موج سواری صهیونیست ها از رخدادهای امنیتی پاریس
خبرگزاری قدس ؛ گروه تحلیل و تفسیر
در پی رخدادهای امنیتی پاریس که از ظهر چهارشنبه با حمله مسلحانه به دفتر نشریه فکاهی شارلی ابدو اغاز و با تعقیب گریز برادران کواشی به عنوان عاملان این حمله ادامه یافت و در نهایت با ماجرای دو گروگانگیری خونین به پایان رسید ، مسئولان صهیونیستی دست بکارشده و با انحاء مختلف از جمله: پیشنهاد همکاری امنیتی به فرانسه ، صدور بیانیه ، دیدار با سفیر فرانسه در تل آویو و برگزاری مصاحبه کوشیده اند بین خود و فرانسوی ها و به طور کلی اروپائیان شبیه سازی و تصویری از یک "قربانی "ارائه دهند .
در واقع آنها با این شبیه سازی می خواهند بین گروههای تکفیری و القاعده که به ارتکاب جنایات در سراسر جهان از جمله عراق و سوریه و یابه حملات مسلحانه در کشورهای غربی از جمله فرانسه دست زده اند با گروههای مقاومت فلسطینی از جمله حماس ارتباط " این همانی " برقرار کنند تا ضمن توجیه جنایات خود از فضای ضد تروریستی حاکم بر جهان برای پیشبرد اقدامات یکجانبه و ضد صلح خود در سرزمین های اشغالی استفاده کنند و مانع از این شوند که کشورهای غربی از جمله فرانسه به سمت حمایت از تشکیل دولت فلسطینی گام بردارند . از این دید ارتباط معناداری بین حملات مسلحانه اخیر در فرانسه و یا پیش از آن حملات کور چند راننده به عابران در محله های مختلف پاریس (که به نوعی حملات فلسطینی ها در قدس را تداعی می کرد )با اقدامات اخیر مجالس فرانسه در تصویب نمادین قانون حمایت از شناسایی کشور فلسطینی و یا اقدام دولت فرانسه در رای مثبت به قطعنامه پیشنهادی تشکیلات خودگردان درباره شناسایی کشور مستقل فلسطینی و تعیین ضرب الاجل سه ساله برای حل مسائل باقیمانده در مذاکرات دوجانبه دیده می شود.
همین ارتباط در سطح وسیعتر میان این حملات و اقدام اخیر دادگاه اداری اتحادیه اروپا در خارج کردن حماس از لیست گروههای تروریستی نیز مشاهده می شود. وجود این ارتباطات معنی دار که در اصل نمی تواند تصادفی نیز باشد ، به روشنی نشان می دهد که چگونه این حملات به نفع رژیم صهیونیستی تمام شده است .بخصوص آنکه رخدادهای امنیتی فرانسه چند نفع دیگر نیز برای این رژیم داشته و یا در آینده می تواند داشته باشد. از جمله اینکه فضای ناشی ازاین حملات جای اسرائیل را با فرانسه درعرصه رسانه ای عوض کرده است . پیش از این فضای ناشی ازمراجعه تشکیلات خودگردان به شورای امنیت سازمان ملل و همچنین به دیوان کیفری بین المللی رژیم صهیونیستی را در سیبل توجه جامعه جهانی قرار داده بود که چنین فضایی با توجه به فضای انتخاباتی حاکم بر اسرائیل می توانست به نفع رقبای نتانیاهو باشد .
اما حملات مسلحانه فرانسه نه تنها چنین فرصتی را به رقبای نتانیاهو (لیونی و لاپید) نداد بلکه این فرصت را نیز برای تل آویو بخصوص نتانیاهو فراهم کرد تا از فرانسه بابت عملکرد پارلمان و دولت آن در قبال دولت فلسطینی انتقام بگیرد و درعین به تغییر و یا حداقل بی طرفی فرانسه در تحولات آتی مسائل مربوط به فلسطین در شورای امنیت امیدوار باشد .همچنین با توجه به اینکه مدتهاست که دیگر از مهاجرت یهودیان بخصوص از اروپا به فلسطین اشغالی خبری نیست( و این مسئله با توجه به خالی ماندن شهرک های ساخته شده در اراضی اشغالی کرانه باختری و شرق قدس و یا تصویب لایحه ملی یهود که اجرای آن به اخراج فلسطینی ها از اراضی 1948 و خالی ماندن منازل آنها خواهد شد )لذا ناامن شدن محلات یهودی در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی و غربی این نفع را برای این رژیم خواهد داشت که همانند دوران بعد از جنگ های جهانی اول و دوم باقیمانده یهودیان مقیم در اروپا و غرب را برای مهاجرت به اسرائیل وادار کند که اکنون به بهانه نبود آرامش در فلسطین اشغالی از اجرای آن سر بازمی زنند .
حال سوال این است که آیا این منافع که به طورمستقیم و غیرمستقیم نصیب رژیم صهیونیستی شده است می تواند تصادفی و شانسی باشد ؟! بی تردید پاسخ منفی است و دروضعیتی که بخصوص بعد از ظهورداعش و آشکار شدن خطر بازگشت تکفیری های دو تابعیتی دستگاههای اطلاعاتی و امنیت غربی در آماده باش کامل به سر می برند وقوع این رخدادها تصادفی و بدون اطلاع سرویس های اطلاعاتی و امنیتی کشورمیزبان صورت گرفته باشد.
تشبیه رخدادهای امنیتی اخیر پاریس به حملات 11 سپتامبر امریکا که این روزها در برخی از رسانه ها مطرح می شود هر چند از برخی جهات مبالغه آمیز و غیر واقعی است اما از چند جهت قابل تامل است: از جمله اینکه رخدادهای امنیتی پاریس درست بعد از آن روی داد که پیش از آن رویکرد دولت این کشور به سمت حمایت از تشکیل دولت فلسطینی متمایل شده بود کما اینکه حملات 11 سپتامبر سال 2001 امریکا درست پیش از آن صورت گرفت که دولت وقت آمریکا در تدارک اعلام حمایت از تشکیل دولت فلسطینی در مجمع عمومی سازمان ملل بود . دوم اینکه درهر دو حملات نیروهای امنیتی کشور میزبان بنا به دلایل نامشخص و غیر قابل توجیه نتوانستند و یا نخواستند کارنامه قابل قبولی از خود ارائه دهند و لذا کم کاری ها درهر دو نمایان است . سوم اینکه هرچند عاملان هر دو حمله به القاعده نسبت داده شد اما آثار و پیامدهای آن به نفع رژیم صهیونیستی تمام شد و این بار دیگر این واقعیت را به اثبات رساند که سرویس های اطلاعاتی و امنیتی این رژیم در میان افراد و گروههای تکفیری از القاعده گرفته تا داعش نفوذ و رخنه کرده اند ودرمواقع لزوم آنها را (بدون اینکه خود نیز متوجه شده باشند)در جهت اهداف و سیاست های خود بکار می گیرند .