نشست خبری ترامپ و نتانیاهو
موضوعات اختلافی

خبرگزاری قدس(قدسنا)
دکتر علیرضاعرب روزنامه نگار و کارشناس مسائل رژیم صهیونیستی در تحلیلی درباره دیدار نتانیاهو و ترامپ در کاخ سفید نوشت دیشب مورخ 18 فروردین 1404(7آوریل 2025) دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا میزبان نتانیاهو در کاخ سفید بود.
در نشست خبری متعاقب، دو پرونده مرتبط مساله هسته ای ایران و جنگ در غزه مورد تاکید قرار گرفتند.
1-در مورد ایران:
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا پس از استقبال از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در کاخ سفید تاکید کرد که «مذاکره با ایران به صورت مستقیم» خواهد بود. ترامپ گفت: «ما با ایران مستقیم گفتوگو میکنیم» و «همه موافقند که انجام یک توافق را بر انجام یک کار بدیهی و واضح دیگر ترجیح میدهم.» او ادامه داد: «من هم نمیخواهم کاری جز توافق را انجام دهم و درگیر آن شوم» اما ما در حال ورود به یک «محدوده بسیار خطرناک» هستیم.
2-در مورد جنگ غزه:
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا روز دوشنبه در حالی که میزبان بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در کاخ سفید بود، گفت که مایل است جنگ در غزه متوقف شود. به گزارش رویترز، ترامپ گفت که کار برای آزادی گروگانهای حماس ادامه دارد، اما گفت که آزادی همه گروگانها “یک فرآیند طولانی” است. ترامپ در پاسخ به این سوال که آیا به وعده خود در دوران مبارزات انتخاباتی خود برای پایان دادن به جنگ غزه عمل خواهد کرد، گفت: من دوست دارم که جنگ متوقف شود و فکر میکنم جنگ در نقطهای متوقف میشود، این در آیندهای دور نخواهد بود.
حال سوالات اصلی به شرح زیر است:
-رویکرد و اولویت ترامپ در مورد مساله هسته ای و مواجهه با ایران چیست؟ و اختلافش با نتانیاهو چگونه است؟
- رویکرد و اولویت ترامپ در مواجهه با جنگ غزه چیست؟ و اختلافش با نتانیاهو به چه نحو ارزیابی می شود؟
همانطور که در مقالات گذشته تاکید شد، ترامپ در ظاهر برای ایران رجز خوانی میکند و هدف آن ایجاد رعب و وحشت برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره است اما در عین حال برای دستیابی به اهداف خود در خاورمیانه از جمله پرهیز از یک جنگ جدید در خاورمیانه، برقراری هر چه سریعتر آتش بس در غزه و آزادی اسیران اسرائیلی و برقراری آرامش در مسیر کشتیرانی دریای سرخ و تنگه باب المندب حاضر است امتیازاتی به ایران بدهد.
ترامپ اهل معامله است و میداند که برای رسیدن به اهدافش، موضع خود در قبال ایران را منعطف و فشار حداکثری را به نحو موثر و جدی تعدیل کند.
ترامپ ابتدا به روال مذاکرات در معاملات تجاری، به اصطلاح "بالن هوا می کند" و خواسته های حداکثری را بر روی میز قرار می دهد و با این تاکتیک هم سعی در گشایش فضای بسته معاملات و معادلات را دارد و هم فضایی برای عقب نشینی از این خواسته های حداکثری ، انجام مانورهای متداول و نهایتا تعدیل خواسته های مزبور را فراهم می سازد و نهایتا در یک دیالکتیک و رفت و برگشت پویا ، دو طرف معامله به یک سطح میانی رضایت خواهند داد.
نگرشها و منافع ترامپ و نتانیاهو در سه پرونده بسیار مهم با یکدیگر متفاوت هستند:
الف) مساله هسته ای ایران:
مسئله اول، پرونده هستهای ایران است. ترامپ خواستار یک «توافق بسیار خوب و قوی از منظر آمریکاییها» با ایران بر سر مسئله هستهای و پرهیز از ایجاد یک جنگ جدید در خاورمیانه است. اما نتانیاهو راهبرد حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران و نابودی کامل آن را دنبال میکند و مخالف هرگونه دیپلماسی با ایران است.
در نشست خبری دیشب مورخ 18 فروردین 1404، ترامپ به وضوح نشان داد که اولویتش مذاکره با ایران است نه جنگ با ایران.
سیاست فشار حداکثری و تهدیدات مکرر نظامی ترامپ علیه ایران نیز ابزار و اهرم فشار جهت سوق دادن ایران به میز مذاکره و اخذ امتیازات هرچه بیشتر از ایران را دارد و بیان خواسته های حداکثری او نیز مصداق همان استراتژی "هوا کردن بالن" و تاکتیکی مذاکراتی جهت عقب راندن حریف و اخذ بیشترین امتیاز از طرف مقابل است.
در نشست خبری دیشب نیز ترامپ بار دیگر نشان داد که در مواجهه با ایران بر رویکرد سیاسی و دیپلماتیک تاکید دارد و جنگ برای او اولویت ندارد.
ب)جنگ غزه
مسئله دوم تحولات مربوط به غزه است که در این خصوص ترامپ خواستار برقراری هر چه سریعتر آتش بس در غزه و آزادی اسیران اسرائیلی است تا هرچه سریعتر به اولویتهای مهمتر خود در حوزه سیاست خارجی بپردازد. اما نتانیاهو خواهان از سر گیری جنگ در غزه جهت نابودی سیاسی و نظامی حماس و آزادی اسیران اسرائیلی است. در موضع گیری امشب ترامپ در کاخ سفید، او صراحتا بیان داشت که مایل است جنگ در غزه متوقف شود. در حالیکه اتمام جنگ در غزه، اصلا مطلوب نتانیاهو نیست.
ج) عادی سازی روابط سعودی و اسرائیل:
مورد سوم روند عادی سازی روابط کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی است که بر اساس آن ترامپ به شدت خواستار عادی سازی روابط سعودی و اسرائیل حتی به ازای انعطاف اسرائیل در مورد مسئله فلسطین است. اما نتانیاهو با اعطای هرگونه امتیاز به فلسطینیان مخالفت میکند.
اساس سیاست خاورمیانه ای ترامپ مبتنی بر عادی سازی روابط سعودی و اسرائیل است. امریکایی ها عجله دارند زودتر نظم مورد نظر خود را در خاورمیانه مستقر ساخته و به اولویت اول شان یعنی مواجهه با چین بپردازند و در این راستا عادی سازی روابط سعودی و اسرائیل در اولویت سیاست خاورمیانه ای آنها قراردارد.
عادی سازی روابط سعودی و اسرائیل نیز مستلزم اعطای امتیازات حداقلی در چهار چوب راهبرد دو دولتی به فلسطینیان است . اما نتانیاهو با اعطای هرگونه امتیاز به فلسطینان مخالف است.
نتیجه گیری
خواسته های حداکثری توام با تهدیدات و رجز خوانی های رعب آور و ترسناک ترامپ حکم "هوا کردن بالن" در مذاکرات تجاری و قمار بازی را دارد. در چنین حالتی اگر طرف مقابل ترسید و کاملا تسلیم شد که یک پیروزی بزرگ و چشمگیر به دست خواهد آمد در غیر اینصورت تهدیدات و رجز خوانی های مزبور با ایجاد موجی غیر معمول بن بست های مقابل را خواهد شکست و عرصه و بازیگران آن را به تلاطم وادار خواهد ساخت و به دستاوردهایی هر چند کمتر از حالت اول نائل خواهد شد.
با توجه به موارد فوق الذکر اکنون ترامپ با چهار پرونده مرتبط در خاورمیانه مواجه است:
-در مقیاس منطقه ای ترامپ خواستار عدم ورود به یک جنگ جدید در خاورمیانه است.
-ترامپ خواستار برقراری هر چه سریعتر آتش بس در غزه و آزادی اسیران اسرائیلی است .
-ترامپ خواهان حفظ آرامش در جبهه شمالی اسرائیل با حزب الله لبنان است.
- ترامپ خواهان آرامش در مسیر کشتیرانی دریای سرخ و تنگه باب المندب است.
چهار پرونده فوق دارای اهمیت بالایی هستند و با یکدیگر در ارتباط می باشند ؛ این پرونده ها قابلیت تاثیر گذاری مستقیم و غیر مستقیم بر یکدیگر را دارند.
با توجه با اختلافات مهم ترامپ و نتانیاهو بر سر این چهار پرونده، احتمال وقوع تنش در روابط میان اسرائیل و آمریکا بر سر این چهار پرونده وجود دارد و با توجه به روانشناسی سیاسی ترامپ، در صورت بروز تعارض منافع و تنش میان اسرائیل و آمریکا، ترامپ بر خلاف جو بایدن، با نتانیاهو سخت و قاطعانه رفتار خواهد کرد.
لذا با درک مقتضیات هر پرونده و ارتباط آنان با یکدیگر، احتمال بهره برداری از اختلافات ترامپ و نتانیاهو و حتی ایجاد تنش میان طرفین امکان پذیر است.
از آنجایی که ترامپ خواستار آرامش در جبهه شمالی رژیم صهیونیستی -یعنی جنوب لبنان- با حزب الله و برقراری آتش بس با حماس در جبهه جنوبی -یعنی نوار غزه- است، و نیز آرامش در دریای سرخ و تنگه باب المندب را طلب می کند ، باید خواسته های حداکثری اش به ویژه در مورد پرونده هسته ای ایران را به نحو موثر و جدی تعدیل کند و احتمالا امتیازاتی به ایران در پرونده هستهای خواهد داد اما در عین حال با حمله به مناطقی از یمن تلاش خواهد کرد تا در عین حال پیامی به ایران ارسال کند.
هشدارهای دونالد ترامپ -رئیسجمهور- مایک والتز -مشاور امنیت ملی- پیتر هگست و مارکو روبیو وزرای دفاع و خارجه به تهران برای توقف حمایت ادعایی از انصارالله( حوثی ها) در همین چارچوب قابل ارزیابی است.
ترامپ به وضوح گفت که منشا حملات حوثیها به اهداف اسرائیلی و آمریکایی ایران است و ایران را متهم کرد که سلاح، پول، تجهیزات نظامی پیشرفته و کمکهای اطلاعاتی در اختیار حوثیها قرار میدهد و «تکتک حرکات آنها» را دیکته میکند.
لذا علیرغم اینکه هر دو طرف ایرانی و آمریکایی به ابراز تمایل خود برای دستیابی به توافق هسته ای که تنش ها را کاهش می دهد ، ادامه می دهند ؛ تنش ها میان طرفین سیر صعودی به خود گرفته است.
من حیث المجموع با وجود اینکه ترامپ در ظاهر برای ایران رجز خوانی میکند که هدف آن ایجاد رعب و وحشت برای کشاندن ایران به پای میز مذاکرات است اما در عین حال برای دستیابی به اهداف خود در خاورمیانه از جمله پرهیز از یک جنگ جدید در خاورمیانه، برقراری هر چه سریعتر آتش بس در غزه و آزادی اسیران اسرائیلی و برقراری آرامش در مسیر کشتیرانی دریای سرخ و تنگه باب المندب حاضر است امتیازاتی به ایران بدهد.
انتهای پیام/
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس