوی ارتش اشغالگر از قصد «اسرائیل» برای مرخص کردن سربازان احتیاط به علل اقتصادی سخن بگوید.

 

این سخنان وی با دعوتهای آمریکا از دولت  اشغالگر درباره لزوم توقف این جنگ و انتقال به مرحله دیگری که مبنایش اجرای عملیات مشخص علیه رهبران حماس و روحیه دادن به ارتش اشغالگر است همزمان شده است.

 

انتقال به مرحله ترورها، برجسته ترین مشخصه تحولات این جنگ است که حتمی بودن توسعه جنگ را در پی دارد به خصوص آنکه ترورها شماری از رهبران مهم محور مقاومت را در سوریه و لبنان و انفجارهای مهیب در ایران در پی داشته است.

 

ترورها بخشی از اندیشه اسرائیل است و در سوریه، سرتیپ (شهید) رضی موسوی از رهبران برجسته سپاه پاسداران انقلاب (اسلامی) ایران ترور شد و پس از آن صالح العاروری نائب رئیس دفتر سیاسی حماس در جنوب بیروت هدف حمله قرار گرفت.

 

از  کنار این ترور به آسانی عبور نخواهد شد و تأثیراتش بیشتر از صرفاً ترور یک شخصیت در حماس خواهد بود چون العاروری از کرانه باختری بود و از غزه  نبود و این به معنای افزایش تنش در کرانه باختری و افزایش حضور گروههای مقاومت در مقابله با دشمن اسرائیلی خواهد بود و این یکی از خطوط قرمزی است که دولت دشمن و مشخصاً خط نظامی تلاش می کند اتفاق نیفتد.

 گروههای مقاومت در داخل فلسطین و خارج آن، ترور العاروری را علامت ادامه سیاست ترورها از  طرف صهیونیستها می دانند و برای ترور برخی شخصیتهای دیگر فلسطینی یا گروههای دیگر تلاش خواهد شد به خصوص آنکه این ترور پس از ترور سرتیپ رضا موسوی در دمشق انجام شد و این به معنای آماده باش حقیقی گروههای مقاومت برای پاسخ با هدف بازدارندگی و تشدید مقاومت خواهد بود حال آنکه طرفهای متعددی در تلاشند بری اوضاع در فلسطین اشغالی و منطقه، برون رفتهایی پیدا کنند.

 

این ترورها به میزان زیادی در شعله ور تر کردن اوضاع در منطقه سهیم بوده و قواعد درگیری جدیدی را تحمیل کرده است که ایجاب کرد حزب الله پاسخ شدیدی به جنایات اشغالگران صهیونیست بدهد.

 

انفجارهای کرمان اتفاق افتاد و این واقعیتها و واقعیتهای دیگر نشان می دهد منطقه، منتظر تنش زایی خطرناکی است. تنش زایی همان چیزی است که نخست وزیر بحران زده دولت صهیونیستی خواهان آن است و از طریق آن می کوشد جنگ را طولانی کند در نتیجه تا می تواند عمر سیاسی اش را افزایش دهد.

 

صحبتهای نتانیاهو مبنی بر ادامه جنگ در سال 2024 میلادی مهر تأییدی بر شکست ارزیابی های اسرائیل و ناتوانی ارتش در محقق کردن اهدافش و ادامه مقاومت حماس و فرسایش نیروهای اشغالگر صهیونیستی است.

 

تهدیدات اسرائیل برای ادامه ترور رهبران حماس از جمله رهبران مستقر در قطر یک تحول خطرناک است که بیم تنش زایی بزرگ را در پی دارد به خصوص آنکه قطر همواره برای ایفای نقش میانجی بین دو طرف تلاش کرده است.

 

تغییرات در موضع آمریکا:

 

موضع آمریکا در حمایت از دولت اشغالگر صهیونیست از همان آغاز جنگ می باید با توجه به شکست بزرگ جنگ در محقق کردن اهدافش تغییر کند.

 

تغییر در موضع آمریکا ناشی از ملاحظات متعددی است که نخستین آن شکست ارتش در محقق کردن اهداف اعلام شده اش طی مدتی است که آمریکایی ها به آن متعهد شده بودند و نیز افزایش مواضع بین المللی در مخالفت با جنایات جنگی که «اسرائیل» در برابر چشم و گوش جهانیان مرتکب می شود و همین در انزوای آمریکا و شکست در دستیابی به لشکرکشی با تشکیل یک ائتلاف بین المللی برای مقابله با «تهدیدات امنیتی» در منطقه باب المندب بازتاب داشته است.

 

همچنین این تغییر ناشی از عجز و ناتوانی آمریکا در تأمین نیاز اسرائیل به گلوله و تسلیحات پس  از پایان ذخایر آمریکا در جنگ اوکراین و ناتوانی کارخانجات تسلیحاتی آمریکا در تولید بیش از 10 درصد از نیازهای اسرائیل به این گلوله هاست.

 

انتخابات آمریکا نزدیک است و جو بایدن رئیس جمهور باید به آن بپردازد به خصوص آنکه نظرسنجی ها نشان می دهد محبوبیتش به پایین ترین حد رسیده است.

 

به نظر می رسد آمریکا در حال پی بردن به خطرناکی ادامه حمایت از نتانیاهو است به همین سبب اختلافات آمریکا با او به ویژه پس از آنکه آمریکا اعلام کرد از اقدام «اسرائیل» برای ترور ا لعاروری اطلاع نداشته است و تأکید کرد «اسرائیل» کاملا برای آن طراحی کرده بود آشکار شده است.

 

 اما «اسرائیل» به نوبه خودش اعلام کرد هنگام اجرای عملیات به آمریکا اطلاع داده بود یعنی منتظر موافقت آمریکا نمانده بود و همین شاید موجب به تعویق انداختن سفر وزیر خارجه آمریکا به منطقه شد.

 

به نظر می رسد تنها استفاده کننده از این تنش زایی شخص نتانیاهوست تا بگوید اهدافی راهبردی را در مقابله با مقاومت فلسطین و تلاش برای کشاندن آمریکا به تجاوز بیشتر محقق کرده است به خصوص آنکه دولت آمریکا از خودش برای کاستن از تنش زایی و یافتن راهکارهایی برای این بحران تمایل نشان می دهد.

 

اینها با خارج کردن ناو هواپیمابر جرالد آر فورد و چند کشتی جنگی از منطقه همزمان بوده و دولت نتانیاهو آن را نشانه خطرناکی دانسته که با منافع نتانیاهو در تضاد است . او می داند که روزهای بسیار دشواری به محض توقف جنگ در انتظار اوست و نخستین نتیجه اش نیز پایان کامل حیات سیاسی اوست ضمن آنکه مسئول عملیات طوفان الاقصی شناخته خواهد شد علاوه بر اینکه با اتهامات سابق در خصوص فساد نیز روبورست همین سبب می شود که زندان سرنوشت حتمی او باشد.

 

به نظر می رسد حوادث منطقه به سمت تنش زایی بیشتر پیش می رود در نتیجه افزایش احتمال گسترش جنگ وجود دارد و این موضوعی است که اگر اتفاق بیتفد کسی قادر نخواهد بود سرانجا و حجم ویرانی های ناشی از آن را پیش بینی کند.

 

انتهای پیام/ ع.ج