عبدالباری عطوان در رای الیوم:
ایران با ۲ موضع روشن در برابر نمایش سیاسی ترامپ ایستاد: رد مذاکره و شرکت نکردن در نشست شرمالشیخ/ مقاومت فلسطین پابرجاست و نفوذش گسترش مییابد

عبدالباری عطوان در سرمقاله خود به پاسخ منفی ایران به دعوت برای حضور در اجلاس شرم الشیخ واکنش نشان داد و نوشت: در میانه جشنها و استقبال گسترده از «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در سفر کوتاه و نمادینش به منطقه سفری که به بهانه توافق آتشبس در غزه برگزار شد اما بر پایه دو سال محاصره و نسلکشی اسرائیلی استوار بود، دو موضع مهم و مستقل از سوی ایران اتخاذ شد.
به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا) به نقل از رای ایوم، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر عرب در روزنامه رأی الیوم نوشت: در حالیکه رژیم صهیونیستی و حامیانش سفر اخیر و بسیار کوتاه دونالد ترامپ به منطقه را همچون جشن «پیروزی دیپلماتیک» و پایان جنگ غزه معرفی کردند ـ جنگی که در حقیقت با نسلکشی، محاصره و گرسنگی دادن دوساله به مردم غزه به پایان رسید ـ ایران با دو موضع روشن در برابر این نمایش سیاسی ایستاد.
موضع نخست ایران، رد دعوتی بود که ترامپ در سخنرانی خود در کنست اسرائیل از ایران برای ازسرگیری مذاکرات با آمریکا مطرح کرد؛ دعوتی که با چند بار تشویق ایستاده نمایندگان اسرائیلی همراه شد. پاسخ ایران را «عباس عراقچی»، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، چنین بیان کرد: «ما نمیتوانیم با کسانی وارد گفتوگو شویم که به ملت ایران حمله کردهاند و همچنان ما را به تحریمهای جدید تهدید میکنند.»
وی افزود: این سخنان همسو با موضع آیتالله خامنهای، رهبر معظم جمهوری اسلامی بود، که گفته بودند: «شرایط آمریکا برای پایان تنش و گفتوگو، تحقیرآمیز و زیادهخواهانه است؛ از جمله خواسته توقف کامل غنیسازی اورانیوم و تحویل ۴۵۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ایران. مشکل اصلی ما با واشنگتن این است که میخواهد ایران به ابزاری در خدمت آمریکا تبدیل شود و این هرگز پذیرفتنی نیست.»
عبدالباری عطوان به موضع دوم ایران اشاره کرد که شامل نپذیرفتن دعوت رسمی «عبدالفتاح السیسی»، رئیسجمهور مصر برای مشارکت در «نشست صلح» در شرمالشیخ بود؛ نشستی که به ریاست مشترک او و دونالد ترامپ و با حضور حدود ۲۰ کشور، از جمله رژیم صهیونیستی برگزار شد.
وی اضافه کرد: تهران با پوزش و امتناع محترمانه از شرکت در این نشست، خواست از ملاقات یا گرفتن عکس در کنار رئیس جمهوری که دو رفتار خصمانه علیه ایران مرتکب شده بود، پرهیز کند. اقدام خصمانه نخست در ژوئن گذشته بود، وقتی ترامپ برای حمایت از حمله رژیم صهیونیستی، بمبافکنهای غولپیکر خود را برای هدف گرفتن تأسیسات هستهای ایران اعزام کرد؛ اقدامی که شکست خورد و نتیجهای معکوس داشت. اقدام دوم، خروج از برجام در نخستین دوره ریاستجمهوریاش به درخواست نتانیاهو بود، که با بازگرداندن تحریمها، راهبرد فشار حداکثری را بازسازی کرد و هدفش تحریک مردم ایران به شورش و تغییر نظام بود ـ اقدامی که در واقع به انسجام بیشتر حاکمیت ایران انجامید و از نگاه تحلیلگران «هدیهای غیرمترقبه» به رهبر انقلاب بود.
عطوان تاکید کرد: این دو تصمیم ایران ـ چه رد مذاکره و چه عدم شرکت در نشست شرمالشیخ ـ مواضعی قاطع و هوشمندانه بودند. زیرا نمیتوان از طرف دولتی که به مردم ایران حمله کرده و خون شهدایش هنوز خشک نشده است، دعوت مذاکره را پذیرفت. نمیتوان در برابر این دولت در نشستی شرکت کرد که بیشتر حاضرانش کشورهای عربی سازشگر با رژیم صهیونیستی بودند و هدف نشست نه پایان جنگ، بلکه آزادی همه زندانیان صهیونیستی بود تا جایزه صلح نوبل امسال یا سال بعد سهم ترامپ شود.
این تحلیلگر سرشناس عرب افزود: این در حالی است که ترامپ تاکنون نه به راهحل دو دولتی اعتراف کرده و نه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه را محکوم کرده است. او نهتنها از تحقق «اسرائیل بزرگ» حمایت میکند، بلکه با انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس، به رسمیت شناختن اشغال شرق قدس، بلندیهای جولان و کرانه باختری، و تزریق ۲۶ میلیارد دلار کمک نظامی به تلآویو، سیاست توسعهطلبانه آن را تقویت کرد. این رئیسجمهور که دروغهای اسرائیلی درباره عملیات «طوفان الاقصی» را بیدرنگ تکرار کرد ـ از جمله نسبتهای ساختگی درباره تجاوز و سوزاندن کودکان ـ نه شایسته دست دادن است و نه احترام، بلکه بایسته طرد و انزجار جهانی است.
نویسنده در ادامه اشاره میکند به جنگ ۱۲روزه اخیر که اسرائیل در آن از همه متحدانش برای توقف جنگ کمک خواست، پس از آنکه موشکهای پیشرفته ایران نیمی از جنوب تلآویو و بخش عمدهای از مؤسسه فناوری وایزمن را ویران کردند و صدها شهرکنشین را کشتند یا زخمی ساختند. همین جنگ و پیامدهایش ترامپ را واداشت تا از ایران بخواهد به گفتوگو بازگردد — تا شاید با این مسیر، اسرائیل و پایگاههای آمریکا در منطقه را از فروپاشی نجات دهد و یکبار دیگر تریلیونها دلار از دولتهای عربی برای احیای اقتصاد لرزان آمریکا جذب کند.
عطوان در پایان سرمقاله خود میآورد جنگ بعدی، برخلاف جنگهای پیشین، یکطرفه نخواهد بود؛ زیرا مقاومت فلسطین پابرجاست و نفوذش گسترش مییابد، مقاومت یمن با قدرت ادامه دارد، جناح لبنانی بازخواهد گشت، موشکها و زیردریاییهای ایران در حال پیشرفت اند، و برنامه هستهای کشور تقریباً به آستانه «بلوغ نهایی» رسیده است.
انتهای پیام /ی.ح